دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حجت‌الاسلام مهدوی‌زادگان*

روایت میشل فوکو از ماهیت انقلاب اسلامی

میشل فوکو گفت: وقتی از ایران آمدم سؤالی که همه از من می‌کردند این بود: این انقلاب است؟ جوابی نمی‌دادم، اما دلم می‌خواست بگویم: نه! به معنی ظاهری کلمه، انقلاب نیست؛ یعنی نوعی از بر پا ایستادن نیست، قیام انسان‌های دست خالی است.
کد خبر : 257244

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، حجت‌الاسلام والمسلمین داود مهدوی‌زادگان عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کانال شخصی‌اش یادداشتی را با عنوان «انقلاب دینی رهایی‌بخش» منتشر کرده است که در ادامه می‌آید:


*انقلاب دینی رهایی‌بخش


قفس آهنین از دیدگاه ماکس وبر، سرنوشت غرب جدید است که از تلاقی ریاضت‌کشی دنیوی پیوریتنان و روح سرمایه‌داری جدید پدید آمده است. او عالی‌ترین شکل تکامل‌یافته این قفس را در ایالات متحده می‌دانست. در آنجا، ریاضت‌کشی مذهبی، جای خود را به تمنیات دنیوی صرف داده است و روحیه جستجوی ثروت پیروزمندانه با استوار شدن بر شالوده‌های ماشینی و بی‌نیاز از حمایت‌های معنوی پیش می‌رود.


وبر درباره «آخرین انسان‌های» این تکامل فرهنگی چنین گفته است: «متخصصان عاری از روح و لذت‌طلبان فاقد قلب؛ این «پوچی» تصور می‌کند به ترازی از انسانیت دست یافته است که هرگز دست کسی بدان نرسیده است». این متخصصان عاری از روح و قلب در هر کجای این کره خاکی پا می‌گذارند، الگویی از قفس آهنین را با خود به ارمغان می‌آورند و خود پایه‌گذاری و مدیریت می‌کنند و خود نگهبانی آن را بر عهده می‌گیرند. اگر این سرنوشت محتوم (قفس آهنین) را در آستانه قرن بیستم، عده معدودی در غرب دیده بودند؛ اکنون در آستانه قرن بیست و یکم، بالعیان برای بسیاری از جهانیان آشکار شده است.


اما آیا راه برون‌شویی از این قفس آهنین جهانی شده وجود دارد؟


ماکس وبر بسیار سر بسته به این پرسش کلیدی پاسخ داده است و به همان کار استادی خود ادامه داده است. وی سه راه را پیش‌بینی کرده است:


1-ظهور پیامبران جدید


2-نوزایی عظیم ایده‌ها و آرمان‌های قدیمی


3-ماشطه‌گری قفس آهنین(ر .ک: وبر ماکس، 1382، اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری:191)
در این میان نگهبانان دنیای جدید، «این خودستایان چندش آور» خیلی پیش‌تر کار ماشطه‌گری این عجوزه جهانی شده را آغاز کرده‌اند و به شکل خصمانه و بی‌رحمانه‌ای در کمین سرکوب دو راه حل دیگر نشسته‌اند. آنچنان که زمزمه‌های سنت‌گرایی در گوشه و کنار دنیا مدرن به گوش می‌رسد، ولی از نحوه مواجهه پیروانش با قفس زندگی کاملاً پیدا است که سر نزاع و رویارویی با متولیان جدید ندارند و فقط خواهان زندگی بی‌درد سر هستند.


به همین خاطر نگهبانان دنیویت جهانی شده نگرانی از آنان ندارند و چندان هم جدیشان نمی گیرند. بلکه نگرانی واقعی از ناحیه ظهور پیامبر جدید است. به گفته وبر پیامبران از سیادت انقلابی برخوردارند و انقلاب یعنی دگرگونی بنیادین در همه عرصه های زیست جهانی. اما این پیامبر انقلابی کی ظهور خواهد کرد؟ پس ، باید در گوشه وکنار جهان به رصد نشست تا پیش دستی کرد و انقلاب را در نطفه خاموش ساخت.


آنگاه که جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا در سال 56 به ایران سفر کرد با تکیه بر همان رصد سیاسی نگهبانان مدرن بود که گفت ایران جزیره ثبات است بی‌خبر از آنکه در زمانه‌ای وارد ایران شد که زمزمه‌های انقلاب معنوی در ایران به گوش می‌رسید. از این رو، غربی‌ها به هنگام خروش پیامبرگونه رهبر دینی، سراسیمه کارشناس گسیل کردند تا اطمینان حاصل کنند که آیا این قیام، نمونه ای از همان پیش‌بینی ماکس وبر است یا نه؟ پس یکی از برجسته‌ترین کارشناسان دنیای مدرن، میشل فوکو در بحبوحه نهضت به ایران آمد تا گزارش ببرد. او دو بار به ایران آمد و برای روزنامه ایتالیایی علیرغم میل قلبی گزارش کرد که این یک انقلاب معنوی است:


«وقتی از ایران آمدم سؤالی که همه از من می‌کردند این بود: «این انقلاب است؟» من جوابی نمی‌دادم، اما دلم می‌خواست بگویم: نه، به معنی ظاهری کلمه، انقلاب نیست؛ یعنی نوعی از جا برخاستن و بر پا ایستادن نیست، قیام انسان‌های دست خالی است». فوکو دیده بود که این جنبش را در هیچ تعریف سیاسی نمی‌توان گنجاند. جنبشی که بر ضد نظم جهانی شوریده است و روح مذهب بر آن دمیده است:


«در واقع، در حساب سیاست، چنین جنبشی را در کجا باید نشاند؟ چنین جنبشی که نمی‌گذارد انتخاب‌های سیاسی پراکنده‌اش کنند، جنبشی که در آن نفس مذهبی دمیده شده است که بیش از آنکه از عالم بالا سخن بگوید به دگرگونی این دنیا می‌اندیشد».(فوکو میشل، 1377، ایرانیان چه رویایی در سر دارند؟،65).


اکنون بعد گذشت چهار دهه، هنوز آن انتخاب‌های سیاسی هر روز به یک رنگی در آمده تا این انقلاب معنوی را پریشان و پراکنده کند و خواب خوش را به اردوگاه نظم جهانی باز گرداند. لیکن جنبش مذهبی ایران همچنان استوار است و پیش می‌رود و در این راه هیچ غمی به دل راه نمی‌دهد که چه نیروهایی که روزگاری برای او جانفشانی می‌کردند و اکنون در اردوگاه نگهبانان قفس آهنین جا گرفته‌اند. این جنبش انقلابی به افق‌های دور دست می‌اندیشد. آنچنان که رهبر انقلابی آن، چشم در چشم نگهبانان نظم جهانی می‌گوید: سال 57 شما را از ایران بیرون کردیم و اکنون از منطقه، پس دیر نیست که مردم خسته از ماشطه‌گری قفس آهنین به این انقلاب رهایی‌بخش دینی بپیوندند.


مدرس حوزه و دانشگاه


منبع: فارس


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته