دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

شبکه‌های اجتماعی و سطحی‌سازی مخاطب

شبکه‌های اجتماعی بدون آموزش‌های فرهنگی در دسترس است.
کد خبر : 279196

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، این روزها شبکه‌های اجتماعی به رکنی اساسی در زندگی اجتماعی ما بدل شده است، آنقدر که خیلی‌ها در این فضا کار می‌کنند و خیلی‌ها ارتباطات فامیلی و دوستانه‌شان را به آن منتقل کرده‌اند. شبکه‌های اجتماعی شکلی نوین از ارتباطات سایبری است که چند سالی می‌شود پا به عرصه گذاشته و بنا به نیاز جوامع، مورد استفاده قرار گرفته است. کارکردهای این شکل نوین تکنولوژی در جوامع در حال توسعه علاوه‌بر مزایایی که دارد، آسیب‌هایی هم در بر داشته است؛ برخی از صاحب‌نظران از آن به سطحی کردن و تهی‌سازی ذهنی مردم تعبیر می‌کنند تا جایی که خود سبب‌ساز بسیاری از آسیب‌ها و معضل‌های ریز و درشت دیگر در فضای اجتماعی جامعه شده است.


باید گفت شبکه‌های اجتماعی که استقبال بسیار گسترده‌ای در سطح جامعه از آن می‌شود در کنار جنبه‌ها و فرصت‌های آموزشی و ارتباطی، عبور از مرزهای جغرافیایی و آشنایی با افراد، جوامع و فرهنگ‌های مختلف، رشد و تقویت خردجمعی و دیگر مزایایی که دارد با جنبه‌های منفی و مخربی هم مواجه است؛ چنانچه این فضا به‌راحتی عاملی برای شکل‌گیری و ترویج سریع شایعات و اخبار کذب، تبلیغات ضددینی و القای شبهات، بی‌عفتی و بی‌بند‌‌و‌باری و نقض حریم خصوصی افراد می‌شود و رفته‌رفته جامعه را به سمت تهی‌سازی ذهنی پیش می‌برد، تا صاحبان قدرتی که خود سازنده یا پیش برنده این فضا هستند با القای افکار و فرهنگ مورد نظرشان افسار جامعه را در دست بگیرند. جامعه‌شناسان معتقدند مهم‌ترین عامل برای نقش تخریبی شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه در جامعه ایرانی این است که این فضا بدون آموزش‌های فرهنگی لازم در دسترس افراد قرار گرفته است و در نتیجه بسیاری از افرادی که رشد فکری و آگاهی لازم را ندارند به‌راحتی در دام آسیب‌های برشمرده از آن می‌افتند. اما چاره کار کجاست و چه باید کرد؟ «فرهیختگان» برای بررسی بیشتر این مهم پای صحبت جامعه‌شناسان نشسته است.


دکتر امان‌ا... قرائی‌مقدم‌، جامعه‌شناس معتقد است که شبکه‌های اجتماعی در سطحی کردن و تهی‌سازی ذهنی جامعه نقش بسیار بی‌بدیلی دارند چنانچه تمامی شئونات و سبک زندگی تغییر کرده است و طرز تفکر و نوع نگرش به ازدواج و طلاق و حتی ورود به آسیب‌های اجتماعی از آن متاثر می‌شود.


شبکه‌های اجتماعی؛ شمشیر دو لبه


این جامعه‌شناس به «فرهیختگان» می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی حکم یک شمشیر دو‌لبه را دارد که یک‌لبه آن قراردادن اطلاعات جهانی است و حد و مرزها را می‌شکند که این بحث کاملا مفید و از طرفی انقلاب‌ساز است و دگرگونی‌های بنیادی به‌وجود می‌آورد.»


وی عنوان می‌کند: «با این فضای مجازی نمی‌شود شوخی کرد چراکه دیوارها را فروریخته و به درون خانه‌ها آمده است و روابط معنوی را به سمت روابط موزائیکی برده، زندگی عادی را به‌هم ریخته و آرزوها و خواسته‌ها را افزایش داده است و نگرش را نسبت به باورهای ملی، دینی و مذهبی تغییر داده و حتی پوشش و آرایش جامعه را عوض کرده و سبک زندگی را کلا دگرگون ساخته است.»


قرائی‌مقدم با بیان اینکه این فضا بدون آموزش‌های فرهنگی وارد عرصه ارتباطات ایرانی شده و از این منظر آسیب‌رسان نیز بوده که تقصیر خود مسئولان است، ادامه می‌دهد: «باید پیش از این فکرش را می‌کردند. در حالی که 50 یا 60 سال پیش که جامعه‌شناسان صحبت از دهکده جهانی کردند، کره، ژاپن و حتی هند و چین به فکر افتادند و تمهیداتی از لحاظ آموزشی در کتاب‌های درسی و آگاهی بخشی درخصوص استفاده از فضای‌مجازی را مطرح کردند لذا این دیگر تقصیر مردم نیست وقتی نه در کتاب‌های درسی ما و نه در برنامه‌های تلویزیونی و رسانه‌های دیگر نحوه استفاده صحیح از فضای مجازی و آسیب‌های آن آموزش داده نشده و مردم آگاه نشده‌اند.»


قرائی‌مقدم با بیان اینکه اگر اقتصاد شکوفا نمی‌شود و حقوق‌های نجومی هنوز هم پرداخت می‌شود به سبب عدم اعتماد است، می‌افزاید: «مسئولان نمی‌خواهند این را قبول کنند که وقتی اعتماد مردم ضعیف می‌شود؛ به بودجه، اقتصاد، افزایش کار، رشد و شکوفایی و آمار و ارقامی هم که عنوان می‌شود اعتمادی ندارند و این سبب شده که مردم ناامید باشند. بی‌اعتمادی مهم‌ترین عنصری است که باعث گسست در جامعه می‌شود چراکه اعتماد سرمایه اجتماعی پیوند‌دهنده است.»


دکتر نادر صادقیان، جامعه‌شناس هم به «فرهیختگان» می‌گوید: «برای بررسی نقش شبکه‌های اجتماعی در سطحی‌سازی ذهنی عامه مردم باید دید کارکردهای رسانه به‌طور عمومی از‌جمله فضای مجازی چیست و کدام بخشش نازل به این مبحث است؛ یعنی اگر بخواهیم کارکردهای رسانه را فقط به سطحی شدن و سرگرم کردن کاهش ندهیم و کارکردهای دیگر آن را هم مد‌نظر داشته باشیم، باید گفت این فضا کارکردهای آموزشی، اطلاع‌رسانی و خبری هم دارد بنابر این یک بحث دو سویه است و تنها رسانه که بخشی تعاملی است را نباید دید.»


وی بر این باور است که متاسفانه ‌فقط رسانه‌های مجازی نقش سطحی‌سازی ندارند و ادامه می‌دهد: «رسانه‌های رسمی هم گاهی این بحث را دارند و خیلی سطحی با موضوعات برخورد می‌کنند، چنانچه چند نفر مجری و ورزشکار را می‌آورند و مدت‌ها هم آنها را در اوج نگه می‌دارند و از آن طرف هم می‌بینید خبری از دانشمندان و فرهیختگان و محققان در چنین جایگاهی نیست.»
جای خالی نشاط


صادقیان می‌گوید: «علت اصلی این امر هم این است که مقوله سرگرمی و تفریح و خیلی از نیاز‌های مردم از‌جمله شادی و نشاط در حوزه رسانه‌های رسمی و داخلی کمتر تامین می‌شود بر همین اساس در حوزه رسانه مجازی چون کمتر کنترل‌پذیر است، متجلی می‌شود که بخشی هم مباحث خیلی سطحی است و جامعه را به سمت سطحی‌سازی ذهنی پیش می‌برد.»


وی معتقد است: «شبکه‌های اجتماعی جنبه تخریبی هم دارد چراکه رسانه‌های رسمی و فضای واقعی نمی‌توانند بخشی از نیاز‌های مخاطب را در حد لازم تامین کنند لذا این حوزه چون کنترل‌پذیر نیست، متمرکز می‌شود و این قطعا جنبه تخریبی هم می‌گیرد یعنی فقط در آموزش متمرکز نیست بلکه نیاز‌هایی که مخاطب باید در فضای زندگی واقعی مانند نشاط و تفریح و سرگرمی به معنای درست را دریافت کند در اینجا متمرکز می‌شود و چون با منع بسیاری مواجه است جنبه تخریبی به‌خود می‌گیرد.»


وی با بیان اینکه یک حدی از تخریب در همه جوامع وجود دارد و در حدی هم طبیعی است و نمی‌شود جلویش را گرفت، ادامه می‌دهد: «هزینه این حد از تخریب را همه جوامع باید بپردازند و در یک زمان طولانی و یواش‌یواش جایگاه خود را پیدا می‌کند. اما یک‌درصدش هم اساسا نرم است و یک‌سری آسیب‌ها و تمایلات و گرایش‌های منفی و مخرب وجود دارد اما نباید به مصرف‌کننده و توده مردم نگاه کرد بلکه باید دید چه ساختاری وجود دارد که این جمعیت زیاد به سمت انحرافی قضیه میل پیدا می‌کنند. بیشتر باید با علل مواجه و آن را برطرف کرد و برخورد با کنشگران فردی این حوزه به‌جایی نمی‌رسد، اگر بخواهیم مدام برایشان موعظه کنیم!»
افزایش کیفیت به‌جای سلب و نفی


صادقیان در تحلیل فضای کنونی ایجاد شده برای شبکه‌های اجتماعی می‌گوید: «این چندگانگی سیاست‌ها و تعارض‌های درونی و ایجاد تشتت و سرگردانی، نهایتا ابعاد مخرب و منفی‌اش بیش از نکات مثبت آن است چراکه خود جامعه باید به بلوغ لازم برسد و این به زمان طولانی نیاز دارد.»


وی بر این اعتقاد است که باید به آن حدی از قدرت درک و تشخیص برسیم و توان رقابت را به‌ویژه از لحاظ محتوایی بالا ببریم تا مخاطب خود جذب شود، نه اینکه مدام به‌دنبال سلب و نفی و نشود و نکن باشیم. صادقیان می‌افزاید: «با پاک کردن صورت مساله که شدنی هم نیست به‌لحاظ فنی و تکنیکی نتیجه لازم به دست نمی‌آید چراکه این فضا ابعاد منفی‌اش بیش از ابعاد مثبت آن است و تجربه هم این را ثابت کرده و در مورد سایر رسانه‌ها هم ما این تجربه را کردیم لذا اینها مسکن‌هایی است که موقتا فروکش می‌کند اما مجددا به‌صورت انفجاری و غیرطبیعی بر می‌گردد و فکر نمی‌کنم به نتیجه مطلوبی برسد.»


این جامعه‌شناس نتیجه این سردرگمی عمومی ایجاد شده را سلب اعتماد از توده مخاطبان و ریزش مخاطبان داخلی و نوعی تمایل افراطی غیر‌طبیعی بیش از حد نرمال به رسانه‌های بیرونی که جنبه‌های تخریبی‌اش را تشدید می‌کند، می‌داند و می‌گوید: «‌راهش این است که ما توان، کیفیت و جذابیت کار را بالا ببریم نه اینکه به سمت حذف برویم.»


دکتر سیف‌ا... سیف‌اللهی، جامعه‌شناس با بیان اینکه تکنولوژی ذاتا بد نیست می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی تکنولوژی جدید و اثر‌گذار در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و فردی افراد است و این استفاده مطلوب و نا‌مطلوب است که اثرات مختلف آن را از سطحی‌سازی تا نقش ارتباطی و آموزشی آن نشان می‌دهد.»


وی عنوان می‌کند: «شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌جمعی نیاز امروز بشر است و اختراع شده تا با استفاده بهینه زندگی را راحت‌تر، ارتباطات را سریع‌تر و نزدیک‌تر و از اتلاف وقت جلوگیری کند و به قول جامعه‌شناسان این دهکده جهانی، کشورها و انسان‌ها را به‌هم نزدیک کرده است. این ابزار و دانش فنی مال کسانی است که آن را اختراع کرده‌اند تا نیاز خود و دیگر جوامع را برطرف کنند و حال دست یک‌سری کشورهای توسعه نیافته افتاده است. این امر و نبود آموزش‌های لازم برای استفاده بهینه آن سبب شده مردم استفاده‌های دیگری از آن داشته باشند و مدیریت هم برای سرپوش گذاشتن روی خیلی چیزها خود استفاده‌های دیگری از آن بکند و مشکل هم اینجاست.»
از سلب تا رهاسازی


این جامعه‌شناس با تاکید بر آسیب‌هایی که این فضا می‌تواند بگذارد یا نگذارد می‌گوید: «این فضا چون مطابق نیاز ما نبوده و ما تنها مصرف کننده‌ای هستیم که راه درست استفاده از آن را هم بلد نیستیم گاهی آسیب‌زا بوده و مهم‌ترینش همان سطحی‌سازی افکار و اعتقادات است.»


سیف‌اللهی می‌گوید: «از دیگر پیامد‌های توسعه نامتوازن و ناقص هم همین مواردی است که اکنون در جامعه به وفور دیده می‌شود که می‌توان از افسردگی و ناامیدی نام برد، بنابراین باید فکری اساسی کرد که چطور باید پیش برویم تا به آن مرحله برسیم که جامعه با فرهنگ و دانش و بینش لازم از دستاوردهای بشر استفاده بهینه کند. در این میان برخی از کشورهای جهان هم که صاحب قدرت هستند فرهنگ مورد‌نظر خود را از طریق این ابزار‌ها به دیگر جوامع تزریق و تحمیل می‌کنند اما اگر افراد آگاه باشند و به آن رشد و بلوغ فکری لازم رسیده باشند تاثیر‌پذیری چندانی نخواهند داشت.»


این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مبتنی‌بر حقوق و تکالیف شهروندی است، ادامه می‌دهد: «من حق و تکلیفی دارم آیا دولت به وظایف و تکالیفش آشناست و آن را انجام می‌دهد یا نه؟ آیا مردم به حق و حقوق‌شان می‌رسند و به تکالیف خود هم عمل می‌کنند یا خیر؟ اینجا مشکل داریم چراکه نه دولت به‌درستی به وظایفش عمل می‌کند و نه مردم به حق و حقوق خود قانع هستند و باید باز تاکید کنم این از پیامدهای توسعه ناپایدار است و سبب می‌شود که نفوذ‌پذیر می‌شویم و از طرفی فرار مغزها و مهاجرت‌ها هم به‌دلیل عدم ثباتی که در جامعه وجود دارد، تسریع می‌شود. بر همین اساس باید تدبیری اندیشده شود و راهبردهای استراتژیک و کاربردی و توسعه‌ای داشته باشیم تا بتوانیم در مقابل این تهاجم و امواج صادره، مقاومت یا با آن همسو شده و استفاده بهینه کنیم.»


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته