دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 آذر 1399 - 15:03
واکنش حجت‌الاسلام دادگر به نامه وزیر علوم؛

کاش به‌جای فرصت سوزی‌ها مشکلات دانشگاه فرهنگیان برطرف شده بود

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان در واکنش به نامه اخیر وزیر علوم درباره این دانشگاه تأکید کرد: کاش به‌جای فرصت سوزی‌ها موانع و چالش‌های کمی و کیفی این دانشگاه تاکنون برطرف شده بود.
کد خبر : 543714
13980125000298_Test_PhotoN.jpg

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، حجت‌الاسلام سید امین‌الله دادگر مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان (سازمان مرکزی ) طی بیانیه‌ای ضمن اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب درباره دانشگاه فرهنگیان به نامه اخیر وزیر علوم درباره این دانشگاه واکنش نشان داد.


متن این بیانیه به شرح زیر است:


اجتهاد در مقابل نص؛ مسئله تربیت‌معلم امروز در جمهوری اسلامی ایران


اهم بیانات حکیمانه و صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی:


این مسئله دانشگاه فرهنگیان هم خیلی مهم است؛ این هم ازجمله چیزهایی است که باید به‌طورجدی به آرایش درونی آن توجه شود. معلم اگر شخصیت خودش ساخته نباشد، نمی‌تواند به متعلم خود، به مخاطب خود چیزی بدهد. اینجا شخصیت معلمان ساخته می‌شود. اگرچه این دانشگاه در ذیل آموزش‌وپرورش تعریف‌شده است و مربوط به آموزش‌وپرورش است، لیکن آموزش عالی باید همهٔ پشتیبانی‌های ممکن را از این دانشگاه‌ها بکند. این‌ها کارهایی است که درزمینهٔ آموزش‌وپرورش باید انجام بگیرد.  ۱۸ /۰۲/ ۱۳۹۲


این دانشگاه فرهنگیان - یا به تعبیر قدیمی، دانشگاه تربیت‌معلم - دانشگاه است، لکن با دانشگاه‌های معمولی فرق دارد. علاوهٔ بر امتیازاتی که دانشگاه‌های دیگر دارند، امتیاز «تولید معلم» مخصوص این دانشگاه است؛ این شرایطی دارد؛ به این دانشگاه خیلی باید اهمیت داد.  ۱۷ / ۰۲ / ۱۳۹۳  


دانشگاه فرهنگیان خیلی مهم است. همه فرایندهایی که منتهی می‌شود به جذب معلم، برای تدریس و برای تعلیم و تربیت، بایستی سالم و با معیار اسلام و انقلاب سنجیده بشود. اگر این کار را کردیم، نتیجه همان چیزی خواهد بود که شما می‌خواهید؛ هم مورد رضای خدا خواهد بود، هم برای آیندهٔ کشور - همان‌طور که عرض کردم - مولّد یک نسل باعظمت و امیدبخش خواهد بود؛ اگر این رعایت‌ها نشود، نه.


در دانشگاه فرهنگیان، هم مواد درسی و محتوای دروس مهم است، هم اساتید مهم‌اند، هیئت‌علمی مهم است. بنا است ما چه کسی را، چه جور آدمی را تربیت کنیم و بفرستیم سراغ بچه‌های مردم که بروند آن‌ها را بسازند و تولید انسان بزرگ بکنند؟ این خیلی مهم است. بنابراین مسئلهٔ صلاحیت‌ها، مسئلهٔ اساتید، مسئلهٔ کتاب‌های درسی، محتوای درسی در دانشگاه خیلی مهم است. ۱۳۹۴/۲/۱۶


یکی از چیزهایی که در آموزش‌وپرورش خیلی مهم است، همین دانشگاه فرهنگیان است؛ همین‌که این جوان‌های عزیزمان، [یعنی] دانشجو معلم‌ها، آنجا هستند. این بسیار مهم است. هرچه می‌توان باید برای این مجموعه سرمایه‌گذاری در توسعهٔ کمّی و کیفی کرد؛ با همان معیارهای متعالی که برای معلم لازم است. ۱۳/۰۲/ ۱۳۹۵


دانشگاه فرهنگیان را مسئولین جدی بگیرند؛ دانشگاه فرهنگیان را -که تولیدکننده معلم است- جدی بگیرند؛ هرچه می‌توانند برای این سرمایه‌گذاری کنند؛ به یک لحاظ، اهمیت این دانشگاه از همهٔ دانشگاه‌های دیگر بیشتر است.


 هر معلم یک پرورنده -یعنی معلم اخلاق- هم هست؛ معلم ریاضیات، معلم فیزیک، معلم طبیعی، درعین‌حال معلم اخلاق هم هست. فرض بفرمایید ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی هم جواب نمی‌دهد. چه‌کار کنیم؟


راه را بازکنیم و همین‌طور بی‌حساب‌وکتاب افراد را وارد آموزش پرورش کنیم؟ نه، باید فکر کرد. اولاً در درجهٔ اوّل ظرفیت‌های این دانشگاه‌های معلم پرور را باید تا آنجایی که ممکن است افزایش داد، این از همه مقدّم است؛ اگر این هم جواب ندهد باید ضابطه گذاشت؛ مراکز اصلی بنشینند، ضابطه بگذارند برای [جذب] معلم. این‌یک جمله دربارهٔ معلم. ۱۷/۰۲/۱۳۹۶


راجع به مسئله دانشگاه فرهنگیان و مسئله تربیت‌معلم؛ امروز مهم‌ترین نیاز آموزش‌وپرورش کشور، معلم است؛ مهم‌ترین نیاز، معلم است. این دانشگاه و دانشگاه شهید رجائی و هر نقطه‌ای که تربیت‌معلم بر آن صدق می‌کند، بایستی هم کمّاً، هم کیفاً توسعه پیدا کند.


اینجا شما معلمی را یاد می‌گیرید؛ آن‌که در فلان دانشگاه دیگر درس‌خوانده، او این معلومات شمارا که در اینجا یاد گرفته‌اید ندارد؛ چطور می‌خواهد معلمی کند؟ مراکز تربیت‌معلم -که مهم‌ترینش فعلاً دانشگاه فرهنگیان است- مرکز ثقل اصلی نظام آموزش‌وپرورش کشورند و در مورد این دانشگاه کوتاهی شده. [طبقِ] آنچه بنده اطّلاع دارم و به من گزارش‌شده، این دانشگاه، هم ازلحاظ نیروی انسانی -معلم، استاد- دچار کمبود است، هم ازلحاظ بودجه دچار کمبود است، [هم] ازلحاظ فضای آموزشی دچار کمبود است.


وزارت علوم، سازمان مدیریت، سازمان امور استخدامی، هرکدام به نحوی بایستی همکاری کنند، کمک کنند؛ این مشکلات باید برطرف بشود. البتّه دوستان، هم اینجا ذکر کردند، هم در آن جلسه قبلی گفتند که از بنده انتظاراتی دارند؛ بنده آماده هستم و هر کاری که از من بربیاید و بتوانم انجام بدهم و در اختیار بنده باشد، قطعاً انجام می‌دهم؛ برای اینکه این مسئله را جزو مسائل درجهٔ اوّل کشور میدانم و می‌شناسم. ۱۹/۰۲/۱۳۹۷


دقت در جذب اساتید دانشگاه فرهنگیان (اساتید اینجا هم بایستی ازلحاظ خصوصیات فکری و علمی، جزو شاخص‌ترین‌ها باشند؛ تدیّن؛ سطح بالای دانش؛ روحیهٔ انقلابی؛ انطباق با معیارهای سند تحوّل؛ نمی‌شود که ما سند تحوّل را تنظیم کنیم و دنبال تحقّقش باشیم) ۱۹/۲/۱۳۹۷


یک مسئله، مسئله دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی است که آقای وزیر اشاره کردند؛ بله، بنده هم اطّلاع دارم که کمیت‌ها بالا رفته؛ باید هم بالا برود، هنوز هم کم است، هنوز هم آموزش‌وپرورش در معرض بازنشستگی وسیعی است و باید جبران بشود؛ هم کمّیّتها را باز هم باید زیاد کرد، هم کیفیت‌ها را باید بالا برد، هم نوع کاری که در این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی انجام می‌گیرد بایستی موجب تربیت دینی و انقلابی معلمان باشد.


کاری کنید که مدرسه و کلاس، از معلمی بهره‌مند بشود که خود این معلم به معنای واقعی کلمه معلم دین و تقوا و پارسایی و انقلاب باشد. فشار این‌وآن را هم قبول نکنید؛ شنیده‌ام که گاهی اوقات اِعمال فشار می‌شود از طرف مراکز گوناگون قدرت. زیر فشار [قرار نگیرید]، مرّ قانون را رعایت کنید، بر طبق قانون حرکت کنید. ۱۱ /۰۲/ ۱۳۹۸


به نظر من این دو دانشگاهی که شما دارید، بسیار چیزهای خوبی است. من سال ۹۷ در دانشگاه فرهنگیان همین‌ها را گفتم.(۵) دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی یکی از آن بهترین مراکزی است که در کشور برای مسائل فرهنگ و مانند این‌ها به وجود آمده. باید این‌جور باشد که حتّی یک معلم از غیر این مسیر وارد آموزش پرورش نشود.


ما دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی را جوری ظرفیت‌سازی کنیم و جوری سازمان‌دهی کنیم که همهٔ معلمان به‌قدر کفایت بیایند ازاینجا عبور کنند و وارد آموزش‌وپرورش [بشوند]. حتّی دوره‌های کوتاه مدّتی که حالا برنامه‌ریزی‌شده و دوره‌هایی که وجود دارد، مثلاً یک‌ساله و مانند این‌ها هم در سایه و در ضمن و با مسئولیت این دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی باشد؛ این کار بسیار لازمی است. ۱۱ / ۰۶ / ۱۳۹۹


در مورد تربیت‌معلم جهت جذب معلم از غیر مسیر دو دانشگاه تربیت‌معلم، واقعاً باوجود و  تأکید صریح اسنادی چون ؛ سند تحول بنیادین و نقشه جامع علمی کشور و سیاست‌های کلی ابلاغی امام امت جامعه اسلامی و برنامه ششم توسعه کشور و تأکیدات صریح امام جامعه اسلامی چه باید گفت؟ شاید اگر این نصوص و صراحت‌های روشن قانونی و ضرورت و اهمیت التزام مسئولین در نظام جمهوری اسلامی ایران به این اسناد و نیز فرمان‌ها حکیمانه امام جامعه و دلالت‌های تربیتی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نبود نمی‌شد با قاطعیت تمام از وجوب عقلی و ضرورت و لزوم چنین دانشگاه مأموریت محور و تربیت محور فرهنگیان سخن گفت. کاش بجای فرصت سوزی‌ها موانع و چالش‌های کمی و کیفی این دانشگاه تاکنون برطرف شده بود !


اگر بجای وزیر محترم علوم بودم موانع و چالش‌های دانشگاه فرهنگیان را به‌طور حداکثری برطرف می‌نمودم و تمام دانشکده‌های علوم تربیتی و بودجه و امکانات آن‌ها را به دانشگاه فرهنگیان منظم می‌نمودم و برای نظام تربیت‌معلم جمهوری اسلامی ایران ازنظر کمی و کیفی سنگ تمام می‌گذاشتم و دستان خیرین حامی دانشگاه فرهنگیان را می‌بوسیدم.


قاعدتاً وزیر محترم علوم و وزیر محترم وقت آموزش‌وپرورش توصیه‌های اختصاصی و ویژه رهبر حکیم انقلاب (در اتاق استقبال و پذیرایی از رهبر معظم انقلاب در دانشگاه فرهنگیان) را فراموش نکرده‌اند! امان از غفلت امان از غفلت!!


لذا در مورد نامه سوم آذر وزیر محترم علوم به مقام معظم رهبری ، انتقاداتی وجود دارد که در ادامه خواهد آمد.


1. نامه وزیر محترم علوم


نامه شماره 187736/ و مورخ 3/4/99 وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، به امام خامنه‌ای مدظله‌العالی حاوی دو مغالطه آشکار از سنخِ «اجتهاد در مقابل نص» است.


الف) در صدر نامه به «فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولین محترم وزارت آموزش‌وپرورش و دانشگاه فرهنگیان» استناد می‌شود و در ذیل نامه، با اجتهاد در مقابل نص، با نادیده گرفتن منصوصات بیانات معظم له در دیدار  11 شهریور 1399، پیشنهاد جذب معلم از دانش‌آموختگان سایر دانشگاه‌ها مطرح می‌شود. درصورتی‌که بیانات امام خامنه‌ای منصوص است و نه حتی ظاهر:


«باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی و ظرفیت‌سازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این دو دانشگاه [دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی] وارد آموزش‌وپرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرح‌ها به‌گونه‌ای عمل کند که خارج‌ازمسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزش‌وپرورش وجود نداشته باشد»


ب) عجیب آنکه در ذیل نامه وزیر محترم، برای تأیید پیشنهاد فوق‌الذکر، به ماده 28 اساسنامه استناد می‌شود درصورتی‌که ماده 28 اساسنامه، مقید است به «رشته‌هایی که در دانشگاه فرهنگیان امکان توسعه وجود ندارد» و این‌چنین تصریح می‌کند:


«تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزش‌وپرورش در رشته‌هایی که امکان توسعه آن از طریق دانشگاه وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش‌وپرورش از میان دانش‌آموختگان سایر دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و پژوشی کشور و حوزه‌های علمیه، مشروط به گذراندن دوره یک‌ساله مهارت آموزشی در دانشگاه بلامانع است»


حقوقدان‌ها حتماً می‌دانند که قواعد فهم متن اجازه «اجتهاد در مقابل نص» را نمی‌دهد؛ اما ساده‌انگاری است که این هجمه به دانشگاه فرهنگیان را به متن فرو بکاهیم و از فرا متن آن غافل شویم.


مسئولان محترمی که رهبر معظم انقلاب خطاب به آن‌ها حمایت و پشتیبانی از این دانشگاه را به‌صراحت تأکید و مطالبه فرمودند، باید اولاً مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی را دور نزنند چراکه در صورت انجام مطالعه و پژوهش مناسب در موضوعات و مسائل موجود و دست‌یابی به یافته‌های جدید ،آن‌ها گوش شنوایی خواهند داشت و قانون را اصلاح خواهند کرد و ثانیاً پاسخگوی نوع و میزان حمایت و یا «عدم الفعل»های خود در قِبال تکالیف قانونی خود در تجهیز و پشتیبانی و فراهم آوردن زیرساخت‌ها و ردیف استخدامی به دانشگاه فرهنگیان باشند؛ در فرا متن نیز دیده‌ایم و الان هم می‌بینیم که اجتهاد کرده‌اند و تضعیف این دانشگاه را دامن می‌زنند. مصادیق این نکته، فراوان است و فرصت اندک.


2. متن جناب آقای دکتر مهرمحمدی:


سرپرست محترم پیشین دانشگاه فرهنگیان در متنی مورخ ۴ آذر ۹۹ در مورد نامه فوق الذکر وزیر محترم علوم، مواضعی را اظهار داشته‌اند. ایشان در قامت استاد تمام برنامه درسی قابل احترام‌اند اما در قامت شخصیت حقوقی پیشین خود در عین برخی زحمات و خدمات آکادمیک برای نظام تربیت‌معلم ( که آموزه‌های اسلام عزیز به ما آموخته بعنوان یک مسلمان قوت‌ها و ضعف‌ها و فرصت‌ها و تهدیدها را باید در کنار هم دید شاید فرصت دیگری برای ارزیابی تحلیلی و توصیفی این مهم باشد )، قاعدتاً باید با توجه به حمایت تمام قد وزیر محترم وقت از جناب آقای دکتر مهرمحمدی و اقتضائات موجود در آن زمان ، بابت فرصت‌های فراوان از دست رفته ۵۲ ماهه در زمینه جذب دانشجو معلم و رفع کمبود معلم (تکلیف اساسنامه دانشگاه) و روندی تنازلی آن از تقریباً 21هزار به تقریباً ۴ هزار در جایگاه سرپرستی دانشگاه فرهنگیان پاسخگو باشند.


در مورد متن جناب آقای دکتر مهرمحمدی نیز نکاتی وجود دارد:


اولاً، در مغالطه‌ای آشکار، انجام وظایف قانونی و مصوب دانشگاه فرهنگیان را «انحصارگرایی» می‌خوانند و با این مفروضه اثبات نشده و مغالطه آمیز پیشنهاداتی برای خروج از این انحصار ارائه می‌کند.


با این منطق، سؤال این است که چرا انحصاراتی که در اسناد بین المللی و تجویزات آموزشی و تربیتی یونسکو وجود دارد، باید مُطاع بیچون و چرا باشد! و یا چرا همین تجویز، نباید انحصارزدایی شود! (می‌بینیم که آش چقدر شور خواهد شد؟)


ثانیاً، مغالطه دوم در تفکیک «علم تربیت‌معلم» و « عمل تربیت‌معلم» در «تجویزِ انحصارزدایی» است! آقای دکتر مهرمحمدی انحصار را در اولی جایز و در دومی ممنوع می‌داند و از لزوم انحصار زدایی در عملیات تربیت‌معلم از دو دانشگاه تربیت‌معلم (یعنی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی) سخن می گویند . منظور از «انحصار در تولید علم تربیت‌معلم» این است که این تولید باید در انحصار دانشکدههای علوم تربیتی باشد. این اندیشه منطقاً با چند پرسش مواجه است:


الف) اگر به دلیل ضعف زیرساخت‌های دو دانشگاه تربیت‌معلم و ضعف در عملیات تربیت‌معلم، باید از آن انحصارزدایی کرد؛ چرا همین حدوسط[3]، (یعنی ضعف) را برای استدلال به رفع «انحصار تولید علم تربیت‌معلم از دانشکدههای علوم تربیتی» بکار نبندیم و اینگونه استدلال کنیم که به دلیل ضعف این دانشکدهها در تولید علمِ تربیت‌معلم بومی، از آنان انحصارزدایی کنیم و دیگر دانشکدهها و دیگر عرصههای دانشی را به خدمت نگیریم؟! جالب آنکه جناب آقای دکتر مهرمحمدی در متن مذکور به این ضعف اشاره می‌کند و می‌نویسد: «اگر  به روال صدساله گذشته و به ویژه 60-70 سالی که از تأسیس دانشکده‌های علوم تربیتی می‌گذرد [نگاه کنیم] هیچ بخشی از آموزش عالی به این عرصه [ساحت نظری و آکادمیک تربیت‌معلم] ورود پیدا نکرد». 


ب) نکته دیگر آنکه چرا به واقعیت «ضعیف نگهداشتنِ» و «تضعیف زیرساختی / ساختاری/نهادی/بودجه‌ای و ...» عملیات تربیت‌معلم در دو دانشگاه متولی تربیت‌معلم، توجه نکنیم و چرا مسئولین ذیربط ( دو وزارتخانه علوم و آموزش‌وپرورش و نیز دانشگاه فرهنگیان ، پاسخگوی تکالیف قانونی خود و «عدم الفعل»ها نباشند؟


نکته دیگر دوپاره کردنِ برنامه درسی تربیت‌معلم به دو بخش تربیت علمی و تربیت حرفهای است. این نگاه و سپردن بخشی از برنامه درسی به یک موسسه و بخشی دیگر به دانشگاهی دیگر حتماً مفروضاتی دارد که  با روح اسناد بالادستی و هدف غایی تربیت‌معلم در دانشگاه فرهنگیان و «طراحی کلان (معماری) برنامه درسی تربیت‌معلم» (تهیه شده در زمان مدیریت خود جناب آقای دکتر مهرمحمدی) ناسازگار است و در کسب و اکتساب شایستگیهای مذکور در اسناد فوق الذکر حتماً اختلال ایجاد می‌کند. در این بخش انتقاداتی از منظر فلسفه برنامه درسی، فلسفه تربیت‌معلم و فلسفه تربیت اسلامی وجود دارد که فرصت آن نیست.


در پایان عقل و دل می‌گوید؛ با دلالت‌ها و قرائن متعدد باید گفت نظام تربیت‌معلم یک مساله حاکمیتی است و دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل اصلی نظام تعلیم و تربیت است نه فرصت جبران ناکامی‌های دولت‌ها در ایجاد اشتغال برف انباری!


آیا در این کشور اسلامی، دستگاه‌های نظارتی و بازرسی در قبال عدم توجه به قانون و اسناد بالادستی و سیاست‌های ابلاغی امام جامعه وظیفه‌ای ندارند؟ چرا عده‌ای در دولت‌های گوناگون و مسائل متعدد ازجمله مساله دانشگاه فرهنگیان به بهانه‌های مختلف، اجتهاد در مقابل نص می‌نمایند ؟!


حال که وزیر محترم علوم خواسته یا ناخواسته بجای تقویت دانشگاه فرهنگیان و ایجاد فرصت ترویج گفتمان تربیت‌معلم در آموزش عالی بعنوان اولویت در گام دوم انقلاب و تحکیم و تعالی آن، تزلزل و تضعیف این دانشگاه خیلی مهم را کلید زده‌اند، شاید با مثبت اندیشی بتوان گفت فرصتی را فراهم نموده‌اند تا رهبر عزیز انقلاب اسلامی در صورت مصلحت در پاسخ به این نامه ( آنهم در صورت ضرورت در پاسخ) وزرای محترم علوم و آموزش‌وپرورش را اولاً مکلف فرمایند که نسبت به رفع نواقص و کمبودهای مشخص این دانشگاه در زمان مشخص اقدام نمایند.


ثانیاً هیئت امناء این دانشگاه در صورت صلاح دید توسط رهبر حکیم انقلاب تعیین می‌شد تا این دانشگاه از حمایت سه قوه و شورای عالی انقلاب فرهنگی دقیق‌تر برخوردار شود و با آمد و شد دولت‌ها اینقدر مظلوم و محل تاخت و تاز سیاسیون واقع نشود و سالانه نیز هیئت محترم امناء مکلف به ارائه گزارشی از عملکرد خود در زمینه تکوین و تحول و تعالی نظام تربیت‌معلم جمهوری اسلامی دانشگاه فرهنگیان به امام امت می‌شدند.


لذا به دلایل متعدد عقلی و شرعی و منطقی و قانونی؛ نخبگان دانشجویی مؤمن و انقلابی و دانش‌آموختگان مؤمن و انقلابی و موفق این دانشگاه و ده‌ها عضو هیئت علمی و مدرسان این دانشگاه و این خادم کوچک نظام تربیت‌معلم دانشگاه فرهنگیان.


اولاً آماده گفتگو و مباحثه و ثانیاً دفاع عالمانه و کارشناسانه و ثالثاً حتی جهاد در دفاع از دانشگاه فرهنگیان هستم و در عین آمادگی برای شنیدن حرف حساب و استفاده ازنظرات کارشناسی و عالمانه، اجازه نخواهیم داد خارج از قوانین موجود و منویات امام امت اسلامی بار دیگر دانشگاه فرهنگیان تضعیف و یا تعلیق و تربیت نسل آینده این مرز و بوم دچار چالش شود.


سید امین اله دادگر


مسئول نهاد دانشگاه فرهنگیان (سازمان مرکزی)


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته