دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
25 آبان 1400 - 13:29
اندیشکده ژرفا برگزار کرد؛

نشست تخصصی در حوزه معماری و فضای مجازی

اندیشکده ژرفا نشست تخصصی در زمینه معماری اسلامی و نحوه نمایش آن در فضا برگزار کرد.
کد خبر : 621428
فضای مجازی



به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، نشست تخصصی هویت و پیشرفت اندیشکده هویت مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با مشارکت جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی، دانشکده‌های فرهنگی و اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین(ع) برگزار شد. در این نشست گفت‌وگویی با سعید طلوعیان، رئیس اندیشکده مطالعات شهر و انسان انجام شد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را مشاهده می‌کنید.


طلوعیان در ابتدای این نشست عنوان کرد: مسئله نسبت هویت با پیشرفت یک بحث منازعی که تقریباً می‌توان گفت از انقلاب مشروطه به بعد بسیار اوج گرفت و نقطه آغاز هم انقلاب مشروطه است، نقطه‌ای که دو گفتمان به‌صورت عینی در سطح جامعه به تقابل یکدیگر رفته و درصدد آن بودند که انقلاب مشروطه را به نام خود رقم بزنند یا انقلاب مشروطه را به سمتی هدایت کنند که خواست خود است. روشنفکران و علمای اسلامی که گفتمان برای جامعه، حکومت، امورات اجتماعی و سیاسی ارائه می‌دادند هرکدام ادعا داشتند برای این پرسش که چرا از دنیا عقب ماندیم؟ پاسخ قانع‌کننده دارند. هنگامی‌که منازعات، گفت‌وگوها، مجادلات سیاسی، روزنامه‌ها، سخنرانی‌های دوره مشروطه را بررسی می‌کنیم تفاوت پاسخ این دو قشر به مسئله هویت را نشان می‌دهد.




بیشتر بخوانید:


بررسی «مرگ تخصص»/ کتابی برای تشریح فیک نیوزها و اخبار جعلی




روشنفکران غرب‌گرا معتقد بودند راه پیشرفت ایران این است که از هویت بومی خود دست بردارد و آن مسیری که غرب طی کرد را سرلوحه اقدامات خویش قرار دهد و بر این باور بودند، هویت ایرانی و اسلامی مانعی برای پیشرفت است. آن عاملی که سبب شده از دنیا جا بمانیم؛ اسلام و هویت ایرانی و اسلامی است این یک پاسخی بود در برابر آن جواب علمای اسلامی که معتقد بودند علت اصلی عقب‌ماندگی ما بی‌توجهی و عمل نکردن به اسلام است. باید گفت اگر هویت مانع پیشرفت بود قبل از اینکه غربی‌ها به پیشرفت دست پیدا کنند با همین هویت اسلامی در برهه‌هایی از تاریخ به تمدن دست پیداکرده بودیم ماقبل از غربی‌ها با همین هویت اسلامی شروع به تمدن کردیم و نمونه‌های این تمدن در دوره‌های اسلامی سلسله صفویه است بنابراین هیچ تعارضی میان هویت و پیشرفت وجود ندارد این جدالی است که در مشروطه اوج گرفت و در مشروطه تقریباً این منازعه را باختیم. جلال آل احمد در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» آنجایی که می‌خواهد به‌صورت نمادین این وضعیت انقلاب مشروطه را توصیف کند اشاره به شهادت شیخ فضل‌الله نوری کرده و می‌گوید: من نعش شیخ فضل‌الله را بر بالای دار همچون پرچمی می‌دانم که پس از ۲۰۰ سال کشمکش به نشانه استیلای غرب‌زدگی بر بام این مملکت افراشته شد. به عبارتی بر دار رفتن شیخ فضل‌الله نوری نشانه پیروزی غرب‌زدگی در کشور ما بود و انقلاب مشروطه را از دست دادیم و یک پیچ تاریخی و نقطه‌ای که می‌توانستیم مناسبات سیاسی – اجتماعی را بر مبنای هویت خود رقم بزنیم به دست روشنفکران افتاد و با روی کار آوردن رضاخان و تحولات بعدی که رضاخان هم آن را تشدید کرد یعنی با الهامی که از پیشرفت‌های ترکیه می‌گرفت به هویت اسلامی ایرانی پشت کرد و مبانی هویتی‌مان را زیر پا گذاشت.


اغلب شهرهای توریستی جهان از معماری تاریخی برخوردار هستند


وی افزود: تحولاتی که در مناسبات سیاسی – اجتماعی ایران در سالیان اخیر اتفاق افتاده است به‌مانند؛ شهرسازی و معماری متأثر از غرب‌زدگی روشنفکران و غفلت نیروهای معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی است ما در حوزه شهرسازی مسئله هویت را زیر پا گذاشته حتی در این مسئله از غرب هم جلوتر هستیم اگر شهرهای غربی را مشاهده کنید ساختمان‌ها بر اساس اسلوب خاص معماری ساخته‌شده است یعنی شهرهای غربی اسلوب معماری دارند اینکه در کشورمان بعضاً برداشت‌شده است که در غرب هویت به‌طور کل از بین رفته و انقطاع از تاریخ روم و یونان باستان پیدا کردند یا برای مثال؛ معماری و شهرسازی قدیمی خود را فراموش کردند این سخن با واقعیت مطابقت ندارد. بسیاری از شهرهای جهان که در جذب گردشگری معروف هستند بر اساس اسلوب قدیمی معماری ساخته‌شده‌اند.


این کارشناس تأکید کرد: در کشورهای غربی یا کشورهای شرقی پیشرفته هم مخصوصاً در کلان‌شهرها مسئله بی‌هویتی معماری و توجه به برج‌سازی وجود دارد و تنها مسئله ایران نیست حالا شاید ما به واسطه تاریخ خود و تاریخی که پشت سر گذاشتیم، اقتضائات خاص خود را داشته‌ایم و هنوز فرهنگ بومی در برخی مکان‌ها استمرار دارد. لزوماً نمی‌توان گفت که فرهنگ نوین آگاهانه با آن فرهنگ بومی سر منازعه دارد بخشی از این به مناسبات سرمایه‌داری مرتبط است همانند: آپارتمان‌سازی‌ها بخش کوچکی از آن به رویکردهای تئوریک مرتبط می‌شود که در معماری غربی یا معماری که در شهرهایمان هم‌اکنون پیاده می‌شود اتفاق می‌افتد، اتفاقاً در اندیشه‌های غربی افرادی همچون ماکس وبر، گئورگ زیمل، فردیناند تونیس و... منتقد این‌گونه شهرسازی هستند. این افراد محتواهای بسیاری در خصوص کلان‌شهر تولید کردند که تماماً رویکرد انتقادی دارد این افراد معتقدند؛ کلان‌شهرها و سازه‌های شهری هر چه تولیدشده رویکردهای منفی بر کلان‌شهرهای فعلی دارند به عبارتی، کلان‌شهر هویت زدا، غیرانسانی، ریشه زدا بیشتر به سمت عوارض روان‌شناختی کلان‌شهرها دارند که ازخودبیگانگی انسان، تنهایی و غربت انسان که شما اگر نظرسنجی در تهران انجام بدهید برای مثال؛ در مترو بسیاری از افرادی که برای اولین بار به مترو آمده یا به مترو عادت کردند در مترو حالت‌هایی به آن‌ها دست می‌دهد که مشخصاً احساس کرده چرا در اینجا قرار داریم؟ همانند حالت غربت است که اینجا چه می‌کنم؟ حالت‌هایی که در مباحث علمی خود بیگانگی انسان می‌گویند.


وقتی شما می‌خواهید در آپارتمانی کوچک در تهران یا کلان‌شهری زندگی کنید قطعاً سبک زندگی و هویتتان تغییر می‌کند یعنی هیچ ارتباطی با همسایه ندارید. هنگامی‌که در آپارتمان زندگی می‌کنید سبک زندگی و هویتتان تغییر می‌کند زمانی شما در برج زندگی کرده هویتتان آن کالبد همانند ظرف و مظروف است این ظرف بر مظروف تأثیر می‌گذارد نمی‌توان در آپارتمان زندگی کرد و هر شب برای مثال اقوام به شما و خانواده‌تان سر بزنند تعادل همبستگی و صلهٔ ارحام به هم می‌خورد، این هویت کالبدی هم بر هویت روحی و جمعی که درواقع بر فضای جامعه‌مان حاکم بود، تأثیر می‌گذارد آن هویت ایرانی و اسلامی را تحت تأثیر قرار دهد. در همین بحث همسایگی اگر همسایگی به‌عنوان اصول شهرسازی مطلوب در حوزه تصمیم‌گیری قرار دهیم چه‌کاری صورت دهیم که همسایگی حتی در این آپارتمان شکل بگیرد؟ در کشورها قانونی که وضع‌شده در خصوص مدت‌زمان اجارهٔ آپارتمان حداقل ۵ سال است در ایران یک سال است تا فردی بخواهد در خانه بنشیند باید از محل سکونت خود نقل‌مکان کند این باعث می‌شود ارتباط و آشنایی شکل نگیرد اکنون در کانادا و آلمان حداقل تعیین اجاره ۵ سال است در حال حاضر اگر بخواهیم به مجلس یا شورای عالی مسکن طرح خوب دهیم این است که مدت‌زمان اجاره‌ها را افزایش دهند.


سازه‌های شهری بر سبک زندگی انسان‌ها اثر مستقیم دارند


رئیس اندیشکده مطالعات شهر و استان تأکید کرد: مسئلهٔ هویت و نسبت آن با شهرسازی یکی از مسائلی است که می‌توان آن را ذیل مباحث جامعه‌شناسی و مسائل فرهنگی – اجتماعی و ارتباط آن با شهرسازی می‌توان بررسی کرد. برخی بر این باورند؛ سازه شهری سبک زندگی‌مان را می‌سازد به عبارتی، سبک زندگی عینی و انضمامی است اگر بخواهید هویت را عینی و انضمامی تعریف کنید سبک زندگی به معنای هویت است یعنی اگر هویتتان بخواهد عینی و انضمامی شود و نمود پیدا کند سبک زندگی تلقی می‌شود. تمام اندیشمندانی که در حیطه شهرسازی کارکردند در یک نکته مهم متفق‌القول هستند آن‌هم این‌که سازه‌های شهری هویت زندگی شهری را می‌سازند یعنی دارای کارکردهای تجاری، خدماتی، تفریحی یا مسکونی هستند.


این سازه‌های شهری سبک زندگی خاص خود را تولید می‌کند امکان آن وجود ندارد که آپارتمانی ساخته شود و سپس در داخل شهری که سازه شهری غالب آن آپارتمان است بخواهیم فرهنگ بومی یا ایرانی - اسلامی حاکم باشد، شما نمی‌توانید مکانیسمی بسازید که اقتضائات خاص خود را دارد و سپس از درون این مکانیسم امری متفاوت خارج شود برای مثال؛ آپارتمان به‌عنوان سازه شهری مسکونی با ساختار خانه‌سازی قبل از آپارتمان مقایسه کنید که قبل از آپارتمان در محلات خود مفهوم حیاط را داشته که این موارد در سبک زندگی حائز اهمیت است مفهوم حیاط، کوچه و محله راداریم این‌ها هرکدام برای ساکنان خانه هویت‌های خردی می‌ساختند که اگر مباحث سهروردی در خصوص شهرسازی را مطالعه کنید متوجه می‌شوید که سهروردی پیش‌بینی می‌کند که اگر از این شکل استاندارد خانه‌های خودمان خارج شویم و شهرسازی را از رویه بومی درآوریم معضلات روان‌شناسی برای انسان به وجود می‌آید.


در حال حاضر با آپارتمان‌سازی مفهوم حیاط ازدست‌رفته یا بچه‌ها را اجازه نمی‌دهند در حیاط بازی کنند زیرا برفرض ۱۰ واحد است فرد از همسایه خود می‌ترسد چرا؟ فرد نمی‌شناسد (همسایه بالا و پایینی را نمی‌شناسد) در محیط کلان‌شهر بشر از همه ترس دارد به همین دلیل چیزی به‌عنوان بازی بچه‌ها در حیاط آپارتمان مشاهده نمی‌کنیم یا کمتر پیش می‌آید بچه‌ها در حیاط بازی کنند حیاط برای بچه‌ها ازدست‌رفته است که در روانشناسی تربیتی کودک نیازهای کودک همانند: نیاز به بازی یا هم‌بازی، نیاز به محیط باز سرکوب می‌شود. بچه‌های امروز کوچه ندارند، کوچه ندارند به چه معناست؟ دوست، گروه دوستی و ارتباطات ندارند تمام این مسائل به‌صورت سلسه‌وار و زنجیره‌ای برای بچه‌ها اتفاق می‌افتد بچه‌های محله، هویت محلی ندارند یعنی یک فردی که در کلان‌شهری رشد کند دچار خلاء هویتی می‌شود؛ بنابراین این مسائل نشان می‌دهد که شما همسایه و روابط همسایه‌ای ندارید درواقع اگر شما به مباحث سبک بومی‌مان مراجعه کنید در خصوص همسایه بیشتر از اقوام مبحث است همسایگی یکی از مقدمات شهرسازی ایرانی - اسلامی است اگر بخواهیم چند نمونه نام‌برده که این مؤلفه‌ها اگر رعایت شود می‌توان گفت شهرسازی ایرانی - اسلامی تحقق پیداکرده است یکی همسایگی است که باید توصیه‌های سبک زندگی‌مان تک‌به‌تک در سازه‌های شهری قرار داده و ببینیم از این سازه شهری سبک زندگی‌مان خارج می‌شود یا خیر اگر بیرون نیامد که این سازه شهری بومی ایرانی- اسلامی نیست.


طلوعیان در ادامه بیان کرد: سازه تجاری پاساژ را مشاهده کنید مغازه‌ها ساعت چند باز می‌شوند؟ کاسب مغازه خود را ساعت ۲ باز می‌کند و از آن‌طرف مغازه را ساعت ۲ شب می‌بندد و مردمی که تا ساعت ۲ شب تفریح می‌کنند که در سینما بوده یا خرید کرده و سپس این فرد تا به خانه برسد ساعت ۳ الی ۴ شب و آن‌سو ۱۲ الی ۱ ظهر از خواب بیدار می‌شود همین بر طبق توصیه‌ها در تمدن ایرانی – اسلامی قرار دهیم ساعت چند بخوابیم؟ ساعت چند بیدار شویم؟ این‌همه کاسب و مردم را درگیر سازه پاساژ کرده که اقتضائات خاص خود را تولید می‌کند شما نمی‌توانید بگوئید پاساژ را تفریحی درست کردم ساعت کاری این‌گونه است و مردم هم الگوی استاندارد خوابتان که می‌تواند برفرض مثال برایتان مفید باشد الگوی سبک زندگی اسلامی این ساعت است نمی‌توانید این را از درون آن سازه خارج کنید برعکس این هم می‌توان به سازه‌های هویت‌ساز مانند بازار تهران هم اشاره کرد که ۸ الی ۹ صبح تمام مغازه‌ها باز است همه کسبه باهم ارتباط دارند یا همه بازارهای بومی ایران را مشاهده کنید بر محور مسجد بنا شدند یا مسجد کنار بازار است.


اگر در طول تاریخ تمام تحولات سیاسی – اجتماعی را بنگرید تماماً در مسجد اتفاق افتاده است و بازاریان از مذهبی‌ترین اقشار ایران هستند و در تمام منازعات سیاسی بازاریان سمت نیروهای اسلام‌گرا را گرفتند و مکانیسم بازار مکانیسم بومی و اسلامی و بازار بر مدار مسجد تعریف‌شده و نقطه آغاز بازار مسجد بود اینکه مشاهده می‌کنید بازاریان همیشه جزء اقشار مذهبی جامعه بودند و معادله دارد که از جایی به بعد تغییر می‌کند به عبارتی، قشر بازاری و کسبه سبک زندگی آنان تغییر می‌کند زیرا سازه تجاری تغییر می‌یابد بازار مبدل به پاساژ شده است این پاساژ اقتضائات خاص خود را دارد این پاساژ اقتضائات مناسب خود را بازتولید می‌کند این پاساژ به کسبه می‌گوید مغازه را ۲ ظهر بازکنید زیرا قبل از آن‌کسی بیدار نشده است و مغازه را تا ۲ شب باز بگذارید زیرا سینمای کوروش تا ساعت ۲ شب باز بوده است مردم تا ۲ شب تفریح کرده و از مغازه‌ها خرید می‌کنند از این کاسب نمی‌توان انتظار داشت که الگوی توصیه بومی خواب در متون فرهنگ ایرانی – اسلامی ساعت ۱۰ شب است که می‌گوید: چگونه کاسبی کنم؟ شما سازه‌هایی می‌سازید این سازه‌ها مناسبات خاص خود را دارد و بعد اعلام کنید می‌توان در پاساژ کار فرهنگی صورت داد و باکار فرهنگی به نبرد با این مکانیسم برویم. هر امری کارکردی دارد که پاساژ کارکرد یا ماهیت آن، این است که ۳ شب ببندد و ۳ ظهر باز کند و کارکرد برج‌سازی به این معنا است؛ فضای برج چندطبقه بوده که سبب سوددهی شود ولی در قدیم ساختار و کالبد هویتی شهر متناسب با دو امر بازار و مسجد است اما اکنون این فضا فراهم نیست ما بسیار زود از سنت به پست‌مدرنیسم وارد شدیم.


معماری شهری باید متناسب باارزش‌های کشور باشد


وی خاطرنشان کرد: طی چند سال اخیر جناح‌های مختلف سیاسی کشور بر مسند مدیریت شهری کشور و به‌طور خاص شهر تهران تکیه زدند اما خروجی کار آن‌ها تفاوتی نداشته است. به این نکته باید اشاره کرد که جهان‌بینی در غرب است که اگر فردی بخواهد در فرانسه، انگلیس و آمریکا خانه‌ای بسازد متناسب ساختار با قواعد حاکم بر آن سازمان که آن ساختار نئورئالیسم است و ساختاری باز است و آن شرایط را پذیرفتند.


رئیس اندیشکده مطالعات شهر و انسان در ادامه عنوان کرد: در غرب راجع به شهرسازی مطالعات عمیق و نقادانه‌ای شده است مثلاً آنتونی گیدنز درباره آپارتمان‌های بلند و برج‌ها می‌گوید: تمام افرادی که ساکن این برج‌ها می‌شوند بعد از مدتی احساس انزوا و بدبختی می‌کنند. در شهرهایی مانند پرند، هشتگرد و... توسط ما ساخته می‌شود برج‌سازی را شروع کرده درحالی‌که زمین در کشورمان به فراوانی بود. یکی از عواملی که سبب شد ارتفاع آپارتمان‌ها افزایش یابد مسئله زمین بود که ما حصاری اطراف شهر کشیدیم و تا این محدوده شهری است که بیشتر از آن مجوز شهرسازی نمی‌دهیم اینکه چرا به ارتفاع ساختمان‌ها افزوده می‌شود؟ بخشی از آن به این مسئله مرتبط می‌شود که نسبت به این امورات حساسیت نداریم و ما تکنیک زده، بر مدار سرمایه‌داری حرکت می‌کنیم و اگر قدرت به دستمان آید که ادعای اسلام‌گرایی می‌کنیم که قدرت دستمان افتد.


در شهرداری، مدیریت شهری، در ایران حوزه شهرسازی و معماری بالاترین نهاد در حوزه تصمیم‌گیری شهرسازی است که دولت، وزارت راه، شورای عالی مسکن در دستمان قرار دارد که مجدد همان کارها را انجام می‌دهیم این بخش که نمی‌توان گفت غرب‌زده‌ها، لیبرال‌ها و سکولارها این کارها را انجام می‌دهند که مطلقاً شهرداری، مجلس، شورای عالی مسکن به‌طور کل همه‌جا در دستمان قرار دارد که بااین‌حال غفلت در این بخش بروز و ظهور پیدا می‌کند یکی آن‌که نگاه عمیق نداریم به عبارتی، فکر می‌کنیم تمام محله را آپارتمان کنیم و سپس در فرهنگسراها کار فرهنگی انجام داده و سبک زندگی ایرانی - اسلامی را گسترش دهیم یعنی می‌خواهیم با بیل به نبرد بولدوزر برویم (با کنش گری به سمت‌وسوی ساختار) چگونه می‌توان شهری را که زندگی، تفریح،‌ تجارت، خریدوفروش و سبک زندگی را در بازارچه شکل می‌دهد می‌خواهید کنشگری و کار فرهنگی انجام دهید در معنای دیگر، کار فرهنگی کار ساختاری بوده و کار کنشگری نیست. وحید موسویان همیشه از این وضعیت انتقاد می‌کرد و می‌گفت: «ما ادعا داریم که می‌خواهیم شهرسازی اسلامی وزندگی را بومی – اسلامی انجام داده و سپس شاه بازار (بازار امام رضا) می‌سازد سبک معماری را که مشاهده و هنگامی‌که در اقتصاد زیارت بازار امام رضا را بررسی کنیم می‌دانیم چه مناسباتی تولید می‌کند آن بازار ساخته و عنوان آن را امام رضا می‌گذارد و ما هم پاساژی ساخته که بر آن اتکا نام‌گذاری می‌کنیم متوجه نیستیم که داریم چه‌کاری انجام می‌دهیم برای نمونه؛ در مشهد بافت‌های اطراف حرم را به‌گونه‌ای تغییر داده که فرد سری به حرم زده و غرق در چیزهای دیگر در مشهد می‌شود که درگذشته به این نحو نبود، جدال‌هایی که بر بافت‌های اطراف حرم امام رضا شکل می‌گیرد لذا هیچ‌وقت نمی‌توان با کنش گری و کار فرهنگی به سراغ اقتضائاتی رفته که ساختار تولید می‌کند ساختار همانند: پاساژ، آپارتمان و... درنتیجه یک مسئله، مسئلهٔ غفلت نیروهای گفتمان اسلامی و ارزشی است این غفلت‌ها اکنون به عقیده بنده، تمام نهادهای تصمیم‌گیری، اجرا، قانون‌گذاری در اختیارمان قرار دارد خودآگاهی باید نسبت به این مسائل اتفاق افتد که گفته شود که در بسیاری از مکان‌ها گفته نمی‌شود به عبارتی، فکر می‌کنیم که هم‌اکنون شهرداری در دستمان قرار دارد باید بیشتر آپارتمان، بزرگراه و... ساخته و مجوز بدهیم درحالی‌که کارهای کلانی که بنده به اعضای شورای شهر گفتم شما چند کار محوری کلان انجام دهید بهتر از آن است و کارهای روتین را اعمال کنید، اکنون ساختار شهرسازی بومی‌مان گسترش نه‌تنها ارتفاعی بلکه گسترش آن افقی است چرا؟»


۳ قاعده داریم که سازه، ساختار و خانه مسکونی استاندارد داشته باشیم ۱. آسمان (افق شهر) عکس‌هایی که از یزد، نائین و کاشان داریم حتی در ۱۰ الی ۲۰ سال قبل عکس‌هایی که شهر افق و محوریت داشت به عبارتی، تمام ساختمان‌ها به یک اندازه افزایش یافتند اگر از هر خانه تماشا و شاهد غروب، طلوع و آسمان هستیم و مردم از آسمان محروم نیستند ۲. خاک آقای ظاهر زاده دریکی از کتاب‌ها که در خاطر بنده نیست ایشان می‌گویند: یکی از عوامل خودباختگی انسان مدرن این است که رابطه آن با خاک قطع‌شده است و با خاک ارتباطی نداشته و در خانه‌هایمان این وجود ندارد، هیچ باغچه‌ای نیست ۳. آب اکثر خانه‌ها حتی با متراژ پایین خانه‌های قدیمی حوض و باغچه داشتند و خط افقی شهر هم ساختمان‌ها به ارتفاع یکسان افزایش و به‌گونه‌ای نبود که نتوانیم آسمان را مشاهده کنیم امری که در مطالعات شهری به آن افق شهر گفته می‌شود که اگر این ۳ عنصر رعایت شود و هم‌اکنون این ۳ عنصر را نداریم در خصوص آب و حوض آقای دکتر مرتضی فرهادی در این زمینه توضیح داده است؛ جایگاه آب در معماری هنر ایرانی کجاست؟ چرا باید در خانه حوض و آب باشد؟ حداقل در آپارتمان هم می‌توان حوض یا باغچه‌ای داشت ولی این موارد را از روی غفلت کنار گذاشته و گرفتار سرعت و شتابان از آن عبور کرده این مناسبات بدی را تولید می‌کنیم که اقتضائاتی را به زندگی‌مان بار می‌کند و فرهنگی که خواسته از آن خارج نمی‌شود.


برای کاهش فشار جمعیت در کلان‌شهرها باید تمرکززدایی کنیم


طلوعیان افزود: ما در زمینه اسناد بالادستی عمدتاً مشکل نداریم هنگامی‌که اسناد بالادستی شهرسازی را مشاهده می‌کنید در خصوص اسناد بالادستی تهران بالاترین چیزی که داشته طرح ۱۴۰۵ است که در آنجا ذکرشده، جمعیت تهران تا سال ۱۴۰۵ نهایتاً ۸ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر باشد که بنا بر شرط گذاشته‌شده با بالاترین امکانات به این رقم دست یابد اگر امکاناتی که وجود دارد تا این میزان افزایش دهید تهران گنجایش ۷/۸ میلیون جمعیت دارد اکنون نه‌تنها امکانات ایجاد نشده و تا ۱۴۰۵، ۵ سال فاصله داشته و جمعیت روز تهران طبق آمار متفاوت ۱۳ الی ۱۶ میلیون و جمعیت شب ۹ الی ۱۰ الی ۱۱ میلیون است به عبارتی، اسناد بالادستی داریم و اسناد بالادستی شورای عالی معماری و شهرسازی به این موارد اشاره‌کرده است اسناد بالادستی بسیار مشکل ندارند ولی آن‌ها عمل نمی‌شود. قانونی داریم تا ۱۵۰ هزار کیلومتری تهران کارخانه‌ای بنا نشود یا در تهران مجدداً دانشگاه تأسیس می‌کنیم این دانشگاه را در پرند ایجاد کنیم که در پرند ساختمان‌هایی ساخته‌شده است بدون ساکن هستند و از سکنه پرند صبح برای سرکار به تهران آمده و شب نیز برمی‌گردند عملاً شهرهای تهران را مسکونی کرده و سپس برای کار به تهران آمده و شب به محل سکونت خود برمی‌گردند که بنده در یک شرکت مدیر روابط عمومی بودم کارگرها ساعت ۵ آمده و ساعت ۸ به محل کار خود رسیده و ساعت ۶ از محل کار خارج و ساعت ۸ به خانه می‌رسید یعنی کل ساعاتی که بتواند با خانواده سپری کند تنها ۱۰ ساعت بود هنگامی‌که کارخانه‌ها را در اطراف شهر ساخته می‌شود هم شهر آلوده می‌شود و هم باعث می‌شود افراد برای اشتغال برفرض از پرند و کرج صبح آمده و شب برگردد این قوانین رعایت نمی‌شود یا برای نمونه؛ قوانین حوزه شهرسازی با عدم رعایت آن مواجه است و اینکه چه فردی در جایگاه اجرایی آن است تفاوتی ایجاد نمی‌کند و هنگامی‌که رعایت نمی‌شود به طور اجباری مناسباتی تولید می‌کنید که کارخانه در اطراف تهران تأسیس و آن فرد لاجرم از پرند یا کرج آمده که در مسیر رسیدن به محل کار و خروج از آن ۱ الی ۲ ساعت درراه باشد می‌توان کارخانه در آن محل تأسیس هم سبب آلودگی هوا نمی‌شود زیرا ظرفیت محیطی در آن بخش بسیار است هم سکنه آنجا هم کار و هم زندگی کنند اینکه جمعیت در شب ۹ میلیون و در صبح به ۱۶ میلیون می‌رسد این ۶ میلیون برای تهران فاجعه است این را باید ریشه‌یابی کرد و بسیاری از شاخص‌های آن مشخص است چرا این کار اتفاق می‌افتد؟ چرا رقم هولناک ۶ میلیون ناگهان در یک شهر ورود می‌کند؟ اینکه این شهر سر پا مانده خود یک معجزه تلقی می‌شود.


وی تصریح کرد: برای حل مسئله کلان‌شهرها باید کار تدریجی صورت پذیرد به قول یکی از متخصصان، شهرسازی، جامعه‌سازی و تمدن همانند تعمیر کشتی بر اقیانوس است شما نمی‌توانید کشتی را در میان اقیانوس از نو ایجاد کرده و مجدد حرکت کنیم و در عرصه زندگی واقع نمی‌توان به مردم گفت زندگی را متوقف کرده و از تهران خارج شوید و ما آپارتمان‌ها، برج‌ها و... تخریب کرده و خانه‌هایی با طرح و مدل استاندارد بسازیم تا شما مجدد با الگوی بومی‌مان زندگی کنید.


هنگامی‌که باوجوداین جمعیت می‌خواهید در ۷۰۰ هزار کیلومترمربع در تهران خانه ایجاد کنید دیگر نمی‌توان گفت برج ساخته نشود لذا برای رفع معضلات شهری نیازمند اقدامات کلان، ملی و قانون‌گذاری در سطح ملی هستیم که همان بحث دانشگاه‌ها، مراکز آموزشی، مراکز خدماتی که تهران دیگر نیازی به تأسیس بیمارستان ندارد این همه آدم از شهرستان‌ها به تهران آمده همان را می‌توان در پرند، کرج یا شهرهای اطراف تأسیس کرد یا دانشگاه آزاد که شعبه اضافه می‌کند می‌تواند دانشگاه‌هایی را در مناطق پرند و کرج تأسیس کند یا باید قانونی وضع شود که دیگر مراکز آموزشی، خدماتی، تولیدی در کلان‌شهرها ایجاد نشود و زمانی که فشار جمعیت از ایران برداشته شود در آن هنگام می‌توان فکر کرد در صورت جمعیت ثابت راجع به آن فکری شود که نیازمند اقدامات کلان و ملی است و در شهر با تصمیم‌گیری شورای عالی یا نهاد انجام نمی‌شود مخصوصاً ساختار مدیریت شهری‌مان به‌گونه‌ای است که نهادهای مختلف (شورای شهر، شهرداری، مجلس، شورای عالی معماری و شهرسازی، وزارت نیرو، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) دخیل هستند که این‌ها هرکدام بخش‌های تصمیم‌گیری را بر عهده می‌گیرند و هیچ‌کدام تمام اختیارات را ندارند.


تهران هویت بصری مشخصی ندارد


این کارشناس در ادامه گفت: ورودی بیشتر شهرها هیچ نمادی ندارند برای مثال؛ هنگامی‌که از قم وارد شهر تهران می‌شوید بیشترین چیزی که به چشم می‌آید ترافیک است آیا نماد تهران ترافیک است؟ یا برای نماهای آپارتمان طراحی‌های چشم‌نواز و خوبی درست کرد یعنی هنگامی‌که نماها را مشاهده می‌کنیم افسرده نشویم اکنون اگر نماهای شهری را بنگرید هیچ معنا و مفهومی ندارند و واقعاً به پوچی می‌رسیم.


طلوعیان گفت: تهران قدیم ۸ دروازه داشت و از هر زاویه که می‌خواستیم وارد شویم دروازه بود مانند دروازه شمیران، دروازه دولت، دروازه قزوین و... اما به‌مرور از بین رفته یا نمادی از آن‌ها حفظ‌شده اما به‌صورت کامل نماندند و قدری بی‌قاعده شده است اگر در تهران پرسیده شود که نشانه هویتی‌تان چیست؟ چیزی نیست! همان مباحثی که در خود بیگانگی انسان و مباحث روان‌شناختی یا هویت‌های کوچک مطرح می‌شود آن‌ها را در تهران نداریم که پیامدهای شهرنشینی کلان‌شهرها است که در مباحث قبل اشاراتی شد. کلیه کلان‌شهرها دچار آلودگی هوا و ده‌ها معضل دیگر هستند و فرصتی برای هویت‌سازی در این شهرها وجود ندارد.


انتهای پیام/۴۱۴۴/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته