دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 فروردين 1399 - 06:56

تاریخچه و نقشه جامع شهر میناب در ویکی آنا

نقشه جامع شهر میناب را میتوانید در این گزارش مشاهده کنید.
کد خبر : 476944
mi.png

به گزارش خبرنگار حوزه سفر و گرشگری گروه اجتماعی خبرگزاری آنا, میناب یکی از شهرهای استان هرمزگان در جنوب ایران و مرکز شهرستان میناب است. میناب دومین شهر بزرگ هرمزگان و سرزمینی جلگه‌ای است که به‌علت داشتن منابع آب شرب به‌ویژه رودخانه میناب، یکی از قطب‌های کشاورزی هرمزگان است و از قدیم «گلستان جنوب» هم خوانده می‌شد.


تاریخ میناب با تاریخ سرزمین «هرموز کهنه» درآمیخته، بر اساس باور مردم بومی، این شهر توسط دو خواهر به نام‌های «بی‌بی مینو» و «بی‌بی نازنین» در روزگارانی کهن ساخته شده؛ طبق کتاب‌های تاریخی میناب شهری آباد بوده که با حمله مغولان ویران شده و تنها اثر به جای مانده از آن دوران دژ میناب است.


به مرکزیت شهر میناب در شرق استان و در فاصله ۹۵ کیلومتری شرق بندرعباس و در مسیر محور ساحلی بندرعباس به شرق (جاسک) قرار دارد . این شهرستان از شمال به شهرستان رودان ، از غرب به شهرستان بندرعباس ، از شرق به شهرستان منوجان در استان کرمان و بخشی ازبشاگرد ، از جنوب و جنوب غربی نیز به شهرستان بشاگرد و سیریک محدود می شود . دریای عمان نیز در جنوب غربی این شهرستان قرار دارد. شهرستان میناب با ۵۳۰۶ کیلومتر مربع ، ۴ بخش ، ۳ شهر ، ۱۱ دهستان و ۳۵۷ آبادی ( ۲۵۱ آبادی آن دارای سکنه و ۱۰۶ آبادی نیز خالی از سکنه ) ، حدود ۴/۷ درصد از کل مساحت خاکی و ۹/۱۴ ۱۴ درصد جمعیت استان هرمزگان را تشکیل می دهد. میناب یکی از شهرهای استان هرمزگان در جنوب ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان میناب قرار دارد. جمعیت نژادی میناب متشکل از ترکیبی تقریبا در هم بافته از اقوام ایرانی اصیل فارس زبان بسیار ثروتمند و قدرتمند هرموزی (مینابی)و عرب حاشیه خلیج فارس و همینطور نژاد سیاهان آفریقایی (زنگباریان)در گذشته به عنوان برده مورد استفاده می شدند و بلوچ های ناحیه بلوچستان (همسایه شرقی) و حالا تعداد زیادی از بشکردی های مهاجر (که احتمالا از اقوام اصیل آریایی هستند)، منوجانی های مهاجر و به طور کلی مهاجرین شمالی این شهر تشکیل می شود.


شهرستان میناب با مساحتی بالغ بر ۵/۶۸۷۸ کیلومتر مربع در شرق استان هرمزگان در کنارهای خلیج فارس و دریای عمان در ۹ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۵۷درجه و ۴ دقیقه طول شرقی قرار دارد. ارتفاع آن ار سطح دریا ۲۷ متر است. این شهرستان از شمال به رودان،ازغرب به بندرعباس وخلیج فارس،از شرق به جاسک واستان کرمان و از جنوب هم به جاسک وتنگه هرمز متصل می شود. میناب از شهرستان های سر سبز و پر رونق استان است. فاصله ی آن تا بندرعباس ۱۰۴ کیلومتر است. تابستان ها آب و هوایی گرم و مرطوب دارد و در زمستانها معتدل است. بر اساس برآورد آمار سال ۱۳۸۵،جمعیت آن ۳۴۳۰۵۰ نفر است.


میناب در آغاز (هرمز کهنه)یا” هرمز بری”نامیده می شد که نام استان هرمزگان از آن گرفته شده است .


نام های دیگر این شهر کهن و با فرهنگ :مثلا یونانیان میناب را آنامیس یا آرامیس می نامیدند ودر سفر نامه ها و کتب تاریخی از این شهر با نام های آموز ،آرموص ،ارگانا،آرموز ،خورموزر،منا ،مینا،مناب،مناو ،میناو،مینوو….یاد شده است و همچنین مغستان که مرکز هرمز کهنه بوده است و« میان آب »به دلیل فراوان بودن آب در اطراف آن بوده است .


“مینا”به معنی جا و مکان به دلیل اینکه لنگرگاه و بار انداز کشتی ها بوده است. “مینو”به معنی روحانی است که به علت مذهبی بودن شهر میناب و هم به معنی بهشت شهرهای جنوب می باشد.


میناب را به دلیل نزدیکی با دریا و وجود رود هایی در پیرامون آن ،میان آب نیز گفته اند،که اندک اندک به میناب تغییر یافته است.واژه میناب در گذشته به جهت شفافیت آب رود میناب ،مینا آب بوده ، که به مرور زمان و به دلیل دگرگونی حرف ” آ “انداخته و به صورت واژه میناب در آمده است .


مردم محلی بر این باورند که در روزگار کهن دو خواهر به نام های (بیبی مینو)و (بی بی نازنین)این شهر را پایه ریزی کرده اند.


یکی از دژهای ویران شده شهر به نام دژ بی بی مینو در گوشه خاور شهر بازمانده است.و به این دژهزاره هم نیزمی گویند.


شهر و ناحیه میناب از دیر باز نه تنها به نام های گوناگون نظر جهانگردان را به خود جاب کرده، بلکه دستخوش یورشهای ویرانگر نیز بوده است.در محل امروزی شهر میناب ،شهری آباد که مرکز ایالت هرمز کهنه بوده ،قرار داشته است،که تیمور لنگ با یورش وحشیانه خود آن را خراب کرده و هفت دژ استوار آن را نیز ویران ساخته است.


از بازمانده های تاریخی این شهر دژ میناب است که شهر میناب بر دامنه آن بنا شده است . این دژ تا اواخر دوران قاجاریه مرکز حومت بوده و اکنون خرابه ای بیش نیست.


نخستین سیاحی که از خلیج فارس و سواحل جزایر آن نام برده،سردار دریایی اسکندر نئارک(نثار خوس)است که ماموریت وی مطالعه خلیج فارس و دریای عمان بوده است .شک نیست که چون فلات ایران از روزگاران بس دراز پیش از حمله اسکندر هم آبادان بوده است.


به سبب مساعدت طبیعت و سهولت ارتباط دریایی و دریانوردی ،سواحل و جزایر جلیج فارس پیش از او هم آبادان و مسکن اقوام زنده و کوشا و دریانورد بوده است.


افسانه ها و اساطیر باستانی که به زبان یونانی و ملل مجاور خلیج فارس نوشته شده است.از غوغایی که در این شهر کهن می گذشته است اشاراتی داشته است.


ایلام و سومر سرزمین کهن ترین اقوام شهر نشین و متمدن،کتابتو مدنیت و نظام زندگی خود را در کنار همین دریای پر جنب و جوشو پر ماجرا بنا نهاده اند و خلیج فارس از زمان تمدنهای اولیه بشری مانند سومر ،آکد،آشور وبابل اهمیت ارتباطی داشته است و از بنادر آن استفاده تجاری می شده استبطوریکه هرمز بری یا هرمز کهنه –میناب-به اردشیر بابکان نسبت می دهند تا قرن هشتم رونق فوق العاده ای داشته و تمام بنادر عمان را زیر فرمان داشته است.


نام هرمز باستانی خیلی قدیمی است چون منطقه است که در دهانه رود آنامبس _رود میناب امروزی –قرار دارد و نئارک با ناوگانش پس از سفر دریایی خطرناک خود از مصب سند در حاشیه کرمان در آنجا لنگر انداخت آن زمان هم هرمز نامیده می شد


هرمز باستانی پس از حمله عرب ها به ایران بندری بوده است که زرتشتی های فراری در آنجا سوار بر کشتی می شدند.از سده دهم میلادی هرمز باستانی از نظر کالاهای کرمان و سیستان اهمیت داشته و کمی پیش از پامدن مارکوپولو به هرمز قدیم بوده است.و از لحاظ وسعت منطقه در آن زمان در بر گیرنده مناطقی می شود که قسمتهای آبی آن تا جنوب غربی امتداد داشته است و قسمت عمده از خاک کشور عمان ،امارات متحده عربی،قطر ،بحرین و عریستان سعودی،کویت،رودبار کهنوج،احمدی حاجی آباد،جاسک،و همچنین منوجان و بشاگرد زیر نفوذ و سیطره حکام میناب که در دوران اساطیری به بندر خان بالغ و بعدا به بندر هرموز که هم اکنون پس از گذشت دورانی دور و در از ،آثار مخروبه های آن ابتدا در کشنو و بعد در دهستان بندزرک و گرازوئیه نمایان است.بندر گاه آن خور معروف چاه خاه و شاخه های فرعی آن در شمال روستای کرگان ، در سه کیلو متری غرب و جنوب این خرابه ها به چشم می خورد .


سرزمین هرمز کهنه(میناب)در گذشته های بسیار دور دارای مجد وعظمت بوده است که در طول تاریخ خود حوادث تلخ و شیرین پشت سر گذاشته است.



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته