دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
03 آذر 1399 - 12:40
آنا گزارش می‎دهد؛

پشت پرده واردات انسولین به کشور/ نقش سازمان غذا و دارو در ایجاد مافیای انسولین چیست؟

در حالی که مسئولان سازمان غذا و دارو مشکلات ایجادشده در تأمین انسولین در کشور را تحریم‌های ظالمانه می‌دانند بر اساس اسناد دریافتی خبرگزاری آنا، این مشکلات حاصل امضاهای طلایی یکی از مسئولانی است که انحصار تولید انسولین کشور در اختیار او قرار دارد.
کد خبر : 542799
insulin-vial-43290998m-842x500.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه سلامت گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، چندی پیش انسولین در بازار دارویی کشور نایاب شد, به‌گونه‌ای که بسیاری از بیماران دیابتی با مشکلات عدیده مواجه شده و مسئولان دارویی کشور هم نسبت به این مشکلات واکنش نشان دادند. البته پاسخ قابل پیش‌بینی و غیر قابل قبول از سوی مسئولان به این مشکلات تنها یک کلمه بود؛ «تحریم!»


در همین زمینه  خبرگزاری آنا به اسنادی دست پیدا کرده است  که حکایت از انحصارگرایی و سوءاستفاده مدیران سابق سازمان غذا و دارو در زمینه تولید انسولین در کشور دارد. سودجویانی که با سوءاستفاده از جایگاه مدیریتی خود نه تنها وضعیت انسولین کشور را به فاجعه کشانده‌‌اند بلکه با اختصاص میلیاردها تومان ارز دولتی به شرکت‌های خصوصی خود بیت‌المال را به تاراج بردند.


بازار فریبنده داروی دیابت، جولان سودجویان و امضاهای طلایی


این موضوع زمانی اهمیت می‌یابد که بر اساس آمار وزارت بهداشت، بیش از 11 درصد جمعیت بالای 25 سال کشور به بیماری دیابت مبتلا هستند و این جمعیت یعنی بازاری فریبنده برای سودجویی دلالان دارویی؛ تا جایی که متأسفانه رمزیابی از مشکلات فعلی پیش آمده در حوزه انسولین کشور حکایت از ردپای برخی انتصابات سازمان غذا و دارو در  صدور امتیازهای منحصر به فرد در سال 94 برای برخی افراد خاص دارد که در ذیل به بررسی پشت پرده صدور امضاهای طلایی و تاراج بیت‌المال در سازمان غذا و دارو در آن مقطع زمانی که منجر به فاجعه کنونی شده است، می‌پردازیم.


اولین امضای طلایی برای انحصار انسولین کشور/آغاز سال سیاه انسولین!


سال 1394 را می‌توان آغاز دوران سیاه انسولین کشور دانست. سالی که مهدی پیرصالحی، مدیرکل وقت داروی سازمان غذا و دارو در تاریخ 15 فروردین ماه طی نامه شماره 1020/665 انحصار تولید انسولین کشور را به مدت 3 سال به شرکتی به نام «ویتان فارمد» تقدیم می‌کند.



سرانجام شوم  انحصار انسولین و بی‌تعهدی مسئولان وقت به نیاز کشور!


در حالی که انتظار می‌رفت این انحصار، مدیران شرکت مذکور را وادار به تولید ماده مؤثر انسولین و  خودکفایی کشور در این زمینه نماید، اما ظاهراً امضای طلایی انحصار تولید انسولین سرنوشتی دیگر برای شرکت ویتان فارمد رقم می‌زند و 8 ماه پس از تقدیم این واگذاری، محمد عبده‌زاده از نزدیکان سازمان غذا و دارو به‌عنوان مدیرعامل و عضو هیئت مدیره این شرکت انتخاب می‌شود تا از این به بعد موضوع تولید انسولین مسیر دیگری را طی کند.


با بررسی اقدامات شرکت ویتان فارمد در این مدت، به نظر می‌رسد بعد از این انتخاب، شرکت مذکور نه تنها در تولید انسولین اقدامی انجام نداده، بلکه با انفعال شرکت در این زمینه، تولید انسولین در کشور را بایکوت و در نتیجه به یکی از بزرگترین واردکننده‌های انسولین تبدیل می‌شویم و قابل توجه‌تر اینکه در طول 3 سال حق واگذاری انحصاری تولید ماده مؤثر انسولین به شرکت مذکور و بایکوت آن! در این اثنا نکته قابل حائز اهمیت این است که به نظر می‌رسد هیچ مقام مسئولی در سازمان غذا و دارو این موضوع را درخواست و پیگیری نکرده است.



انعقاد یک قرارداد ترکمنچای دیگر؛ انحصار واردات انسولین به یک شرکت دانمارکی واگذار می شود!


در شرایطی  سازمان غذا و دارو حق انحصاری تولید انسولین را به شرکت "ویتان فارمد" واگذار کرده که به دنبال آن تولید انسولین در کشور به طور کامل بایکوت می‌شود و هیچ اراده‌ای نیز برای پیگیری تولید انسولین در کشور در آن مقطع وجود نداشته و عملاً هیچ شرکتی نیز حق تولید نداشته است، مسئولان وقت سازمان غذا و دارو طی یک قرارداد تأمل‌برانگیز، حق انحصاری واردات انسولین به کشور را به یک شرکت دانمارکی واگذار می‌کنند آن هم با قیمت سئوال برانگیز، به گونه‌ای که قیمت واردات انسولین توسط این شرکت به کشور ایران چند برابر قیمت صادرات این شرکت به سایر کشورهای متقاضی بوده است که البته  پرداخت به آن مجالی دیگر می‌طلبد که در گزارش‌های آینده نیز به آن خواهیم پرداخت.


وقتی "ویتان فارمد" سکاندار داروی کشور می شود!


در حالیکه 3 سال از واگذاری انحصار تولید یکی از مهمترین داروهای کشور به نام انسولین به شرکت "ویتان فارمد" گذشته  و انتظار می‌رفت دست‌اندرکاران این شرکت و مسببان صادرکننده امضاهای طلایی بابت این اتلاف بیت‌المال و وابستگی دارویی کشور بازخواست شوند که البته همزمان بودن بایکوت تولید انسولین از یک سو و واگذاری انحصاری واردات انسولین به یک شرکت دانمارکی را می‌توان اجزای یک پازل از پیش تعیین شده برای تاراج میلیاردها تومان بیت‌المال دانست، در مردادماه سال 97 اتفاق عجیب در سازمان غذا و دارو رخ می‌دهد.


به این ترتیب که رئیس وقت سازمان غذا و دارو در مردادماه سال 97 طی حکمی مدیرعامل شرکت  "ویتان فارمد" یعنی محمد عبده‌‌زاده را به عنوان مدیرکل داروی سازمان غذا و دارو منصوب می‌کند. اقدامی که نه تنها مطالبه‌گری درباره تولید انسولین را به حاشیه می‌برد بلکه انسولین کشور را همچنان وابسته به واردات باقی نگه می‌دارد!


مدیریت 5 ماهه عبده‌زاده بر داروی کشور و صدور امضای طلایی دیگر!


محمد عبده‌زاده، مدیرعامل وقت شرکت "ویتان فارمد"و عضو هیئت مدیره بیش از 6 شرکت دارویی دیگر سکان داروی کشور رادر سال 97  به عهده می‌گیرد. مدیریتی که از 5 ماه تجاوز نمی‌کند ولی در همین دوران کوتاه اقدامی  قابل تامل در داروی کشور رخ می‌دهد.


محمد عبده‌زاده در تاریخ 21 مردادماه سال 97 بر صندلی مدیریت داروی کشور تکیه می‌زند و در همان روز به عنوان مدیرعامل شرکت "ویتان فارمد" نامه‌ای خطاب به خود به عنوان مدیرکل دارو به شرح ذیل ارسال می‌کند:


"درخواست تمدید موافقت اصولی احداث کارخانه دارویی"


این درخواست گواه آن است که در طول 3 سال انحصار تولید انسولین، شرکت ویتان فارمد قاعدتاً کارخانه‌ای در اختیار نداشته تا انسولین انحصاری را تولید کند و عملاً مجوز انحصار تولید انسولین برای شرکتی صادر شده که فاقد ابتدایی‌ترین شرط تولید یعنی "کارخانه دارویی" بوده است!


بنابراین مدیرعامل آن در اوان مدیریتش در سازمان غذا و دارو تقاضای تمدید موافقت اصولی احداث آن را می‌نماید که این به معنای معلق بودن تولید انسولین در یک بازه زمانی 3 ساله است و در نهایت درخواست تمدید مجوز، طی نامه شماره 55993/665 در مورخ 30/6/97 مورد موافقت قرار می‌گیرد! تا در دوران سیاه انسولین همچنان به رویه وارداتی خود ادامه دهد.



محمد عبده‌‌زاده در مقطعی که  سکاندار امور داروی سازمان غذا و دارو بود، علاوه بر تمدید پروانه انحصاری تولید انسولین خود و البته ادامه بایکوت آن! میلیاردها تومان ارز دولتی نیز به بیش از 6 شرکت دارویی خود که البته یکی از آنها کاملاً خانوادگی توسط همسر و فرزندان وی اداره می‌شود سرازیر می‌کند که اسناد آن قابل بررسی است.


زنجیره معنادار سودجویان از امضای طلایی تا عزل و نصب‌های معنادار


بی‌شک اخذ مجوز انحصاری تولید انسولین و مسکوت گذاشتن  تولید آن در یک دوره 5 ساله با کمک امضاهای طلایی و عزل و نصب‌های معنادار در سازمان غذا و دارو اتفاقی نیست و سرنوشت قابل پیش‌بینی آن در سال 99 به منصه ظهور نشست. به صورتی که نه تنها انسولین تولید نمی‌شد بلکه به دلیل پیوند زدن مشکل از سوی مسئولان به موضوع تحریم، سلب امکان واردات و سرگردانی میلیون‌ها نفر از جمله بیماران دیابتی در کشور و و جولان سودجویان در بازار سردرگمی و اضطراب و نارضایتی مردم را به همراه داشت.


سرنوشت محمد عبده‌زاده بعد از مدیریت آشفتگی در بازار انسولین


محمد عبده‌زاده که از مدیران  دوران ریاست دکتر پیرصالحی، رئیس وقت سازمان غذا و دارو و همچنین یکی دیگر از معاونان مسئله‌دار سابق سازمان غذا و دارو است، چندی بعد از خروج از سازمان غذا و دارو به عنوان رئیس هیئت مدیره سندیکای صاحبان داروهای انسانی منصوب می‌شود تا این بار با عنوان و در کسوت ریاست سندیکای دارویی به همراه مهدی پیرصالحی نفوذ خود در حوزه دارو را حفظ کرده و بازهم تعیین‌کننده وضعیت آشفته دارو باشند!


لازم به ذکر است این سندیکا که وظیفه حمایت از صنایع دارویی را دارد، در شرایط بسیار بد اقتصادی مردم  و وضعیت دارویی کشور، با نامه‌نگاری به دستگاه‌های مختلف و ایجاد موج کاذب در تلاش مستمر و بی‌پروا برای آزادسازی قیمت دارو و حذف ارز 4200 تومانی است. اقدامی که می‌تواند بار مشکلات مردم را بیش از پیش کند. یعنی منافع این افراد ابتدا در انتصابات در سازمان غذا و دارو رقم می‌خورد و سپس با پایان مأموریت به سمت سندیکای دارویی کوچ می‌کنند تا بذر پاشیده شده را درو کنند!!




قابل توجه اینکه این سندیکا مهدی پیرصالحی را که امضاکننده انحصار انسولین کشور برای محمد عبده‌زاده رئیس فعلی خودش بوده است را برای عضویت در شورای قیمت‌گذاری دارو به وزارت بهداشت معرفی می‌کند که با حکم وزیر بهداشت به عضویت این شورا درآمده است. حلقه بسته‌ای که یا در وزارت بهداشت مسئولیت دارند یا در انجمن داروسازی! حال جای سئوال است که  آیا اقدامات این حلقه بسته مدیریتی  از سندیکای داروسازی تا سازمان غذا و دارو و تعارض منافعی که ایجاد می‌شود از چشمان تیزبین  نهادهای نظارتی دور مانده است؟


این اتفاق نمونه بارز اصطلاح  مشهور «درهای چرخان» است که  به جابه‌جایی افراد از پست‌های حاکمیتی به مشاغلی در بخش خصوصی، و یا بالعکس اشاره دارد.


آمارها نشان می‌دهد که این جابه‌جایی‌ها هر روزه به نسبت گذشته رواج بیشتری می‌یابند. جابه‌جایی از طریق درهای گردان می‌تواند برای هر دو طرف سودمند باشد، چرا که می‌تواند باعث ارتقاء فهم و ارتباط میان بخش خصوصی و حاکمیتی گردد تا جایی که بر اساس یافته‌های تحقیقاتی برخی از فسادهای کلانی که در کشور رخ می‌دهد از طریق همین "درهای چرخان" است که نمونه‌های آن به‌وضوح در حوزه دارویی مشاهده می‌شود و مانند انسولین نه تنها جیب‌های گشاد مسببان آن پر می‌شود بلکه منجر به وارد کردن مشکلات جبران‌ناپذیری به مردم نیز می‌شود.


انتهای پیام/4076/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته