دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
11 تير 1401 - 17:23

کلاه‌های ‌گشاد بایدن بر سر اروپا

پس از خروج ناتو از افغانستان و فجایع به بارآمده توسط آمریکا، رهبران اروپایی از لزوم بازنگری در سیاست‌های امنیتی خود در تعامل با آمریکا حرف می‌زدند اما مطرح شدن بهانه‌هایی نظیر جنگ اوکراین و خطر جنگ با چین این فرصت را برای آمریکا ایجاد کرد تا دوباره اروپایی‌ها را به خود وابسته کند.
کد خبر : 667335
بایدن

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، مرور آنچه در این هفته‌ها در محافل سیاسی غرب از جمله اجلاس سران۷ و نشست ناتو گذشت، لایه‌های جدیدی از جنگ طلبی‌های غرب در موضوع اوکراین را آشکار می‌کند.


بایدن در زمان انتخابات مدعی بود که متحدان آمریکا در حال فاصله گرفتن از این کشور هستند و واشنگتن دیگر توان اجماع سازی جهانی را ندارد. پس از اخراج مفتضحانه آمریکا و ناتو از افغانستان، وضعیت بحرانی آمریکا در میان متحدانش شدت گرفت به‌گونه‌ای که، اروپایی‌ها بر لزوم رویکرد مستقل تاکید کردند.


انگلیس و فرانسه نیز با افزایش رایزنی با کشورهای منطقه خلیج فارس و عقد قراردادهای نظامی و اقتصادی جدید تلاش کردند تا جایگزین آمریکا در منطقه شوند.


دامنه این تحرکات در اروپا نیز گسترش یافت. مکرون، رئیس جمهور فرانسه از طرح ارتش مستقل اروپایی و مرکل صدر اعظم سابق آلمان که از لزوم بازنگری در تجارت جهانی اتحادیه اروپا و ضرورت توجه به بازیگران جدید عرصه اقتصاد جهانی سخن گفتند. بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز رسما از تبدیل شدن اتحادیه اروپا به صادر کننده صرف بیانیه سخن گفت که به معنی لزوم بازنگری در نقش اروپا در سیاست خارجی است.


الگوهای سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد این کشور هر زمان با بحران‌ مواجه شده با سوق دادن کشورها به سوی جنگ، تلاش کرده تا خودش را در مرکز تصمیم‌گیری‌ها قرار دهد. چنانکه در سال‌های۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ با اشغال افغانستان و عراق این سیاست را با تحمیل هزینه‌های هنگفت مالی و انسانی به کشورهای منطقه تحمیل کرد.


اروپای‌ متحد طی سال‌های اخیر تلاش کرده بود تا به عنوان بازیگری مستقل در جهان ایفای نقش نماید و بخشی از نظام چند جانبه‌گرایی در جهان باشد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی تلاش اروپا برای محوریت یافتن در توافقنامه برجام را نیز در همین مسیر تحلیل می کردند. در این میان اما، خروج آمریکا از برجام و جدا شدن انگلیس از اتحادیه اروپا و افزایش رقابت میان کشورهای اصلی عضو اتحادیه اروپا، ضربات مهلکی به تفکر اروپای متحد به عنوان بازیگری فعال در عرصه بین المللی بود. جنگ اوکراین و صحنه‌گردانی سیاسی و نظامی این رخداد از سوی آمریکا عملا مسیر عقب‌گرد اروپا را تشدید کرد و به بازتولید نقش آمریکا منجرشد. فشارهای سنگین اقتصادی و تورم افسار گسیخته در اروپا که به‌دلیل بحران جهانی انرژی و غذا و همچنین آثار باقی مانده از پاندمی کرونا روز به روز در حال تصاعد است، این اتحادیه را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده است.


علاوه بر این مسیر ایجاد تعامل اروپا با قدرت‌های نوظهور از جمله چین نیز که با سفر مقامات اروپایی به پکن و امضای توافقات اقتصادی میان طرفین در حال پیشرفت بود نیز اکنون خارج از اراده اروپا رو به افول است. پیگیری این راهبرد اقتصادی هرچند برای اروپا مفید فایده بود اما با سیاست‌های یکجانبه آمریکا و تلاش این کشور برای مهار چین در تعارض کامل قرار داشت و از این رو با شتاب آغاز شده تداوم نیافت. نشست سران گروه ۷ و اختصاص بودجه ۶۰۰ میلیارد دلاری علیه طرح یک کمربند یک جاده چین، نمودی از این تعارض است. آمریکا سعی دارد تا اروپا را همچون دوران پس از جنگ جهانی دوم و طرح مارشال، همچنان به خود وابسته نگه دارد.


پس از خروج ناتو از افغانستان، تلاش همه جانبه‌ای برای تشکیل ارتش مستقل اروپایی و خروج تسلیحات هسته‌ای و نیروهای آمریکایی از اروپا آغاز شد و نشست‌هایی نیز با محوریت فرانسه برگزار شد.


روند آغاز شده با شروع جنگ اوکراین با چالش‌های جدید روبرو شد و فرصت دوباره‌ای برای توسعه نقش آمریکا در اروپا را فراهم کرد. بایدن در نشست ناتو درباره افزایش تمرکز امنیتی کشورش در اروپا گفت: «ایجاد مقر دائمی برای سپاه پنجم ارتش ایالات متحده در لهستان، اعزام تیپ چرخشی جدید شامل ۵۰۰۰ نیروی اضافی به رومانی، اعزام دو اسکادران اف-۳۵ دیگر به انگلیس، افزایش استقرار چرخشی در بالتیک، استقرار دو ناوشکن دیگر در اسپانیا که مجموع را از چهار به شش می‌رساند و استقرار پدافند هوایی اضافی در آلمان و ایتالیا» بخشی از برنامه افزایش حضور نظامی ناتو در اروپا خواهد بود.


در همین حال رئیس جمهور آمریکا از توافق ترکیه با دو کشور فنلاند و سوئد برای پیوستن این دو کشور به ناتو استقبال کرده و آن را گام مهمی توصیف کرد.


منبع: نورنیوز


انتهای پیام/۴۱۲۹/

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته