دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 اسفند 1399 - 11:20
روانشناس دانشگاه المصطفی لبنان:

میان نابودی هویت فرهنگی و بهره‌مندی از فرهنگ ملت‌ها تفاوت قائل شویم

روانشناس دانشگاه المصطفی لبنان بیان کرد: باید میان بهره‌مندی از فرهنگ ملت‌ها با توجه به رویکرد اسلامی متعهد و نابودی و ازدست‌دادن هویت فرهنگی تفاوت قائل شویم.
کد خبر : 568453
نزیه.jpg

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از اراک، نزیه صالح در کرسی ترویجی دانشگاه آزاد اسلامی استان مرکزی به بررسی موضوع تعامل یا مواجهه دین با روانشناسی مدرن پرداخت و گفت: آنچه انسان را از سایر موجودات متمایز می‌کند، این است که او موجودی منطقی است که می‌تواند با تفکر، تجربیات و یادگیری از دیگران، فکر و دانش را توسعه دهد و یکی از غرایز اساسی که در انسان و حیوانات مشترک است، غریزه بودن در یک گروه یا غریزه «گله» است.


وی افزود: مردم در مجالس، باشگاه‌ها و مکان‌های مختلف و در جلسات به‌صورت گروهی جمع می‌شوند؛ بنابراین روشن است كه كودک در محيطی رشد می‌كند كه توسط فرهنگ، تمدن و وابستگی فكری و فرهنگی خود تعريف شده است و اين محيط روانی و فرهنگی به شكل‌گيری شخصيت و شيوه زندگی او كمک می‌كند، از اين طريق رشد می‌کند و تحت تأثير قرار می‌گيرد.


دعوت قرآن به تدبر


این روانشناس با بیان اینکه قرآن‌ کریم با استفاده از عقل و انتخاب ایمن‌ترین روش برای تعیین وابستگی فکری با آگاهی و بصیرت، احساس ناخودآگاه تعلق داشتن به گروه را رد و به‌شدت به آن حمله می‌کند و مردم را به پیروی از آگاهی و تدبر دعوت می‌کند، ابراز کرد: قرآن روش تعلق ناخودآگاه به محیط یا سنت والدین و پدربزرگ‌ها را بدون درک یا موشکافی دقیق یا تمایز میان درست و نادرست در بسیاری از آیات خود، از جمله سخنان خداوند متعال، نکوهش کرده است.


صالح افزود: قرآن‌کریم درباره رنج‌بردن پیامبران و پیام‌رسانان از وابستگی به محیط و روشنفکری یا ایستادگی برای حفظ میراث رو به زوال مردم و ملت‌هایشان سخن گفته است؛ بنابراین آیات قرآن درباره پدیده فلج‌کننده در طرز تفکر و تعلق‌ فکری به ما سخن می‌گویند و آنها را گوشزد می‌کنند، مانند آیه: «به همین ترتیب، هر زمان که ما اخطار‌دهنده‌ای را به جامعه‌ای قبل از شما «پیامبر» فرستادیم، نخبه «فاسد» آن می‌گفت: «ما نیاکان خود را به روشی«‌خاص» پیروی می‌کنیم و در رکاب آنها گام می‌گذاریم.» (سوره زخروف / آیه 23).


این روانشناس ادامه داد: پیامبر (ص) به کسانی که موقعیت و وابستگی آنها از درک، آگاهی و اعتقاد راسخ علمی حمایت نمی‌کند، هشدار داده است؛ اما آنان با تقلید از دیگران یا شرایط محیطی که در آن متولد شده‌اند، زندگی می‌کنند، خود را به زحمت نمی‌اندازند تا درباره آنچه که خودشان ناچیز می‌دانند، بحث و بررسی کنند؛ بنابراین به آنچه صحیح است، پایبند باشید و آنچه را که دیگران با انجام آن گناه کرده‌اند، رد کنید تا در نسل‌های مختلف تشخیص درست از غلط انجام شود و از تجمع ناخالصی‌ها، خطاها و کارهای غیر‌عادی خلاص شوید.


وی اظهار کرد: هشدار پیامبر(ص) را از طریق فرموده‌اش دقیق می‌دانیم: «نادان نباشید و نگویید که اگر آن افراد خوبی باشند، ما نیز خوب هستیم؛ اما اگر آنان رفتار بدی داشته باشند، دقیقاً همان راه آنان را دنبال خواهیم کرد؛ اما بهتر است خوب عمل کنید، اشتباه نکنید.


این استاد روانشناسی از دانشگاه المصطفی لبنان بیان کرد: یکی از موضوعات ذاتی در اعماق انسان، ماهیت اجتماعی او و وابستگی عاطفی و ناخودآگاه او به گروه، مانند تعلق به یک خانواده و قبیله، یک شهر و منطقه، ملی‌گرایی و میهن‌پرستی، یک ملت و یک گروه بر اساس دین و مذهب و به یک انجمن، سازمان، حزب،  طبقه حرفه‌ای و اجتماعی، یک باشگاه و حتی یک تیم ورزشی و سایر چارچوب‌های وابستگی یا گروه‌بندی است.


صالح افزود: حالات وابستگی گروهی و تجمع در چارچوب یک گروه‌بندی خاص، همه از غریزه جامعه‌پذیری یا آن چیزی ناشی می‌شوند که روانشناسان غریزه (گله) و احساس تعلق فرد به آن گروه و نیاز به آن می‌نامند؛ بنابراین هر شخص به عنوان یک انسان در گروه فردیت (منیت) را می‌بیند، او (من) را ادغام می‌کند، وی از کلمه (ما) و (آنها) برای تشخیص جمعی (خود) از دیگران استفاده می‌کند، زبان نقش بیان این وضعیت را دارد، با عضویت در گروه احساس قدرت می‌کند و از احساس ضعف و تنهایی دوری می‌کند.


صالح اضافه کرد: طبیعی است که نسل جدید شاهد تحولات اجتماعی و شرایط جدید فکری است؛ زیرا زندگی یک حرکت و تحول مداوم است و اندازه و عمق این تحولات با توجه به شرایط و ویژگی‌های جامعه متفاوت است؛ بنابراین برای مثال نسل جوانی که در زمان دعوت اسلامی و مرحله پیامبران زندگی می‌کردند در گستردگی، عمق و جامعیت با تحول عقلانی و فرهنگی بزرگی روبه‌رو شده‌اند.


بر اساس آمار نسل جوان حاملان اسلام هستند


این روانشناس گفت: آمار و ارقام گواهی می‌دهند که نسل جوان در زمان ما، به‌ویژه در دانشگاه‌ها، مؤسسات و مدارس، اعم از زن و مرد حاملان اسلام هستند، به‌عنوان مثال، جوانان در كشورهای اسلامی پیشگام تغییر و جاه‌طلبی هستند و علاقه آنان به شرایط آینده جلب می‌شود و آنها تمایل به تغییر و شورش در مورد واقعیت نامطلوب دارند. آنان در این مرحله برای پاسخگویی به بی‌عدالتی اجتماعی احساس چالش و قدرت می‌کنند. انجمن‌ها، سازمان‌ها و انجمن‌های آموزش جوانان در هدایت تفکر و شکل‌گیری سبک شخصیت در این مرحله تأثیر زیادی دارند، به‌ویژه انجمن‌هایی که برنامه‌ها، نظریه‌ها و فرهنگ خاصی دارند که برای آموزش اعضای خود اتخاذ می‌کنند.


وی منابع اصلی فرهنگ بشری را پیام الهی، فلاسفه، نویسندگان، اندیشمندان، شعرا، هنرمندان و نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای دانست و بیان کرد: ممکن است در یک جامعه چندین ایده، نظریه و فرهنگ را در تعارض باهم ببینیم و تناقض میان اعضای همان جامعه گاهی به نقطه حذف می‌رسد، تحولات فکری و فرهنگی در جامعه غالباً به سرعت و در زندگی یک یا دو نسل اتفاق می‌افتد و در هر صورت نسل جوان نسلی است که در دایره چالش زندگی می‌کند، با بحران‌های فکری روبه‌رو می‌شود و شواهد فرهنگ و تمدن تحولات جوانان باید دارای شخصیت فرهنگی و هویت تمدنی متمایزی باشند.


هویت جوان مسلمان، اسلامی است


صالح بیان کرد: هویت فرهنگی یک جوان مسلمان هویت اسلامی است و این به آن معنا نیست که تمام نتایج فرهنگی وی مجموعه‌ای از اطلاعات مذهبی مربوط به عقاید، زندگی‌نامه یا احکام فقهی است؛ البته منظور از فرهنگ اسلامی آگاهی از زندگی، دانش، رفتار، جهان و طبیعت از طریق برنامه درسی اسلامی است.


وی اضافه کرد: روشنفکر مسلمان از طریق درک و روش اسلامی با مفهوم آزادی و با سیاست و دولت، جنسیت، ارتباط با خدا، پیام، پول، ثروت، خود، فکر و ... روبه‌رو می‌شود و این امر مستلزم شکل‌گیری یک پایگاه ایدئولوژیک و بینش اسلامی است که از آن پایه‌ریزی و ساخته شود؛ بنابراین، جوانان مسلمان باید ایمان اسلامی و اصول احكام قانونی، شرح حال نبوی، فهم دین، ​​دانش قرآن و سنت تطهیر شده را بفهمند و فرهنگ خود را از طریق نویسندگان و اندیشمندانی اسلامی آغاز كنند که از اصالت و عمق اندیشه و روش مدرن تحقیق و سبک برخوردارند تا بتوانند از مبانی و احکام اسلامی در درک موضوعات استفاده کنند و او قادر است مورد اسلامی را از غیراسلامی تشخیص دهد.


میان نابودی هویت فرهنگی و بهره‌مندی از فرهنگ ملت‌ها تفاوت قائل شویم



صالح با اشاره به دلایل قربانی شدن جوانان در بحران‌های فکری و درگیری‌هایی که جامعه بشری را به‌ویژه در زمان کنونی و در عصر انتقال اطلاعات از طریق اینترنت، تلویزیون جهانی، رادیو، مطبوعات، سینما و نویسندگان را آزار می‌دهند، گفت: دیگر مانعی میان فرهنگ‌ها وجود ندارد و تعامل میان فرهنگ‌ها موضوعی است که توسط «واقعیت» تحمیل شده و باید میان بهره‌مندی از فرهنگ ملت‌ها با توجه به رویکرد اسلامی متعهد و میان نابودی و ازدست‌دادن هویت فرهنگی تفاوت قائل شویم، بنابراین فرد مسلمان به تقلید کورکورانه متوسل و شیفته آن چیزی می‌شود که فرهنگ‌های بیگانه به‌ویژه فرهنگ غربی به او ارائه می‌دهند.


وی مسئولیت نویسندگان و اندیشمندان اسلامی را یک مسئله حیاتی درمورد توسعه دادن  فرهنگ اسلامی در چارچوب رویکرد تعهد فکری بیان کرد و گفت: تحمیل فرمول‌های مختلف بر اندیشه اسلامی، اسلام را آزار می‌دهد و نسل جوان را از اندیشه اسلامی دور می‌‌کند، آنچه باید انجام شود پرداختن به مشکلات فکری معاصر انسان، مانند مسئله آزادی، قدرت، حقوق‌بشر، جنسیت، رفتار، ایمان، ارتباط علم با زندگی و سایر موارد، و تحقیق علمی در مورد آنها، به عنوان خواستگاه رویکرد قرآنی، و با روحیه عصر و زبان فعلی است.


این روانشناس اضافه کرد: باید دیدگاه انتقادی به عقاید و نظریه‌های خصمانه ضد‌اسلامی نیز ارائه شود و مشکلات مطرح شده توسط مخالفان اندیشه اسلامی باید با روحیه علمی حل شوند تا جوانان مسلمان بتوانند خود را به آگاهی فرهنگی مسلح کنند، به‌گونه‌ای که به اندیشه اسلامی روی بیاورند، اصول و قواعد فرهنگی، و درک کافی از نقاط ضعف اندیشه دیگر را داشته و بتوانند به مشکلات و درخواست‌های معطوف به اندیشه اسلامی پاسخ دهند.


صالح ادامه داد: در همه موارد، شکل‌گیری فرهنگ به عهده جوانان مسلمان است و آنها باید در طول روز مقداری از زمان خود را به مجموعه فرهنگ و اندیشه اسلامی اختصاص دهند و برنامه‌های فرهنگی اسلامی را پیگیری کنند که در روزنامه‌ها، مجلات، کتاب و ایستگاه‌های رادیویی منتشر می‌شوند.


وی افزود: نهادهای اسلامی بیشترین مسئولیت را در آموزش جوانان بر عهده دارند، آنها به تهیه دوره‌ها، سخنرانی‌ها و کنفرانس‌های فرهنگی اسلامی، انتشار جزوات، مجلات و مجموعه کتاب‌های تخصصی در اندیشه اسلامی و پیگیری تحولات فکری و بحران‌های فرهنگی توجه دارند.


این استاد دانشگاه بیان کرد: مشکلی كه گریبانگیر روانشناسی اسلامی است، مسئله پذیرش سایر علوم جدید از دیدگاه اسلامی است و این بخشی از بحث گسترده‌ای میان مسلمانان سنتی و اصلاح‌طلبان ایجاد می‌کند. از نظر بسیاری از مسلمانان، علم غربی با سیستم ارزشی دینی بیگانه است و حتی از نظر اعتقادی معنوی برخی از آنها عجیب هستند؛ چراکه آنها علم غربی را تهدیدكننده نظام اخلاق و ارزش‌های اسلامی می‌دانند، كه از دیدگاه برخی از محققان پاسخی دفاعی و راهی برای حفظ ویژگی متمایز مربوط به هویت است كه ریشه در دوران استعمار دارد.


صالح گفت: در سطح داخلی، روندی که به حفظ سنت‌ها و مقاومت در برابر تجدید گرایش می‌پردازد، روندی است که مانع گفت‌وگو و تفکر انتقادی مستقل می‌شود، ابزارهایی که هر جامعه را توانمند می‌‌کند تا با رویکردهای غربی مقابله کند که این روند با آنها مخالف است.


جزم‌باوری از مسائل جوامع اسلامی است


وی خاطرنشان کرد: یکی از مسائلی که در جوامع اسلامی معاصر با آن روبه‌رو هستند، جزم‌باوری است (گرایش به وضع اصول غیرقابل انکار، بدون درنظرگرفتن شواهد یا نظر دیگران و اسلام). طرفداران جزم‌باوری به‌درستی قضاوت خود اعتقاد دارند، به اقتدار اعتقاد دارند و اجتهاد یا هر تفسیری از قرآن را رد می‌کنند که با دنیای مدرن مطابقت دارد، فقدان روانشناسی علمی اسلامی مسئول سوءتفاهم در مورد مسئله بهداشت روان است و یکی از اصلی‌ترین عواملی است که به وجود مشکلات معاصر جوامع اسلامی دامن می‌زند، ناشی از توسل به جادو، افسانه و آیین‌هاست که در جهان اسلام گسترده است و جادوگری و سحر و گاهی اوقات فناوری از طریق اینترنت و کانال‌های ماهواره‌ای به این اقدامات کمک می‌کند.


صالح انجام تحقیقات جدی در زمینه روانشناسی اسلامی برای کمک به توسعه روش‌های علمی را در این زمینه مؤثر دانست و گفت: این روش‌ها در افراد نسبت به روانشناسی اعتماد به نفس ایجاد می‌کند و به ما این امکان را می‌دهد تا از این اعمال و آداب و رسوم عجیب خلاص شویم. این سنت گرایان از درنظرگرفتن و تأمل در مورد هرگونه توافق میان  علم مدرن و اسلام امتناع می‌ورزند كه ​​عقاید غلط غربی‌ها را نسبت به اسلام تقویت می‌كند و كلیشه‌هایی را تأیید می‌كنند كه از آنها به عنوان تروریست، بدوی، تنگ‌نظر و غیر علمی یاد می‌کند و اینها دیدگاه‌هایی هستند که توسط رسانه‌ها و ماشین رسانه مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند.


وی بیان کرد: ازمیان‌بردن فاصله میان غرب و جهان اسلام و خلاص شدن از شرّ احساس تفاوت مخرب از طریق شبکه «ما و آنها» هسته اصلی روانشناسی اجتماعی را به‌عنوان سیستمی تشکیل می‌دهد که به‌دنبال یافتن راه‌حل‌هایی برای باورهای غلط، باورهای غلط درباره دیگری و فرآیندهای شناختی مربوط به تعصب، کلیشه‌ها، تبعیض و قومیت است و تأکید می‌کنیم که ردّ تفکر علمی دستیابی و فعال‌سازی این سیستم را دشوار می‌کند.


انتهای پیام/4117/4062/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته