دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نطق آتشین حضرت زهرا(س) در جمع زنان مهاجر و انصار: ناخشنود از دنیاتان و خشمگین بر مردانتان، صبح کردم

سوگند به خدا! اگر از زمامى که پیامبر خدا به او داده بود، دست مى‌‏کشیدند، او آن را به دست مى‌گرفت و آن را به ملایمت، پیش مى‌بُرد؛ چون او پایه‌هاى رسالت و ریشه‌هاى نبوت و محلّ هبوط روح امین و آگاه به کار دین در دنیا و آخرت است: «آرى. این، همان خُسران آشکار است».
کد خبر : 72560

به‌گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از حوزه‌ نیوز، متن نطق آتشین دخت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) به زنان مهاجر و انصار که در کتاب أمالی شیخ طوسی آمده و ترجمه آن به‌ شرح زیر است:


عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: دَخَلْتَ نِسْوَةٍ مِنْ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) یَعُدْنَهَا فِی عِلَّتِهَا، فَقُلْنَ لَهَا: السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، کَیْفَ أَصْبَحْتِ فَقَالَتْ: أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْیَاکُنَّ، قَالِیَةً لِرِجَالِکُنِّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ إِذْ عَجَمْتُهُمْ، وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ إِذْ سَبَرْتُهُمْ، فَقُبْحاً


لِأُفُونِ الرَّأْیِ وَ خَطْلِ الْقَوْلِ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ، وَ «لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ» (1) وَ لَا جَرَمَ وَ اللَّهِ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَهَا، وَ شَنِنْتُ عَلَیْهِمْ عَارَهَا، فَجَدْعاً وَ رَغْماً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. وَیْحَهُمْ، أَنَّى زَحْزَحُوهَا عَنْ أَبِی الْحَسَنِ! مَا نَقَمُوا وَ اللَّهِ مِنْهُ إِلَّا نَکِیرَ سَیْفِهِ، وَ نَکَالَ وَقْعِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللَّهِ، وَ تَاللَّهِ لَوْ تَکَافُّوا عَلَیْهِ عَنْ زِمَامٍ نَبَذَهُ إِلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) لَاعْتَلَقَهُ، ثُمَّ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً (2)، فَإِنَّهُ قَوَاعِدُ الرِّسَالَةِ، وَ رَوَاسِی النُّبُوَّةِ، وَ مَهْبِطُ الرُّوحِ الْأَمِینِ وَ الْبَطِینُ بِأَمْرِ الدِّینِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ «أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ» (3).


وَ اللَّهِ لَا یَکْتَلِمُ خِشَاشُهُ، وَ لَا یُتَعْتَعُ رَاکِبُهُ، وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا رَوِیّاً فَضْفَاضاً، تَطْفَحُ ضِفَّتُهُ، وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً قَدْ خَثَرَ بِهِمُ الرَّیُّ غَیْرَ مُتَحَلٍّ بِطَائِلٍ إِلَّا بِغَمْرِ النَّاهِلِ وَ رَدْعِ سَوْرَةِ السَّاغِبِ (4)، وَ لَفُتِحَتْ عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٌ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ سَیَأْخُذُهُمْ اللَّهُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ.


فَهَلُمَّ فَاسْمَعْ، فَمَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرُ الْعَجَبَ، وَ إِنْ تَعْجَبْ بَعْدَ الْحَادِثِ، فَمَا بِالْهَمِّ بِأَیِّ سَنَدٍ اسْتَنَدُوا، أَمْ بِأَیَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکُوا «لَبِئْسَ الْمَوْلى‏ وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ» (5) وَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا.


اسْتَبْدَلُوا الذُّنَابَى بِالْقَوَادِمِ، وَ الْحَرُونَ بِالْقَاحِمِ، وَ الْعَجُزَ بِالْکَاهِلِ، فَتَعْساً لِقَوْمٍ «یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» (6)، «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لایَشْعُرُونَ» (7) «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» (8) لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتِجُ، ثُمَّ احْتَلَبُوا طِلَاعَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُمِضّاً، هُنَالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یَعْرِفُ التَّالُونَ غِبَّ مَا أَسَّسَ الْأَوَّلُونَ، ثُمَّ طِیبُوا بَعْدَ ذَلِکَ عَنْ أَنْفُسِکُمْ لِفِتْنَتِهَا، ثُمَّ اطْمَئَنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَأشاً، وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ هَرْجٍ دَائِمٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ، یَدَعُ فَیْئَکُمْ زَهِیداً، وَ جَمْعَکُمْ حَصِیداً، فَیَا حَسْرَةً لَهُمْ وَ قَدْ عُمِّیَتْ عَلَیْهِمُ الْأَنْبَاءُ «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ» (9).


از ابن عبّاس نقل شده که می گوید: گروهى از زنان مهاجر و انصار، در بیمارى حضرت فاطمه علیها السلام به عیادتش رفتند و به وى گفتند: درود بر تو، اى دختر پیامبر خدا! حالت چگونه است؟.


فرمود: «سوگند به خدا، ناخشنود از دنیاتان و خشمگین بر مردانتان، صبح کردم. آنان را امتحان کردم و افکندم. آنان را آزمودم و از آنان، بیزار شدم. چه زشت‌‏اند سست‌رأیان، بد سخنان و سست‌نیزگان! «راستى چه زشت است آنچه براى خود پیش فرستادند که [در نتیجه،] خدا بر ایشان خشم گرفت و پیوسته در عذاب مى‌‏مانند».


سوگند به خدا که گناه آن را بر گردنشان آویختم و عارِ آن را بر چهره‏ شان پاشیدم. بریده و به خاک مالیده باد [بینىِ‏] گروه ستمکاران!.


واى بر آنان! چگونه آن (حکومت) را از ابو الحسن دور ساختند؟! سوگند به خدا! جز شمشیرِ بازدارنده ‏اش و عقوبت ‏دهى ‏اش در میدان نبرد و خشم، و تسلیم ناپذیرى ‏اش در راه خدا، چیزى باعث انتقام گرفتن از او نشد.


سوگند به خدا! اگر از زمامى که پیامبر خدا به او داده بود، دست مى ‏کشیدند، او آن را به دست مى ‏گرفت و آن را به ملایمت، پیش مى ‏بُرد؛ چون او پایه‏ هاى رسالت و ریشه ‏هاى نبوت و محلّ هبوط روح امین و آگاه به کار دین در دنیا و آخرت است: «آرى. این، همان خُسران آشکار است».


سوگند به خدا! نه بینىِ شتر مجروح مى ‏شد، و نه سوارش آزرده. آنان را به سرچشمه آبى صاف، زلال، گوارا و سرشار مى ‏رسانْد که در کناره ‏هاى آن، آب‏ بیرون مى ‏زد و گِل و لاى کناره ‏اش پیدا نمى ‏شد و آنان را سیراب شده از آن بیرون مى ‏آورد، به گونه‏ اى که از سیرابى، سنگین مى ‏شدند؛ و خود از آن بهره‏ اى نمى‏ گرفت، جز به مقدار آب نوشیدن [تشنه‏] براى سیراب شدن و [غذا خوردن‏] براى جلوگیرى از شدّت گرسنگى، و [در این هنگام‏]، بر آنان، برکات [خداوند] از آسمان و زمین فرو مى ‏ریخت؛ ولى [به علّت کارشان‏]، خداوند، آنان را به خاطر آنچه انجام دادند، مؤاخذه خواهد کرد.


بیا و گوش کن! تا زنده ‏اى، روزگار، چیزهاى شگفت را نشانت مى‏دهد، اگر چه پس از مرگ، شگفت ‏زده ‏تر مى ‏شوى. چگونه مى ‏اندیشند، به کدام پایه ‏اى تکیه کرده ‏اند، و به کدام دستاویز چنگ زده ‏اند؟ «وه، چه بد مولایى و چه بد دمسازى!» و «چه بد جانشینانى هستند براى ستمگران!».


دنباله ‏روان را به جاى پیشتازان گرفتند، چموش را جاى به کار کُشته، و دُم را به جاى شانه! واى بر قومى که «مى ‏پندارند که کار شایسته انجام مى ‏دهند». «به هوش باشید که آنان، فسادگران ‏اند، لیکن نمى‌فهمند». «آیا کسى که به سوى حقْ رهبرى مى‏ کند، سزاوارتر است که مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى ‏نماید، مگر آن که [خود] هدایت شود؟ شما را چه شده است؟ چگونه داورى مى‌کنند؟».


[حکومت،] آبستن شده است. اندکى صبر کنید تا بزایَد. آن‏ گاه، در قدَح ‏هاى بزرگ، [به جاى شیر،] خون تازه و سمّ کشنده و سوزان بدوشید. در این هنگام است که برباطل ‏روندگان، خسارت ببینند، و آیندگان، فرجام آنچه را که گذشتگان بر پا کرده ‏اند، خواهند دید. پس از آن، براى فتنه‏ هاى آن، دست [از جانتان‏] بشویید و جانتان را براى افتادن در فتنه، مطمئن کنید. و بشارت بادتان به شمشیر بُرنده و به هرج و مرج دایم و فراگیر و به استبداد ستمکاران، که ثروت ‏هایتان را تهى گردانَد و جمعتان را درو کند. حسرت بر آنان که خبرها بر ایشان مخفى مانْد! «آیا ما [باید] شما را در حالى که بدان اکراه دارید، به آن وادار کنیم؟».


پاورقی:


(1) سورة المائدة 5: 80.


(2) أی سهلا لیّنا، و فی نسخة: سجسجا.


(3) الزمر 39: 15.


(4) فی نسخة: شغب.


(5) سورة الحجّ 22: 13.


(6) سورة الکهف 18: 104.


(7) سورة البقرة 2: 12.


(8) سورة یونس 10: 35.


(9) سورة هود 11: 28.


الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 376-375


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته