دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 خرداد 1399 - 14:24

یادداشت| کشتی تایتانیک حاکمیت آمریکا در حال غرق شدن است

در حالی که اواخر بهمن سال گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود آمریکا را به کشتی تایتانیک و در حال غرق شدن تشبیه کردند، تحولات اخیر این کشور نشان داد این پیش‌بینی چقدر به واقعیت نزدیک است.
کد خبر : 494051
1.jpg

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، اواخر بهمن سال گذشته بود که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) در سخنان خود آمریکا را به کشتی تایتانیک تشبیه کردند؛ پس از آن بود که در تفسیری از سخنان ایشان، شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی را به مثابه کوه یخی خواندند که باعث غرق شدن این کشتی خواهد شد، مدت زیادی از شهادت حاج قاسم نگذشته است که مقامات واشنگتن با بحران مشروعیت مواجه شده‌اند، شاید خوش‌بین‌ترین نظریه‌پردازان ضد امپریالیست نیز نمی‌توانستند از وقوع چنین بحرانی در ایالات متحده در بازه زمانی کنونی سخن بگویند، آن هم به‌وسیله کشته شدن یک رنگین‌پوست که پیش‌تر نیز بارها شاهد چنین کشتارهایی به‌وسیله پلیس نژادپرست ایالات متحده بوده‌ایم.


بیشتر بخوانید:


تظاهرات سراسری آمریکا چه تأثیری بر انتخابات ۲۰۲۰ دارد؟


درست در مقطعی که با شیوع ویروس کرونا در مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی برخی از مقامات ایالات متحده از لزوم استفاده از این فرصت و وارد آوردن ضربه به ایران سخن می‌گفتند، ناگهان ویروسی که ایالات متحده و متحدانش با ایجاد هجمه رسانه‌ای در راستای تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌های جمهوری اسلامی و با هدف اجرای دکترین محاصره منطقه‌ای تهران در حال بهره‌برداری از آن بودند، اوضاع ایالات متحده را دگرگون کرد، زیرا با توجه به سهم بالای اقتصاد جهانی که در درون آمریکا قرار گرفته است، این کشور ظرفیت آسیب‌پذیری بیشتری در زمینه برخورد با ویروس داشت.


همان‌طور که صدای ترکیدن بادکنکی بزرگ و ارتعاش ناشی از آن بسیار بیشتر و متفاوت از ترکیدن بادکنکی در ابعاد کوچک‌تر است، گستردگی اقتصاد آمریکا و ضربه ناشی از ویروس کرونا به آن، پس‌لرزه‌هایی در مقیاس‌های بزرگ از خود در درون جامعه آمریکا ایجاد کرد که ابعاد آن در مقایسه با سایر کشورها گسترده‌تر بود، زیرا در کشورهایی نظیر آمریکا که سیستم اقتصادی آن‌ها بر پایه مالکیت خصوصی تعریف شده است، اگر بنگاه‌های اقتصادی خصوصی دچار مشکل شوند، مردم نیز فرصت کاری خویش را از دست خواهند داد و در نتیجه دستمزدی دریافت نخواهد کرد. در کشورهایی که نظام اقتصادی دولت‌محور دارند، دولت در مواقع بحران و تعطیلی بنگاه‌های دولتی نیازهای کارکنانش را تأمین می‌کند، به همین دلیل با توجه به نوع ساختار اقتصادی حاکم بر ایالات متحده و از دست رفتن ده‌ها میلیون شغل در آن، مردم بدون دریافت هیچ‌گونه درآمدی در اوضاع بسیار بد اقتصادی قرار گرفته‌اند.


در این اوضاع انتشار تصاویر مرگ دردناک «جورج فلوید»، جوان سیاه‌پوست آمریکایی باعث زبانه کشیدن شعله‌هایی از درون جامعه شد که در مدت زمان کوتاهی بیشتر ایالت‌های آمریکا را دربرگرفت که البته این شعله‌ها به گستره جغرافیایی ایالات متحده ختم نشد و تظاهراتی در سایر نقاط جهان نیز در راستای حمایت از مردم آمریکا و علیه نژادپرستی شکل گرفت. فشار زیاد ناشی از این تحولات آنجایی نمایان‌تر می‌شود که مسئولان آمریکا از دخالت و تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دامن زدن به گسترش اعتراضات در آمریکا سخن می‌گویند. اگر صادقانه به موضوع بنگریم، باید اعتراف کنیم رسانه‌های داخلی هیچ‌گاه در فضای بین‌المللی نتوانسته‌اند وارد فضای رقابتی با غول‌های رسانه‌ای آمریکا شوند و شنیده شدن چنین سخنانی از مقامات واشنگتن بیشتر شبیه به طنزی ناشی از فشار و وخامت اوضاع داخلی این کشور است.


در حال حاضر به نظر می‌آید ترامپ که در چارچوب «پارادایم آشوب» و دکترین بازیگر دیوانه هنری کسینجر به ایفای نقش بازیگر دیوانه می‌پردازد، در نقش خود غرق شده است و واکنش‌های چند روز اخیر وی، تصویرگر چهره واقعی‌اش بود که با تعبیر مقام معظم رهبری در استفاده از عنوان «احمق درجه یک» در توصیف دولتمردان کاخ سفید تطابق دارد، زیرا ترامپ پرده از نقاب دولتمردان آمریکایی برداشت و با کنار گذاشتن سیاست معاویه‌گونه، نشانه‌های فرمانروایی یزیدی را در پیش گرفت و با تعابیری همچون استفاده از شوم‌ترین سلاح‌ها در تهدید تظاهرکنندگان آمریکایی نمایشی عریان از استفاده از قدرت و قدرت‌طلبی موجود در کاخ سفید داشت.


معتقدم ترامپ در اوضاع کنونی با بحران مشروعیت در جامعه آمریکایی مواجه شده است که در صورت ادامه یافتن این وضعیت، بحران می‌تواند به تمام ساختار حکومتی ایالات متحده تسری یابد. ترامپ به مهره سوخته‌ای در عرصه سیاسی تبدیل شده است که دیگر راهکارهای بنیادهایی نظیر «هریتیج» نیز در مشروعیت‌بخشی به وی کاری از پیش نخواهند برد. گرچه با توجه به تحولات رخ داده، شانس ترامپ برای تکیه زدن به صندلی ریاست جمهوری کاهش یافته است، اما به معنای صفر شدن این احتمال نیست، زیرا در عرصه علوم اجتماعی باید از احتمالات سخن گفت نه از قطعیت؛ ولی می‌توان گفت قرار گرفتن دوباره دونالد ترامپ در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده می‌تواند تکرار اشتباهی در درون ساختار حکومتی آمریکا باشد. این اشتباه از سویی می‌تواند تسری‌بخش بحران مشروعیت به تمام ساختار حکومتی در این کشور باشد و از سوی دیگر باید پذیرفت اتفاقات مذکور خدشه جدی به جایگاه آمریکا به‌عنوان رهبر لیبرال دموکراسی وارد کرده است و حتی متحدان سنتی این کشور در اوضاع کنونی حاضر به حمایت از دولتمردان کاخ سفید در زمینه برخورد با شهروندان آمریکایی نیستند.


در این عرصه شاهد تعبیری نو از شعار رئیس‌جمهور آمریکا «اول آمریکا» بودیم، زیرا در عرصه واقعیت این شعار تعبیری متضاد پیدا کرد و به «اول حکومت بر مردم آمریکا» تبدیل شد. ما شاهد بودیم حتی قبل از وقوع این حوادث ایالات متحده به دلیل برخوردار بودن از ابزارهای رسانه‌ای قدرتمند در تلاش برای شکل دادن و ایجاد نگاهی منفی در اذهان عمومی علیه ایران بود، اما در اوضاع کنونی کار به جایی رسیده است که حتی متحدان آمریکا نظیر عربستان سعودی که مردم آن از پایین‌ترین حقوق موجود در جوامع محروم هستند نیز در شبکه‌های خود نظیر العربیه اخبار مربوط به تظاهرات مردمی در آمریکا را دنبال می‌کنند، زیرا ابعاد این خیزش مردمی به حدی گسترده است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.


در حال حاضر آمریکایی‌های ناقض حقوق بشر شعارهای بشردوستانه و دغدغه‌های مبتنی بر حقوق بشر را نخواهند پذیرفت، اکنون این سلاح تهاجمی واشنگتن از کار افتاده و مدعی در مقام متهم قرار گرفته است. علاوه بر این، به نظر می‌آید به‌دلیل بحران داخلی و چالش مشروعیت در آمریکا، مقوله سیاست خارجی نیز تحت تأثیر این جریان قرار خواهد گرفت و آمریکا را در موضعی پایین‌تر از گذشته قرار خواهد داد. از آنجایی که متغیر سیاست همان‌طور که می‌تواند تأثیر پذیرنده از اقتصاد باشد، می‌تواند مؤثر بر آن نیز واقع شود و این چالش سیاسی می‌تواند به بحران‌های اقتصادی ناشی از کرونا در ایالات متحده دامن زند. این عوامل باعث خواهند شد با افزایش فشار اقتصادی بار دیگر شاهد سرباز کردن شکاف‌های اجتماعی در آمریکا باشیم و به این ترتیب تایتانیک آمریکایی بیشتر از قبل به نقطه برخورد با کوه یخی نزدیک خواهد شد.


محمد یوسفی، کارشناس امور بین‌الملل


انتهای پیام/4106/4033/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته