دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 شهريور 1400 - 12:00
انتظارات جامعه ورزش از وزیر جدید؛

ورزش را جولانگاه نامدیران نکنیم!/ کوتوله‌پروری؛ درد خاموش سیستم ورزش

با روی کار آمدن وزیر جدید انتظار می‌رود به دوران کوتوله‌پروری در ورزش کشور پایان داده شود.
کد خبر : 603494
وزارت ورزش و جوانان

به گزارش خبرنگار گروه ورزش خبرگزاری آنا، حمید سجادی در حالی هفته گذشته به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب گردید که به گفته بسیاری از کارشناسان ورزش یکی از سیاسی‌ترین دوران خود را سپری می‌کرد و ورزش دچار مشکلات و بحران‌های داخلی و بین‌المللی مختلفی است.


یکی از موضوعاتی که از سوی جامعه ورزش و بدنه کارشناسی وزارت ورزش و جوانان همیشه به آن انتقاد شده؛ حضور افراد سیاسی و غیرمتخصصی است که در پست‌های مختلف مدیریتی از سوی وزیر ورزش منصوب شدند. اعم از فرمانداران، نیروهای امنیتی در شرکت توسعه و صندوق حمایت از قهرمانان، حضور افراد مختلف در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و مدیران سیاسی و غیرمتخصص در وزارت ورزش که همیشه همراه با حواشی بسیار زیادی بود. در پی این انتصاب‌ها در ورزش یکی از پدیده‌های روی‌داده طی سالیان گذشته کوتوله پروری بوده است که به یکی از معضلات مهم ورزش کشور بدل شده است.


کوتوله پروری یکی از مواردی است که در سیستم‌های اداری کشور در ادوار مختلف فارغ از نگاه جناحی به دولت‌ها به چشم می‌خورد. درواقع کوتوله پروری؛ مسئله انتصابات مدیریتی بر مبنای ارتباطاتی چون هم‌جناحی، هم‌قومیتی و هم‌زبانی، خویشاوندی و مواردی ازاین‌دست است که از سوی مسئولین رده‌های بالاتر برای تعیین مدیران و مسئولین رده‌های پایین‌تر در نظر گرفته می‌شود و این رویکرد باعث تنگ شدن عرصه خدمت بر افراد توانمند و بی رابطه و فراهم شدن فرصت برای افراد ناتوان و با رابطه در سیستم‌های اداری و درنهایت پیدایش پدیده کوتوله پروری است.


مدیر کوتوله کیست؟


کوتوله در جامعه امروزی کسی نیست که قد و قواره کوچکی دارد! مدیر کوتوله درواقع فردی است که از جامعه‌ای کوچک‌تر و با ظرفیتی پایین‌تر، در جامعه بزرگ‌تر که حضور افراد با ظرفیت بالاتر را می‌طلبد، با رانت و رابطه به مقام و منصبی دست پیدا می‌کند که معمولاً هیچ سواد و تخصصی برای تصدی آن جایگاه ندارد!


این طور آدمی معمولاً و درواقع اغلب اوقات رفتارهای نامأنوسی در سیستم کاری و اداری از خود بروز می‌دهد که به عقیده بسیاری از کارشناسان یکی از علت‌های پیدایش بسیاری از ناهنجاری‌های اداری در ورزش، ظهور و بلوغ مدیران کوتوله در سالیان اخیر بوده است.


گسترش پدیده تملق، پاچه‌خواری و چرب‌زبانی و ناهنجاری‌هایی ازاین‌دست که بسیار مورد توجه‌ها آدم کوتوله‌هاست، از نتایج حاصل از این رویکرد در سیستم اداری بوده است؛ کسی که ظرفیت بالایی داشته باشد از چرب‌زبانی و تملق دیگران در برابر خودش بیزار و در برابر مشاهده چنین رفتاری از دیگران خیلی سریع واکنش نشان داده و درخواست طرح اصل صحبت را به طرف مقابل می‌دهد اما در مقابل مدیر کوتوله چون کمبود و عقده حقارت دارد و درواقع به‌ناحق در این جایگاه قرار گرفته، از این رفتارها استقبال کرده و لذت هم می‌برد. همچنین خود این افراد نیز برای بالا بردن خود نزد سایرین و به‌ویژه بالادستی‌ها، چنین رفتارهایی از خود بروز می‌دهند و چون برای خود شخصیت و شأن خاصی متصور نیستند، این افراد برای رسیدن به جایگاه‌های بالاتر از این حرکت استفاده می‌کنند؛ چون اساساً چیزی برای از دست دادن ندارند.




بیشتر بخوانید:





متأسفانه مدیران کوتوله در فضای بیمار ورزش، زود و خوب رشد می‌کنند؛ چون به‌راحتی با این رفتارها می‌توانند برای خود در دل بالادستی‌های با تفکرات مشابه جا باز کرده و درنهایت خود نیز در حوزه زیرمجموعه نسبت به کوتوله پروری اقدام می‌کنند تا روزبه‌روز بیشتر شاهد این رفتارها در سطح جامعه ورزش باشیم.


در ماه‌های گذشته شاهد بودیم بسیاری از مدیران وزارت ورزش و فدراسیون‌های ورزشی که در دولت تدبیر و امید با لابی‌های فراوان، گاه استفاده از نسبت‌های فامیلی و یا سیاسی در سطوح مختلف منصوب شدند و یا اولین مدیریت‌های خود را تجربه کردند در ستادهای رقیب جناح سیاسی حضور پررنگی داشتند که می‌توان به معاونین، مدیران کل وزیر ورزش و روسای فدراسیون اشاره کرد که شوربختانه این افراد نه دارای سوابق تجربی و مدیریتی روشنی هستند فقط جهت حفظ پست و جایگاه خود حاضر هستند در تعریف و تمجید بی‌جهت مدیران و یا تخریب مدیران دولت تدبیر و امید هر روز به رنگی درآیند.


نگاه به عملکرد این مدیران کوتوله در طول دوره حضورشان در هر جایگاه، کاملاً مؤید این مطلب است که بی‌سوادی و عدم تخصص آن‌ها در کار، لطمات جبران‌ناپذیری را به ورزش کشور و سیستم‌های زیرمجموعه وارد کرده است اما برخلاف انتظار جامعه هدف در خصوص برکناری یا حذف و انتقال ایشان به جایگاه پایین‌تر، متأسفانه این افراد به جایگاه‌های بالاتر دست پیدا کرده و حتی در جوامع بزرگ‌تر صاحب‌منصب می‌شوند.


اندکی درنگ و نگرش دقیق‌تر به افراد پیرامونی در سیستم ورزش کشور، قطعاً گزینه‌های زیادی را در ذهن متبادر می‌کند که شامل این پدیده هستند یا در این دایره می‌گنجند.


جای تأسف دارد که بگوییم «وزارت ورزش» در بسترسازی برای رشد و بلوغ مدیران کوتوله یکی از دستگاه‌های سرآمد بود؛ چرا که نگاه مردم و جامعه ورزش نسبت به سایر دستگاه‌های اجرایی در خصوص پذیرش افراد ضعیف و غیرمتخصص (مخصوصاً افراد سیاسی)، ضعیف‌تر بوده و به‌راحتی با حضور افراد این‌چنینی در سیستم کنار آمد تا این افراد در این فضای آرام و راحت به‌خوبی به اهداف خود دست پیدا کنند.


از سویی دیگر در ورزش و وزارت ورزش به تعدد دیده می‌شوند افراد توانمند، متخصص و با انگیزه‌ای که به دلایل مختلف (که اغلب خارج از عرف، منطق و حتی قانون و اخلاق هستند) از خدمت کردن در حوزه‌های تخصصی خود محرومند می‌شوند چرا که بسیاری از قهرمانان تحصیل‌کرده در این دستگاه مشغول به خدمت هستند.


مضرات این رویکرد مدیران ارشد وزارت ورزش طی سالیان گذشته، در کنار گذاشتن و نادیده گرفتن افراد متخصص اما بی‌اتصال را می‌توان از چند زاویه بررسی کرد:


۱- این افراد به‌مرورزمان با مشاهده بی‌عدالتی‌ها و بی‌توجهی‌ها، انگیزه و امید خود را از دست داده و حتی اگر به آنان فرصتی داده شود، دیگر نمی‌توانند کارنامه موفقی در حد زمان پیش از بی‌توجهی‌های مقامات بالادستی به خود را ارائه دهند که این درواقع ظلم به خود فرد در مرحله اول را در بر می‌گیرد.


۲- سیستم ورزش و جامعه آن که می‌توانند از تخصص، خدمت، انگیزه و خلاقیت آن‌ها بی‌بهره می‌مانند که این به نوعی ظلم به افراد و جامعه ورزش را شامل می‌شود که در حال حاضر وزارت ورزش این‌گونه افراد بسیار هستند که علیرغم وجود قهرمانان تحصیل‌کرده، دارای مدیران باتجربه‌ای است که با حجب و حیایی که دارند طی این سال‌ها افراد غیرمتخصص و سیاسی را در دستگاه خود تحمل کرده‌اند. افرادی همچون مایلی کهن، فریادشیران (نادر)، کاشفی، طالبی، خلیلی، حیدرزاده، آقابیک، فراهانی، چمن گلی، رامین طباطبایی، دولو، علی ربیعی، مددی، معانی، زارعیان، سمیع زاده و مدیرانی همانند جوادی پور، رغبتی، پارسا، تقدس نژاد، ارشدی، منتقمی، خزایی، کمانه، صنیعی، کامیاب، قاسمی، علیمرادی، سعیدی کیا و بسیاری از قهرمانان و مدیران دیگری که هم تحصیلات عالیه و هم سوابق ورزشی و قهرمانی مشخصی دارند که از پول بیت‌المال برای آن‌ها طی سال‌ها هزینه‌های هنگفتی صورت گرفته است.


حال باید دید در دولت جدید نگاه دولتمردان و مخصوصاً وزیر جدید ورزش به مقوله ورزش چگونه است و آیا به وعده‌های خود مبنی بر شایسته‌سالاری و سپردن امور به جامعه ورزش را به چه میزان جامعه عمل خواهد پوشاند و انجام تحول در ورزش چگونه خواهد بود؟


در روزهای آتی این موضوع را از دیدگاه کارشناسان خبره ورزش نقد و بررسی خواهیم کرد.


انتهای پیام/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته