دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 مرداد 1400 - 15:42
یادداشت/ مسعود پیرهادی؛

اولویت صیانت از اعتماد عمومی

مسعود پیرهادی طی یادداشتی نوشت: اشخاص، زندگی می‌کنند که قیمتی شوند؛ اعتبار پیدا کنند؛ به تکامل برسند؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنند؛ بی‌اعتبار شوند و سیر قهقرایی را تجربه کنند. این قاعده درباره اشخاص حقیقی و حقوقی، صادق است.
کد خبر : 598165
مسعود پیرهادی



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، مسعود پیرهادی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: اشخاص، زندگی می‌کنند که قیمتی شوند؛ اعتبار پیدا کنند؛ به تکامل برسند؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنند؛ بی‌اعتبار شوند و سیر قهقرایی را تجربه کنند. این قاعده درباره اشخاص حقیقی و حقوقی، صادق است. خواه انسان باشد خواه یک دولت یا نهاد عمومی. فلسفه خلق موت و حیات، سربلندی از آزمونی است که توقع در آن، نه عمل حسن و نیکو بلکه «احسن عملا» و بهترین عملکرد است.


بین بدترین و بدتر و بد و خوب و خوب‌تر و بهترین، تنها یک گزینه، امتیاز دارد.
قیمت و اعتبار، ذره‌ذره، قطره‌قطره و خلاصه سخت به‌دست می‌آید و شوربختانه به‌یکباره از دست می‌رود. فرق ساختن و سوختن، این‌گونه است که ساختن، زمان‌بر، گران و دقیق است و سوختن، دفعتا، مفت و نامنظم است.


کسب و ارتقاء سرمایه اجتماعی شخصی که دشمن ندارد، تخریب بیرونی ندارد و خلاصه همه‌چیزش وابسته به عملکرد خود اوست هم سخت است چه رسد به شخصی که دشمن قسم‌خورده و ویرانگر دارد.


قول و فعل این اشخاص، رصد و لحظه‌ای، دروازه‌بانی می‌شود و کوچک‌ترین دستگیره‌ها، پررنگ و بزرگنمایی می‌شود، فلذا اگر در روابط اجتماعی قائل به جواز یا بالاتر اختصاص سهمیه خطا به اطرافیان، مردم و … هستم، در روابط سیاسی و حاکمیتی این‌چنین اجازه‌ای وجود ندارد؛ چراکه هر خطا باعث دامنه‌ای از مصائب عظیم خواهد شد. دراین‌باره و برخی مسائل امروز کشور گفتنی‌هایی هست:


یک. ذائقه سنجی یا آستانه سنجی، کار علمی است و باید توسط پژوهشکده‌ها و اندیشکده‌ها و مراکز تخصصی انجام شود و مسئولان کشور، مجاز به این امر نیستند. مسئولیت سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها، یادداشت‌ها و توییت‌های افرادی که صاحب‌منصب و نفوذ در جامعه‌اند، با چند فعال سیاسی و تشکلی و رسانه‌ای، زمین تا آسمان فرق دارد. بار کلمات، مواضع و اظهارات آنان، سنگین و دارای آثار و تبعات است. هر عبارت آنان مثل بازی فوتبال، بارها روی دور کُند، جلوی میلیون‌ها تماشاگر عرصه سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ، بازنمایی می‌شود و خطا و صواب آن از زوایای دوربین‌های مختلف بررسی می‌شود.


همه این‌ها برای آن گفته شد تا افرادی که به‌راحتی صاحب تریبون می‌شوند، بدانند وارد چه میدان مینی شده‌اند و سنجیده قدم یا قلم بردارند.
دو. چندی پیش، شورای عالی سنجش اعلام کرد که تحصیل در رشته‌های کارشناسی ارشد هر رشته، تنها برای فارغ‌التحصیلان همان رشته‌ها و رشته‌های مرتبط امکان‌پذیر خواهد بود و قرار شد این قاعده از سال آینده اجرا شود.


قضاوت در مورد درستی یا نادرستی این قاعده فرصت دیگری می‌طلبد اما آنچه قابل‌پذیرش نیست اصل تغییر یک‌شبه قاعده‌ای کلی است که در سرنوشت صدها هزار دانشجو تأثیرگذار است. بسیاری از دانشجویان، از ابتدا یا میانه راه تحصیلات کارشناسی خود، تصمیم به تغییر رشته در مقطع بعد داشته‌اند و این قاعده، برنامه و تصویرشان از آینده را کلا تغییر می‌دهد و این شوک بزرگی به یکی از مؤثرترین بخش‌های جامعه یعنی جوانان است.


درنهایت هم که اعتراضات گسترده می‌شود، مصوبه لغو می‌شود و اینجاست که غیر از شوک تصمیمات آنی، پیام دیگری به جامعه منتقل می‌شود که تصمیم‌گیران، ژله‌ای و غیراصولی هستند، اگرنه نباید تصمیم خود را ظرف یک‌هفته دوباره تغییر می‌دادند. این نمونه‌ای از این حقیقت است که تصمیم نسنجیده، پیام بی‌برنامگی متولیان را به مردم منتقل می‌کند و لغو آن تصمیم، نه‌تنها کار را درست نمی‌کند بلکه پیام بی‌برنامگی را تشدید و تأکید می‌نماید.


سه. نمونه دیگر، همین طرح موسوم به صیانت از کاربران در فضای مجازی است که با رأی اکثریت نمایندگان به کمیسیون تخصصی ارجاع شد و حالا کمتر کسی هست که آن را به گردن بگیرد. حالا خیلی از مسئولان، مترصد آن‌اند که از هر فرصتی استفاده کرده و مثلا تأکید کنند که قصد ما فیلتر کردن اینستاگرام یا واتساپ نیست. هر توضیح و تفصیل و تشریحی که برای طرح لازم است، باید پیش از آن و یا حداقل هم‌زمان با طرح اصلی ارائه شود، اگرنه مشابه ماجرای بنزین، توضیحات و تبصره‌ها پس از رسانه‌ای شدن طرح، تنها این پیام را منتقل می‌کند که مسئولان پس از مشاهده موج اعتراضات، تصمیم گرفته‌اند کمی از بار اعتراض بکاهند و مردم را راضی نگه‌دارند که قطعا نوش‌دارو پس از مرگ سهراب است.


چهار. با همان شدتی که معتقدم اعتراض، مفید است و باید از آن استقبال کرد، بر این باورم که باید از ناامید شدن مردم و به‌ویژه جوانان نگران بود و برای آن چاره اندیشید. موج ناامیدی هم وقتی به راه افتاد به‌سختی قابل‌درمان است. این یعنی چاره اصلی و بلکه تنها راه در برابر ویروس ناامیدی، پیشگیری است و یکی از زمینه‌ها و مصادیق اصلی آن، همین با برنامه بودن، تصمیم‌گیری شفاف، پرهیز از تصویب و لغو آنی مصوبات و خلاصه کفایت تصمیم‌گیران است. مسئولان باید حواسشان باشد که تصمیم و موضع نسنجیده، آن‌ها را در برابر امروز و فردای فرزندان ایران مدیون می‌کند.


انتهای پیام/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته