دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 تير 1400 - 00:13
از نظر سهروردی؛

سرآغاز یک دستگاه فلسفی چه باید باشد؟

هر فلسفه‌ای آغازی دارد و هر یک از فیلسوفان آغاز کار فلسفی خود را نقطه‌ای قرار داده‌اند.
کد خبر : 592839
پایان-نامه-تاریخ-و-فلسفه-علم-.jpg



به گزارش گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، بی‌شک اینکه سرآغاز یک دستگاه فلسفی چه باید باشد نکته مهمی است. هر فلسفه‌ای آغازی دارد و از همان می‌توان فهمید که آن فلسفه چقدر استحکام دارد. به عنوان مثال دکارت از 《من می‌اندیشم پس هستم》، ملاصدرا از 《وجود و اصالت آن》 و شیخ اشراق از 《علم النفس یا معرفت نفس》 به خود شروع می‌کنند.


حجت‌الاسلام والمسلمین علی امینی‌نژاد استاد فلسفه و عرفان اسلامی در این باره در کتاب آموزش حکمت اشراق و در درس گفتار علم‌النفس اشراقی می‌گوید: سهروردی مباحث هستی‌شناسی را از نفس‌شناسی شروع کرده است. از جمله مباحثی که در هستی‌شناسی و وجودشناسی و فلسفه اولی استفاده می‌شود در نقطه شروع فلسفه است. تقریبا دو طرح برای ورود به مباحث فلسفی داریم یک طرح این است که از معرفت نفس مباحث فلسفی را آغاز کنیم، منظور از نفس هم تجرد و مادیت نیست بلکه منظور 《خود》 و 《من》 است.


حجت‌الاسلام امینی‌نژاد می‌افزاید: ملاصدرا در جایی از اسفار تذکر می‌دهد که اگر مباحث نفس با شروع مباحث معرفت نفس باشد طرح خوبی است هر چند خود او این ایده را اجرا نکرده است. فیلسوفی که این را اجرا کرد و موفق هم بود شیخ اشراق《سهروردی》بود.


این استاد دانشگاه می‌گوید: شیخ اشراق مباحث هستی‌شناسی را از نفس‌شناسی شروع کرده است، آثار شیخ اشراق هم موید همین مطلب است و بعد از اینکه خودش را شناسایی کرد و توضیح داد - می‌دانید در اینجا آنچه را که ما به عنوان علم حضوری می‌شناسیم اتفاق می‌افتد- یعنی وساطت مفهومی اصلا مطرح نیست و عالم با خود معلوم در ارتباط است و آگاهی‌ها از این سنخ است نه اینکه آگاهی‌ها به واسطه مفهوم و تصور باشد.


وی می‌گوید: شیخ اشراق پس از این به نظام نور و ظلمت می‌رسد و می‌گفت مادون من می‌شود ظلمت و مافوق من می‌شود نور، لذا کل هستی از نور و ظلمت تشکیل شده است.


حجت‌الاسلام امینی‌نژاد در ادامه می‌افزاید: حتی شیخ اشراق که می‌خواست از معرفت نفس شروع کند خیلی کامل از این مدل استفاده نکرده است. می‌شود که این مدل را تکمیل کرد به این معنا که تمام مقولات فلسفی را اول در خود نفس شناسایی کنیم به عنوان مثال نظام علت و معلول را در خود تجربه کنیم و چون ارتباط مستقیم است سنخ معنای علیت را بهتر می‌توانیم بفهمیم.


این استاد فلسفه می‌گوید: یکی از مباحث جدی که اگر خوب پیاده می‌شد، مباحث فلسفی ثانی را مثل بالقوه و بالفعل یا علت و معلول یا ذهنی و خارجی و ... بهتر می‌توانستیم بفهمیم همین بود که آنها را از نفس شروع می‌کردیم یعنی تمام آنچه را که در فلسفه می‌خواهد پیاده شود در درون نفس بکاویم.

وی می‌افزاید: مفهوم‌شناسی‌های ما در این صورت خیلی بهتر رخ می‌دهد تا زمانیکه بخواهیم علت و معلول یا وحدت و کثرت یا ذهنی و عینی و ... را بیرون از خودمان شناسایی کنیم. اگر اول آن را در درون حل می‌کردیم بعد به وسیله چند استدلال راه را به بیرون باز می‌کردیم فهم مقولات فلسفی یعنی هستی‌شناسی و وجودشناسی خیلی راحت‌تر صورت می‌گرفت.


انتهای پیام/۴۱۶۲/



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته