دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 اسفند 1399 - 12:00
بازخوانی خسارات سنگین اعتماد به آمریکا در دهه 30 شمسی؛

خطر مصدق‌ها و تقی‌زاده‌های امروز برای سیاست خارجی چیست؟ / نبرد روایت‌ها برای تئوریزه کردن بیراهه مذاکره

تقی‌زاده‌های امروزی و دکتر مصدق‌های آپدیت‌شده و شبه‌روشنفکران غرب‌زده، با ادبیات و ترفندهای جدید همچنان درصدد هستند تا مجدداً اعتماد به کدخدا را تئوریزه کرده و می‌خواهند ملت ایران از سوراخ مذاکره و برجام‌های دیگر برای چندمین بار گزیده شود.
کد خبر : 570562
مصدق

گروه جهان خبرگزاری آنا- رسول رضایی؛ به‌طورقطع 28 مرداد 1332، یادآور یکی از مهم‌ترین حوادث تلخ تاریخی برای کشور و ملت ایران است. حادثه و واقعه‌ای که در این روز تاریخی پدید آمد، درس‌ها و عبرت‌های فراوانی برای ملت ایران در همه دوران دارد. به‌طورقطع از کودتای آمریکایی‌ - انگلیسی 28 مرداد 1332 می‌توان به‌منزله یک نقطه عطف در تاریخ تحولات سیاسی ایران نام برد. در این خصوص، نکات ذیل قابل‌تأمل به نظر می‌رسند.


۱. آخرین روز اسفندماه که بیشتر مردم در حال و هوای خانه‌تکانی، خرید عیدانه، و ... هستند، ازنظر تاریخ سیاسی کشور، حائز اهمیت فراوانی است که شوربختانه معمولاً مورد غفلت و بی‌توجهی مردم و مسئولین قرارگرفته و از عبرت‌های درس‌آموز آن به‌سادگی عبور می‌کنیم.


 ۲۹ اسفندماه سالروز ملی شدن صنعت نفت با نقش‌آفرینی دکتر مصدق، پدر معنوی جریان لیبرال‌های غرب‌گرای ایرانی است. درست است که ملی شدن صنعت نفت جای افتخار و شادمانی دارد، اما اشتباهات بزرگ دکتر محمد مصدق در اعتماد به شیطان بزرگ آمریکا جای تأسف و عبرت‌آموزی فراوانی برای مردم و برخی دولتمردان غرب‌گرای کشورمان داشته و خواهد داشت؛ عبرت‌هایی تلخ که اگر به آن توجه و اعتنا می‌شد، و اگر خوی استکباری و استعمارگرانه آمریکا به دست فراموشی سپرده نمی‌شد، چه‌بسا فجایعی نظیر اعتماد هفت سال اخیر دولتمردان به غرب، حسن ظن به امضای جان کری و تضمین‌انگاری آن، تمسک جستن به طناب پوسیده مذاکره، انجام توافق خسارت‌بار برجام، عقب‌نشینی یک‌طرفه از حقوق هسته‌ای، اتخاذ راهبرد ذلیلانه دیپلماسی انفعالی، التماسی، انظلامی و استرحامی، دل‌خوش کردن به حزب دموکرات آمریکا و جو بایدن، ارسال پیاپی سیگنال مذاکره به طرف‌های بدعهد و پیمان‌شکن غربی، بی‌اعتنایی نسبت به فعال‌سازی ظرفیت‌های عظیم داخلی، معطل نگه‌داشتن اقتصاد و شرطی کردن آن برای انجام توافقات منتهی به برجام، و ... هرگز اتفاق نمی‌افتاد و کشور دچار نابسامانی‌های متعدد اقتصادی، افزایش فقر و بیکاری، تورم لجام‌گسیخته، بحران‌های رکودی تورمی، کوچک شدن سفره اقشار ضعیف، تعمیق بی‌عدالتی و ... نمی‌شد.


۲. مقام معظم رهبری در آستانه روز مبارزه با استکبار در آبان سال ۹۲،  به غیرقابل‌اعتماد بودن آمریکایی‌ها در طول تاریخ پرداخته و در عبرتی تاریخی به تشریح مسئله اعتماد دکتر مصدق به آمریکایی‌ها در سال ۱۳۳۲ اشاره کردند. ایشان پیرامون خبط و خطای تاریخی دکتر مصدق در اعتماد به آمریکای جهان‌خوار، چنین فرمودند: «هر ملتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتی آن کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایی‌ها متوسل شد؛ آمریکایی‌ها به‌جای اینکه به دکتر مصدق که به آن‌ها حسن ظن پیداکرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها هم‌دست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را [هم] خورد؛ حتی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.» (12 آبان 92)


۳. عبرت‌گیری از تاریخ تلخ اعتماد دکتر مصدق به آمریکا این گزاره را منعکس می‌سازد که من‌بعد، آنچه خود داریم را ز بیگانه تمنا نکرده، بلکه به‌جای مذاکره با کدخدا و دست توسل به بیگانه زدن، مذاکره با کارگر ایرانی و تولیدکنندگان داخلی و نشستن پای درد دل‌ها آن‌ها و تلاش برای رفع موانع کسب‌وکار را در صدر اولویت‌های خود قرار داده و درصدد تسهیل اعطاء مجوز تولید به جوانان باانگیزه و تولیدکنندگان داخلی بوده، رفع موانع تولید از جلوی پای کارخانه‌های و کارگاه‌های کوچک و زودبازده را وجهه همت خود سازیم. امید  است که در آستانه سال جدید و در پرتو روشنگری نخبگان و آگاهان جامعه، رویکرد غرب‌گرایی دکتر مصدق و اعتماد ساده‌لوحانه او به آمریکا، بیش‌ازپیش موردنقد و تحلیل و بررسی قرار گیرد، و با عبرت‌گیری از این واقعه تاریخی، مسئولین و دولتمردان محترم در اتخاذ راهبرد غلط مذاکره، سازش، دیپلماسی التماس و چشم امید داشتنشان به کدخدا، تجدیدنظر کرده، از بیراهه ذلت آور اعتماد به دشمن و آویختن به طناب پوسیده مذاکره دست برداشته، از این به بعد کلید حل مشکلات اقتصادی و راهکار عبور از تحریم‌ها و تهدیدها را در ژنو و لوزان و نیویورک و واشنگتن و ... جستجو نکنند.




بیشتر بخوانید:


روایت بی‌واسطه از احتجاج رهبر انقلاب با هاشمی درباره عقلانیت مواجهه ایران با آمریکا/ هاشمی: جوابی برای استدلال‌های رهبری نداریم


انحراف جریان‌های سیاسی چگونه قابل تشخیص است؟




۴. با توجه به این نکته تلخ تاریخی می‌توان گفت که ظرفیت انتخابات ریاست جمهوری خردادماه در سال ۱۴۰۰ فرصتی است برای یک توبه سیاسی اجتماعی در ابعاد ملی و موقعیتی است برای اینکه عموم مردم در ایام انتخابات بصیرت و هوشیاری بیشتری به خرج داده، با عبرت گیری از انباشت تجربه تلخ برجام، دولتمردان لیبرال غرب‌زده را از عرصه تصمیم‌گیری کشور اخراج کرده، مسئولین غرب‌گرا، خودکم‌بین، ناکارآمد، تنبل، کاخ‌نشین، تجمل‌گرا، خودخواه، منفعل، اعتماد کننده به غرب و پشت‌میزنشین و ... را از صحنه مدیریت اجرایی کشور کنار زده و به‌جای آن مدیرانی ساده‌زیست، با ایمان، ولایی، رهرو حقیقی خط امام خمینی، اهل گفتمان مقاومت، پرانگیزه، با روحیه جهادی و تفکر انقلاب و با رویکرد درون‌گرایی و اعتماد کننده به جوانان و به ظرفیت‌های داخلی را جایگزین کنند.


۵. مقام معظم رهبری درس نگرفتن از تجربیات تاریخی ملت‌ها را از پیامدها و نشانه‌های موفقیت دشمن در نفوذ فکری و اختلال در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین قلمداد کرده و در بیاناتشان در اول مرداد 93 فرمودند: «هدف اساسی دشمن این است که در دستگاه محاسباتی ما اختلال ایجاد کند. دستگاه محاسباتی وقتی دچار اختلال شد، از داده‌های درست، خروجی‌های غلط به‌دست خواهد آورد؛ یعنی تجربه‌ها هم دیگر به درد او نخواهد خورد. وقتی دستگاه محاسباتی خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربه‌ها هم دیگر به کار نمی‌آید.»



مصدق به آمریکا اعتماد کرد، کتکش را هم خورد؛ حتی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به این کشور اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند



درس نگرفتن از تجربیات و عبرت‌های تاریخ، همان چیزی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مورد آن هشدار داده و فرموده‌اند: «من غنی عن التجارب عمی عن العواقب». مفهوم کلام حضرت آن ست که اگر افراد و مسئولین جامعه‌ای خود را از تجربه‌های تاریخی بی‌نیاز بدانند و یا نتواند درس‌ها، پیام‌ها و عبرت‌های تاریخی را به‌درستی ادراک کنند، یا نخواهند تجربیات تلخ و شیرین دیگر ملت‌ها را سرلوحه برنامه‌ریزی‌ها و رویکردهای خویش قرار دهند، قدرت آینده‌نگری و آینده‌پژوهی از آن‌ها سلب خواهد شد و همان بلای پیشینیان بر سر پسینیان نیز فرو خواهد آمد.


رهبر معظم انقلاب در ادامه انذارهای خویش نسبت به لزوم بصیرت افزایی و مراقبت از دستگاه محاسباتی خود در برابر ویروس‌های نفوذ فکری در 15 مهر 94 فرمودند: «امروز یک فصل مهمی از فعالیت دشمنان جمهوری اسلامی - که البته ما از آن‌ها اطلاع داریم و حواس ما هست که چه‌کار دارند می‌کنند- همین است که محاسبات مسئولین را تغییر بدهند و افکار مردم را دست‌کاری بکنند.»


۶. جان کلام نگاشته حاضر آن است که باید با عبرت‌گیری از تاریخ و با مشاهده سرنوشت نکبت‌بار کسانی که به آمریکایی‌ها اعتماد کردند، به این فهم از واقعیت نائل آییم که تقی زاده‌های امروزی و دکتر مصدق‌های آپدیت‌شده و شبه‌روشنفکران غرب‌زده، با ادبیات و ترفندهای جدید نظیر اینکه جو بایدن بهتر از ترامپ دیوانه است! و باید با او به توافق رسید! باید به حزب دموکرات آمریکا اعتماد کرد و امتیاز داد و ... همچنان مشغول به کارند و بر طبل اغواگری و سازش می‌کوبند و متأسفانه بدون درس گرفتن از اشتباه دکتر مصدق در اعتماد به آمریکا، همچنان درصدد هستند تا مجدداً اعتماد به کدخدا را تئوریزه کرده و همچنان می‌خواهند ملت ایران از سوراخ مذاکره و برجام‌های دیگر برای چندمین بار گزیده شود.


پس باید به مردم و مسئولان اعلام‌خطر کرد که دشمن از آنجایی که از همه راه‌ها ناامید شده و هرچه در هر میدانی رشته، پنبه شده است، لاجرم به راهبرد ایجاد تغییر و تخریب در محاسبات مردم و مسئولان دل‌بسته و درصدد است تا به کمک اغواگری‌های جریان تحریف و فرصت‌طلبان نفوذی، مردم را نسبت به راه درخشان و افتخارآمیز مقاومت که تاکنون پیموده‌اند، بدبین کرده و ملت ایران را نسبت به آینده پیش رو ناامید و مأیوس کند.



وقتی دستگاه محاسباتی خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربه‌ها هم دیگر بکار نمی‌آید



به تعبیر روشن‌تر جریان تحریف به‌عنوان ستون پنجم و پیاده‌نظام آمریکا بنا دارد تا با تضعیف اعتمادبه‌نفس ملی و با تزریق سم مهلک یأس، ترس، خودتحقیری، ما نمی‌توانیم، و ... مسئولین تصمیم گیر و تصمیم‌ساز کشور را بیش از گذشته معطل مذاکرات بی‌سرانجام و خسارت‌بار منتهی به برجام کرده و مانع از رونق تولید و راه افتادن جهاد خودکفایی در کشور شود. بنابراین تا زمانی که دولتمردان غرب‌گرا، حقوق نجومی بگیر، اشرافی، تجمل‌گرا، دو تابعیتی، خودباخته، بی‌اعتنا به دیپلماسی اقتصادی، برجام زده، مرعوب، واشنگتن پرست، منفعت‌طلب، نفوذ زده، و ... بر سر کار هستند، مسلماً دشمن می‌تواند نسخه تسلیم و سازش و برجام‌های ۲ و ۳ را به‌عنوان تنها نسخه برون‌رفت از این بن‌بست ساختگی و مصنوعی به ملت و مسئولان ساده‌لوح و اعتمادکننده به غرب قالب کند.


۷. متأسفانه باید اذعان کرد که دشمن تاکنون در این جنگ نرم و در این نبرد تمام‌عیار اقتصادی به‌ویژه در این هفت و نیم سال اخیر که می‌توان آن را نبرد روایت‌ها، یا نبرد برای تئوریزه کردن بیراهه مذاکره، دیپلماسی التماسی و کوک‌کردن ساز سازش نامید کمی تا قسمتی موفق بوده است و توانسته برخی از دولتمردان کنونی را دچار خطای محاسباتی کرده و آن‌ها را به بیراهه تمسک به طناب پوسیده مذاکره و عقب‌نشینی از حقوق هسته‌ای متمایل کند. بنابراین نباید مغرور و خوش‌خیال بود و توان تبلیغاتی و جنگ روانی رسانه‌ای دشمن و توان اغواگری جریان تحریف و نفاق داخلی را دست‌کم گرفت. سعدی در حکایت چهارم گلستان به لزوم دست‌کم نگرفتن دشمن اشاره می‌کند و می‌گوید:


دانی که چه گفت زال با رستم گُرد


دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد


دیدیم بسی که آب سرچشمه خُرد


چون بیشتر آمد شتر و بار ببرد


امید است که دولت جوان انقلابی آینده که در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ با سرانگشتان ملت با بصیرت ان‌شاء‌الله انتخاب خواهد شد، توان دستگاه دروغ‌پراکنی و اغواگری دشمن را دست‌کم نگیرد، فریفته میز مذاکره نشود و در باتلاق اعتماد به گرگ‌های متمدن‌نمای غربی گرفتار نیاید و هر چه زودتر قطار منحرف‌شده انقلاب را به ریل اصلی و به گفتمان مقاومت و خودباوری و خوداتکایی بازگردانده و به این نکته توجه داشته باشد که نبرد اقتصادی و جنگ نرم و جنگ روایت‌ها و جنگ اراده‌ها همچنان در جریان است و به قول رهبر معظم انقلاب؛ یک‌لحظه غفلت می‌تواند همانند جنگ احد، پیروزی را تبدیل به شکست کند حتی با حضور پیامبر (ص) در میدان.


 ۸. شایسته است که مردم و مسئولان علاوه بر مراقبت از دستگاه محاسباتی خود و دیگران در برابر ویروس فلج‌کننده «ما نمی‌توانیم» و با مقاومت در برابر القائات نفوذی‌ها و ستون پنجم دشمن، بیش از این آدرس غلط دیپلماسی انفعالی، استرحامی و انظلامی را دنبال نکرده و اقتصاد کشور را بیش از این معطل برجام نافرجام و میز مذاکره نکنند و هر چه زودتر رویکرد نگاه به داخل و فعال‌سازی ظرفیت‌های عظیم داخلی را در پرتو سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به جریان انداخته و تلاش کنند تا چرخ سانتریفیوژهای ازکارافتاده و زنگ‌زده در دولت برجام‌زده را در اسرع وقت به گردش درآورند. این کمترین توقعی است که مردم از دولت جوان حزب‌اللهی آینده و از مجلس انقلابی کنونی انتظار دارند.


* پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان


انتهای پیام/4106/پ


انتهای پیام/

برچسب ها: برجام
ارسال نظر
هلدینگ شایسته