دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

بحث های چالشی در دادگاه علنی قتل طلافروش/ حاشیه نگاری ازجلسه رسیدگی به یک پرونده جنایی

دادگاه علنی رسیدگی به پرونده عاملان سرقت مسلحانه و قتل طلافروش مشهدی در حالی با نظم کامل و برنامه ریزی شده در مجتمع قضایی ولایت برگزار شد که جمله «چاقو بزن!»، ادعای پدر مقتول درباره کم بودن 150 گرم طلا و همچنین برخی اظهارات وکلای مدافع درباره سلامت روانی و ادعاهای جدید متهم به چالشی حقوقی تبدیل شد.
کد خبر : 54690
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از خراسان، در این جلسه دادگاه که طبق برنامه اعلام شده راس ساعت 9 صبح به ریاست قاضی مجتبی علیزاده و مستشاران (قضات مصطفی بنده ای و محمداسماعیل عندلیب) آغاز شد ابتدا رئیس دادگاه صدف هدف از برگزاری جلسه علنی دادگاه را برقراری نظم و امنیت در جامعه و پیشگیری از وقوع جرم دانست و با ذکر مواد قانونی از متهمان خواست صداقت در گفتار و رفتار داشته باشند و حاضران نیز نظم جلسه دادگاه را رعایت کنند. پس از سخنان رئیس دادگاه ابتدا قاضی کمال زاده (نماینده دادستان مشهد) با قرائت کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب و ذکر اتهامات متهمان از دادگاه تقاضای صدور حکم قصاص در ملاء عام را کرد و گفت: با توجه به رسانه ای شدن ماجرای این جنایت و خدشه دار شدن احساس امنیت در مردم و همچنین چگونگی این جنایت بی رحمانه از محضر دادگاه تقاضای اجرای حکم قصاص در محل وقوع جرم را دارم. در ادامه این جلسه پدر و مادر مقتول ضمن درخواست صدور حکم قصاص نفس برای هر دو متهم پرونده اظهار داشتند: تنها یک فرزند داشتیم که او را پرپر کردند. کمرمان شکست و تنها خدا می داند بر ما چه می گذرد! همچنین پدر مقتول مدعی شد: 150 گرم از طلاهای مسروقه کم است. رئیس دادگاه در پاسخ به وی گفت: اما شما طبق صورت جلسه موجود در پلیس آگاهی همه طلاهای سرقتی را تحویل گرفته و اعتراض هم نکرده اید! پدر مقتول عنوان کرد: ما بعد از تحویل طلاها و آماری که از طلاهای مسروقه گرفتیم فهمیدیم 150 گرم کم است به همین خاطر هم در پلیس آگاهی این موضوع را مطرح نکردیم. قاضی علیزاده پاسخ داد: با توجه به این که شما چنین ادعایی را تاکنون مطرح نکرده اید و دادسرا هم برای رد مال، موضوعی را در کیفرخواست صادره مطرح نکرده است دادگاه به این موضوع ورود نمی کند و شما اگر ادعایی دارید می توانید از طریق دادخواست حقوقی آن را پیگیری کنید.

در ادامه این جلسه حامد متهم ردیف اول پرونده به دستور مقامات قضایی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من قصد کشتن طلافروش را نداشتم و در حالت عادی نیز نبودم حتی یک بار از مغازه خارج شدم اما دوباره با اصرارهای همدستم به صحنه سرقت بازگشتم. وی در پاسخ به سوال قاضی بنده ای که پرسید آیا قبول دارید که طلافروش با عمل شما به قتل رسیده است؟ گفت: بله! قبول دارم اما می خواستم با چاقو او را بترسانم. من آدمکش نیستم که خون کسی را بریزم و اگر چند بار به طرف او حمله کردم فقط می خواستم او را تهدید کنم! پشت پیشخوان باریک بود وقتی او به من نزدیک شد چاقو به او برخورد کرد! در این لحظه قاضی علیزاده با نشان دادن تصویری که متهم چاقوی خون آلود را به حالت کلنگی گرفته بودخطاب به متهم گفت: شما ضربات متعددی را به صورت کلنگی به سوی مقتول پرت کردید که یکی از این ضربات به قفسه سینه او اصابت کرد و وقتی چاقو را بیرون کشیدید حدود 10 سانتی متر خون آلود بود پس چگونه ادعا می کنید که او به شما نزدیک شده و چاقو به او اصابت کرده است؟ متهم پاسخ داد: دست خودم نبود با خوردن قرصی که دوستم داده بود متوجه نبودم چه کار می کنم! من می خواستم ضربه را به دست او بزنم! وی در پاسخ به سوال قاضی بنده ای که پرسید فاصله دست تا محل اصابت چاقو حدود 20 سانتی متر است در حالی که شما در روز روشن که خطای دید هم نبود چاقو را به سینه مقتول زده اید؟ گفت: دوستم او را نگه داشته بود و من فکر کردم ضربه من به دست او اصابت کرده است! مستشار دادگاه ادامه داد: عمق جراحت که طبق نظر پزشکی قانونی نوعا کشنده است مشخص می کند شما به عمد ضربه چاقو را به قفسه سینه او زده اید. متهم اظهار داشت: به عمد نزدم که بمیرد متوجه نشدم ضربه به کجا خورد من قرص خورده بودم و قصد قتل نداشتم. حتی بعد از دستگیری در پلیس آگاهی متوجه قتل طلافروش شدم البته روز بعد از سرقت به محل حادثه بازگشتیم تا بفهمیم که او زنده است یا نه! گزارش خراسان حاکی است متهم ردیف اول این پرونده جنایی اتهامات دیگر خود مبنی بر سرقت مسلحانه مقرون به آزار، حمل و نگهداری سلاح شکاری و مخدوش کردن پلاک خودرو را نیز به صراحت پذیرفت و گفت: البته من نمی دانستم که داشتن سلاح شکاری جرم است. پس از آن که متهم جزئیات وقوع این جنایت و چگونگی آتش زدن آلت قتاله را تشریح کرد قاضی علیزاده پرسید پس چرا اسلحه را آتش نزدید؟ که وی پاسخ داد: 100 هزار تومان از پول خرید سلاح وینچستر باقی مانده بود و قصد داشتیم آن را به فروشنده پس بدهیم.

اظهارات متهم ردیف اول در حالی به پایان رسید که علیرضا متهم ردیف دوم نیز با قبول برخی اتهامات خود گفت: من تنها می خواستم طلافروش را بترسانم که روی زمین بخوابد. در این هنگام مقام قضایی سوال کرد: شما در فیلمی که از صحنه سرقت وجود دارد می گویید «چاقو بزن!» قبول دارید؟ بله! اما من آن فیلم را ندیده ام! چرا این جمله را گفتی؟ می خواستم بترسد! قبول دارید که شما متهم ردیف اول را برای زدن ضربه چاقو تحریک کردید؟ بله قبول دارم! روز قبل از سرقت که به محل رفتیم هر دو نفر ما چاقو داشتیم اما روز سرقت من از این که حامد چاقو دارد خبر نداشتم! آن روز من شیشه کشیده بودم.

این گزارش حاکی است: در ادامه جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی موضوع «چاقو بزن!» که از سوی متهم ردیف دوم عنوان شده بود و همچنین اظهارات وکلای مدافع و نماینده دادستان درباره نظریه پزشکی قانونی مبنی بر سلامت روحی و روانی متهم هنگام ارتکاب جرم به مباحثی چالشی و حقوقی تبدیل شد و در نهایت با نظر رئیس دادگاه مقرر شد تا وکلای مدافع طی چند روز آینده لایحه کامل دفاعیات خود را به دادگاه ارائه دهند. متهمان این پرونده در آخرین دفاعیات خود نیز تقاضای بخشش کردند و گفتند اشتباه کردیم! قاضی مجتبی علیزاده پس از پایان جلسه رسیدگی اعلام کرد: رای دادگاه در صورتی که نیاز به تجدید جلسه دادگاه نباشد ظرف مهلت یک هفته ای قانونی صادر خواهد شد.

درحاشیه


* جلسه دادگاه در سکوت کامل و نظم و ترتیب کم نظیری راس ساعت 9 صبح در سالن اجتماعات مجتمع قضایی ولایت مشهد برگزار شد.

* پدر مقتول با کسب اجازه از رئیس دادگاه گفت: وکیل محترم مدعی است که پسرم مقاومت کرده است اما در دین مبین اسلام حفاظت از جان و مال و ناموس واجب است.

* استنادات دقیق قانونی نماینده دادستان و برخی دفاعیات وکلای مدافع درباره «عمل نوعا کشنده» و همچنین اظهارات قضات با تجربه شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به جلسه آموزشی عملی برای کارآموزان حقوقی و قضایی تبدیل شده بود.

* قاضی علیزاده با اشاره به پرونده قتل 3 نفر در طلافروشی پلاتین از طلافروشان خواست ضمن رعایت موارد حفاظتی و امنیتی، دوربین های مداربسته طلافروشی را به گونه ای نصب کنند که همسایگان آن ها و یا افراد دیگر مرتبط بتوانند به مغازه های آنان تسلط داشته باشند تا در صورتی که سارقان تجهیزات دوربین را سرقت کردند و یا هنگام مشاهده افراد مشکوک بتوانند اقدامی انجام دهند.

* جلسه رسیدگی به پرونده قتل طلافروشی در سکوت کامل و با تدابیر خاصی انجام شد و متهمان و وکلای مدافع آنان فرصت کافی را برای دفاع در اختیار داشتند.

* متهم ردیف اول گفت: مرا تا به دنیا آمدن فرزندم نگه دارید!

* یکی از کارآموزان وکالت، حاضر در جلسه پس از آن که مواردی از دفاعیات متهمان را یادداشت کرد در اواسط جلسه نزد رئیس دادگاه رفت و اجازه خواست تا او نیز دفاع کند. اما رئیس دادگاه گفت: شما کارآموز هستید و نمی توانید در پرونده جنایی دادگاه کیفری وارد شوید و تنها وکلای پایه یک دادگستری می توانند با ارائه وکالت در پرونده اظهارنظر کنند.

* نماینده دادستان گفت: آن چه در فیلم مشخص است متهمان به فردی بی دفاع حمله کرده و از مظلومیت او سوءاستفاده کرده اند و در آن شرایط بین متهمان وحدت قصد به وجود آمده که می گوید «چاقو بزن!»

* وقتی متهم ردیف دوم عنوان کرد: من آن روز شیشه کشیده بودم مستشار دادگاه پرسید شما که در تمام مراحل بازجویی اظهار داشته اید معتاد نیستم و هیچ موادی مصرف نکرده بودم که متهم سکوت کرد!

* رئیس دادگاه هنگام رسیدگی به پرونده مباحث آموزشی حقوقی را نیز مطرح کرد.

* حامد متهم ردیف اول گفت: قبل از انجام سرقت قرصی خوردم که نمی دانم چه نوع قرصی بود ولی آن را دوستم (علیرضا) به من داد اما متهم ردیف دوم (علیرضا) در پایان جلسه دادگاه گفت: من به او قرصی ندادم!


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته