دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آداب مهمانی | 18 /هوشیار در گفتگوی تفصیلی با آنا مطرح کرد؛

خاطره تأثیرگذار حضور در بهشت زهرا در اوج کرونا/ قرار نیست همه مداحان مشهور شوند، کارکرد محلی را نباید فراموش کرد +فیلم

مداح اهل بیت(ع) گفت: با شیوع ویروس کرونا و گرفتار شدن دنیا، اروپایی‌ها دست‌شان را به دین تحریف شده‌ای که به آنها رسیده، آویخته‌اند؛ یعنی یک دین نصفه و نیمه و ناقص هم برای اروپایی‌ها امروز نمادی از نجات است.
کد خبر : 491002
AALI3815.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در ماه مبارک رمضان، درهاى آسمان و بهشت به روى مؤمنان گشوده می‌شود. در این ماه پربرکت درهاى رحمت و مغفرت را به روى توبه كنندگان و استغفاركنندگان می‌گشایند. پس اگر مؤمنان به استقبال آن بشتابند و خود را آماده رحمت و مغفرت الهى بكنند، بى گمان خداوند مغفرتش را از آنان دريغ نكند و دعاهايشان را مستجاب می‌فرمايد. پيامبر اسلام (ص) مى‌فرمايند: «اى مردم، ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا بهترين ماه‌ها، روزهايش بهترين روزها، شب‌هايش بهترين شب‌ها و اوقاتش بهترين اوقات است». خبرگزاری آنا به مناسبت حلول این ماه پرفضیلت در پرونده «آداب مهمانی» اقدام به انتشار توصیه‌های بزرگان، کارشناسان دینی و مادحین اهل بیت (ع) برای استفاده هرچه بهتر از این ماه کرده است.




خبرنگار خبرگزاری آنا در همین زمینه مصاحبه‌ای را با حسین هوشیار؛ مداح اهل بیت (ع) انجام داده است که بخش اول این مصاحبه چند روز پیش در خبرگزاری آنا منتشر شد. در ادامه بخش دوم گفتگوی خبرگزاری آنا با حسین هوشیار را می‌‌خوانید.


آنا: روضه‌های خانگی، فامیلی و محلی با وجود تعداد کم و کوچک بودنشان برکات مادی و معنوی بسیاری داشته، اهالی محل از صبح مشاغل‌شان را رفع و رجوع می‌کردند، شب جایی دور هم جمع می‌شدند، یک روضه مختصری احتمالاً بوده و اینها از هم متفرق می‌شدند که این جمع شدن خیلی منشأ اثر بود. اما الان ما جمع شدن‌های فامیلی‌مان خیلی دیر به دیر شده این مجالس کوچک امروز کم‌رنگ شده است. باید چه کنیم که آن جلسات دوباره راه بیفتد؟ آیا اصلاً نیاز هست دوباره راه بیفتد؟


هوشیار: یکی از رازهای ماندگاری هیئت‌ها در طول این همه دهه و قرن‌های گذشته، کارکرد اجتماعی هیئت بوده است. همین مطلبی که گفتید. این را باید جامعه‌شناس‌ها بیایند بحث کنند. یعنی یکی از معجزات و عنایات امام حسین (ع) این است که این کارکرد اجتماعی هیئت را به هیئت‌ها در واقع هدیه کردند.


به نظرم اگر صله رحم جزء آموزه‌های دینی ماست، اگر حل کردن مشکلات مؤمنین جزء آموزه‌های دینی ماست، اگر خبردار شدن از درد همسایه و برادر دینی از مؤکدات معصومین (علیهم‌السلام) است، چه بهتر که اینها همه در هیئت انجام شود، همان‌طور که کارکرد مسجد هم این بوده است. یعنی در یک منظر، همین سؤال شما را می‌شود در بحث مسجد هم مطرح کرد و کارکرد محلی و منطقه‌ای مسجد و کارکرد اجتماعی مساجد را مطرح کرد که متأسفانه امروز در خیلی از مساجد کم‌رنگ شده است. ما نیاز به این داریم که یک بازگشت به این اصالت‌ها بکنیم. معتقدم مهم‌ترین آسیبی که مدرنیته به هیئت‌ها زده همین نکته‌ای است که شما گفتید. اصرار بر داشتن جلسات بزرگ، اصرار بر ثبت و ضبط برنامه‌ها یک استانداردهایی را می‌طلبد که برای اینکه آن استانداردها را شما رعایت کنید، مجبور می‌شوید از بعضی از علاقه‌های محلی چشم بپوشید.





آنا: در عین حال که باید مجالس بزرگ و باشکوه برای اهل بیت (ع) برگزار شود در کنار آن باید این مجالس محلی هم مورد توجه قرار گیرند؛ درباره آسیب‌هایی که برگزاری جلسات بزرگ دارد را بیشتر بیان کنید.


هوشیار: در برخی موارد آن مداحی که به عنوان مداح محلی می‌تواند کارکرد خیلی بالایی داشته باشد، به محض اینکه می‌بیند می‌تواند رسانه‌ای بخواند، به نحوی که قابلیت ضبط و توزیع و پخش دارد، دیگر خودش قائل به این نیست که یک مداح محلی باشد و ترجیح می‌دهد دیگر کارکرد خودش را از یک مداح محله به سمت یک مداح فرامحلی و حتی بین شهری و نهایتاً کشوری برساند.



دغدغه این روزهای من گریه‌های بی‌صداست! کسانی که عزیزانشان را بر اثر کرونا از دست دادند و فرصت نکردند با عزیزشان وداع کنند!و برای آنها مراسم بگیرند و سوگواری کنند.



روی صحبتم با این مداحان عزیز است که خطاب به آنها این‌طور عرض می‌کنم که خداوند تعالی وقتی 124 هزار پیامبر را مبعوث کرد بنا به قولی، از بین آنها فقط پنج پیامبر بودند که پیامبران اولی‌العزم بودند و یا مأموریت‌های پیامبرانی که نام آنها در قرآن آمده مشخص است. قرار نبوده همه به یک اندازه مسئولیت داشته باشند. اجازه بدهند که کسانی که اولی‌العزم هستند در امر ستایشگری کارشان را بکنند، من این را خطاب به خودم هم دارم می‌گویم، و من هم کار خودم را بکنم. قرار نیست همه ما معروف شویم. قرار نیست همه ما را رسانه ملی نشان دهد. قرار نیست همه ما در سایت‌ها و فضای مجازی جمعیتی به هم بزنیم و طرفدار جمع کنیم. حالا گذشته از مسائل اخلاقی‌اش که جای شک و شبهه دارد در بحث خلوص که قطعاً چیزی که ارزان به دست بیاید ارزان از دست می‌رود، در عین حال یک مسئولیت هم هست، فردای قیامت چه بسا جلوی ما را بگیرند بگویند تو می‌توانستی یک کارکرد محلی و منطقه‌ای موفق داشته باشی و به تو هم نیاز بود ولی به خاطر گرفتار شدن در یک‌سری توهمات کاری کردی که نه آن مأموریتت را انجام دادی و نه موفق شدی در مطلب دوم و چیزی برای ما نیاوردی.


گفتگو با حاج حسین هوشیار


در دو قسمت باید به این موضوع نگاه شود. یک، خودِ مداحان که کمتر دارند راضی می‌شوند به محلی ماندن و محلی خواندن. نکته دوم مربوط به رسانه است. در هر صورت جذابیت رسانه باعث شده که امروز یکی از آسیب‌هایش این باشد که هیئت‌های محلی ما کم‌رنگ شوند. باید بتوانیم یک آشتی ایجاد کنیم، در اینکه هیئت‌های محلی را جذاب نگه داریم و در عین حال برای کارکرد اجتماعی آنها احترام قائل شویم.


آنا: برخی از اساس با این دیدگاه وارد این کار شدند که ما چه‌طور باید بشویم حاج منصور ارضی یا حاج محمود کریمی، این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید که اصلاً از ورود دنبال چنین چیزهایی هستند؟


هوشیار: اولی‌العزم بودن در مداحی به مراتب دردسرسازتر و خطرناک‌تر از اولی‌العزم بودن در رسالت پیغمبری است چون آنها به مقام عصمت رسیده بودند اما قطعاً اولی‌العزم‌های مداحی چون مقام عصمت را ندارند بیشتر باید مواظب باشند. اساساً نوکری اهل بیت (علیهم‌السلام) جایی برای فخرفروشی برای خود انسان ندارد. اگر فخری هست، بعد از کنار رفتن پرده‌های این دنیاست. این را باید بفهمیم که ما داریم نوکری می‌کنیم. این چیزی که شما گفتید قطعاً تماماً و همه و همه نشانه بی‌معرفتی است. کسی که این دغدغه را دارد کی معروف شود، چقدر فالور جمع می‌کند، چقدر لایک می‌خورد، کجا دعوتش می‌کنند، نوکر است ولی یک نوکر بی‌معرفت.



در برخی موارد مداحی که به عنوان مداح محلی می‌تواند کارکرد خیلی بالایی داشته باشد، به محض اینکه می‌بیند می‌تواند رسانه‌ای بخواند، به نحوی که قابلیت ضبط، توزیع و پخش دارد، دیگر خودش قائل به این نیست که یک مداح محلی باشد.



اگر من سِمت نوکری را از او نمی‌گیرم چون از کرم ارباب‌مان خبر دارم که نمی‌توانم، جرئت ندارم بگویم نوکر نیست چون می‌ترسم ارباب بگوید به تو چه مربوطه؟ او نوکر است ولی قطعاً یک نوکر بی‌معرفت است. دلیلش این است که در جایی که باید نمره را ارباب بدهد، دوست دارد نمره را از مستمع بگیرد. جایی که اصلاً شاخصه‌های ارزیابی چیزهایی نیست که در این دنیا ما می‌بینیم، او همه دغدغه‌اش این است که در این دنیا او را ارزیابی کنند. حالا یا با سطح جلساتی که دعوتش می‌کنند یا با سطح مبلغی که به او می‌دهند یا سطح تشویقی که می‌شود و چیزهایی که می‌دانیم و می‌دانند. این است که من توصیه‌ام به این گروه از افراد این است که یک بار دیگر بازنگری کنند در اینکه نوکری امام حسین(ع) یعنی چه؟ باید بگوییم هر چه که تو خواستی، به هر میزان که تو خواستی.


آنا: با شروع گسترش کرونا در کشور عده‌ای شبهه‌ای مطرح کردند که اساساً توسل کاری نکرد و نمی‌کند و حتی همان روزهای اول هم بیان شد که اتفاقاتی که در اروپا افتاد بعد از این بود که کلیسا آن ادعاهایی که داشته را نمی‌تواند انجام دهد در حالی که الان می‌بینیم همان غربی‌ها و آمریکایی‌ها باز رو آورده‌اند به دعا کردن و با خدا صحبت کردن؛ درباره این موضوع هم صحبت کنید.


هوشیار: همین اول عرض کنم دین ما با دین اروپایی‌ها متفاوت است. آنها بلایی که سر دین آوردند در دوره رنسانس، به تلافی و به انتقام قرون وسطی، جز پوست و استخوانی از مسیحیت در اروپا باقی نمانده است! پس تازه همان دینی که جز پوست و استخوانی نمانده، همان دینی که جز به تخلیه کردن نمی‌اندیشد، همان دینی که اجازه می‌دهد یک هفته هر کاری که دوست داری بکن بعد بیا پیش پدر مقدس و اعتراف کن و آب مقدس بریزیم به سر و رویت و برو و یک هفته فرصت داری؛ همان دینی که بهشت و جهنم را خرید و فروش می‌کند. تازه آنها به این دین دست‌شان را آویخته‌اند و دستاویزشان چنین دینی شده است. یک دین نصفه و نیمه و ناقص هم برای اروپایی‌ها امروز نمادی از نجات است. حالا من این را گفتم که برسیم به اینکه دین ما هرگز چنین دینی نیست، دینی کامل‌تر است. دین ما بحمدلله از دستبرد تحریف‌ها در مقایسه با مسیحیت در امان مانده است. دین ما چه می‌گوید؟ دین ما یک فلسفه بسیار محکم دارد. دین ما هم تخلیه می‌کند هم تغذیه. وقتی به تغذیه می‌رسیم، می‌رسیم به علل و اسباب، می‌رسیم به اهل بیت (ع).


آنا: متاسفانه این شبهاب به صورت گسترده در فضای مجازی منتشر می‌شود و بحث‌ها درباره آن به فضای حقیقی هم کشیده می‌شود و می‌بینیم گاهی تأثیرات منفی هم باقی می‌گذارد؛ راه مقابله با این شبهات و جواب صحیح اینها چیست؟


هوشیار: خداوند عالم هستی را بر قانون اسباب بنا نهاده است. یعنی فلسفه‌ای بسیار ساده است که آتش در اسباب الهی سبب سوختن است. قانون اسباب الهی مشخص و ملموس است. قانون جاذبه سبب سقوط است و قانون اینرسی سبب تصادف است، حرکت یا سکون را ایجاد می‌کند، تعجب می‌کنم که چرا به این نکته در صفحات مجازی، چه رسمی چه غیررسمی، کمتر پرداخته شد که خیلی ساده بشود پاسخ این شبهات را داد. ما چه انتظاری داریم؟ از خداوند می‌خواهیم قانون هستی را به خاطر «من» نگه دارد. آیا این منطقی است؟ خداوند در طول تاریخ چند بار این کار را کرده که ما اسمش را معجزه گذاشته‌ایم؟ اصلاً مگر ما از اهل بیت (علیهم‌السلام) وقتی زیارت‌شان می‌رفتیم، انتظار داشتیم معجزه‌ای کند که قانون اسباب الهی را زیر پا بگذارد؟ هرگز!





اهل بیت (علیهم‌السلام) مسبب‌الاسباب هستند اما اوج بی‌معرفتی است و اوج کم خواستن است که ما از اهل بیت (علیهم‌السلام) بخواهیم که قوانین الهی را به خاطر ما تغییر دهند. اگر این قوانین تغییر نکند آیا نشانه ناتوانی اهل بیت (علیهم‌السلام) است یا نشانه کم‌فهمی و کج‌فهمی من است؟ این خیلی مطلب روشنی است. اهل بیت (علیهم‌السلام) نیامدند و مبعوث نشدند به رسالت یا به امامت، که هر از چندگاهی قوانین طبیعی را جابه‌جا کنند که ما ایمان بیاوریم. کما اینکه همیشه گفتیم معجزه دقیقاً موقعی رخ می‌داد که اتفاقاً مخاطبان آن‌قدر بی‌معرفت بودند که استدلال‌های نظری قانع‌شان نمی‌کرد و آن پیامبر مجبور می‌شد که یک کار خارق‌العاده انجام دهد. یعنی کاری که عادت را می‌شکند.


این کج‌فهمی است که ما هم در مقام کسانی بربیاییم که به حضرت موسی گفتند اگر راست می‌گویی، معجزه نشان بده! معجزه نشان داد اما قطعاً ته دلش هم گفت ای بی‌معرفت‌ها! حضرت عیسی مجبور بود مرده زنده کند تا دیگران حرفش را قبول کنند چون مخاطبانش بی‌معرفت بودند.


خداوند حقایق ناب خودش را همیشه مکتوم نگه می‌دارد که با تلاش و با عقل به آن برسید نه با یک معجزه. البته ما منکر معجزه نیستیم. معجزه برای من امری حل شده است، عنایت دیده‌ام، حل شده است اما هیچ‌گاه به خاطر عنایت و معجزه اهل بیت (علیهم‌السلام) را دوست نداشتم که امروز اگر نیست بخواهم آنها را رها کنم چون معتقدم اهل بیت (علیهم‌السلام) هم بندگان خدا بودند و هستند ولی بندگان برگزیده خدا. هرگز از طرف خداوند و خودشان هم به عنوان بندگان صالح خدا، دوست نداشتند همیشه با بندگانی مصادف باشند که مجبور باشند برای اینکه اعتقاد آنها را تضمین کنند، معجزه به خرج بدهند. این پاسخ روشن است. پس از آنجایی که قوانین طبیعت را قرار نیست مرتباً نقض کنیم و این در طول تاریخ چند بار بیشتر رخ نمی‌دهد، برای افراد خاص، در شرایط خاص، در مکان‌های خاص، قرار نیست این «خاص»، «عام» بشود، لذا طبیعی است که این اتفاق نیفتد. البته به توکل اعتقاد داریم. معتقدیم لا حول و لا قوة الا بالله، باز هم اگر اتفاقی بیفتد، نظر خداوند است و اگر معجزه‌ای در حرمی دیده شود که هیچ هم بعید نیست، به آن هم اعتقاد داریم، باز هم عنایتی است که به خاطر توسل ما رخ داده است.


آنا: ابتدای همه‌گیری کرونا و الان که کمی فروکش کرده است خیلی‌ها می‌گویند اصلاً مأمن، محل رجوع و ملجأمان همیشه حرم بوده، حالا مگر می‌شود حرم خودش باعث بیماری و ضرر باشد؟!


هوشیار: هر دو گروه، هم گروهی که داشتند در را می‌شکستند که وارد حرم بشوند، هم گروه غافل مغرض ملحدی که حرم را به تمسخر گرفته بود، هر دو یک عیب داشتند و این بود که هر دو نمی‌دانستند که مسبب‌الاسباب خداوند و بعد اهل بیت (علیهم‌السلام) هستند؛ اما قرار نیست قوانین طبیعت را نقض کنند. حرف من این است. کما اینکه وقتی که قرار است قوانین طبیعت اثر کشندگی سم را درون خودش دارد، امامان ما با سم به شهادت می‌رسند. قرار نیست به شهادت نرسند؛ امامانی که به وسیله سمّ به شهادت رسیدند می‌توانستند دعا کنند خدایا اثر سمّ را الان از من دور کن. آیا خداوند این کار را نمی‌کرد؟ قطعاً به دعای بنده، مشیت بر این است. خدا می‌گوید من همه ابزارم را، حتی قوانینم را جای امتحان شما قرار داده‌ام.



خداوند عالم هستی را بر قانون اسباب بنا نهاده است. یعنی فلسفه‌ای بسیار ساده است که آتش در اسباب الهی سبب سوختن است. ویروس کرونا هم طبق روال طبیعت پیش می‌رود. ما چه انتظاری داریم؟ از خداوند می‌خواهیم قانون هستی را به خاطر «من» نگه دارد. آیا این منطقی است؟



اگر قرار است این امتحانات را جابه‌جا کند، مثل دانش‌آموزی که به معلمش می‌گوید من این را بلد نیستم، می‌شود امتحانم را عوض کنی؟ یک بار! دو بار! می‌شود اصلاً این سؤالات را من جواب ندهم؟ می‌شود آنی که خودم دوست دارم؟ پس دیگر اسمش را امتحان نگذار! قرار نیست به رتبه بالاتری بروی! اگر قرار است ما امتحان شویم، قرار نیست به ممتحن خود بگوییم که چه کار بکن با من. این یک چیز خیلی روشنی است. آن شخصی هم که در را می‌شکند، نمی‌دانست، یعنی درد دین داشت، فهم دین نداشت. به جرئت می‌گویم فرق شیعه با بقیه ادیان همین پویایی‌اش است که می‌تواند با فلسفه خودش صفر تا 100 زندگی را تبیین کند. دینی که می‌تواند همه چیز را مشخص کند تا تو هیچ‌وقت سردرگم نباشی! حیران نباشی! آنها حیران بودند، فلسفه دینی‌شان دچار مشکل بوده است.


آنا: از ابتدای شیوع ویروس کرونا در کشور بسیاری از مردم درگیر این بیماری شدند و تعداد بسیاری عزیزان خودشان را از دست دادند، شما در ابتدای گفتگو با کارکرد هیئت در آرامش بخشیدن به بازماندگان اشاره کردید؛ کمی بیشتر در این رابطه توضیح بفرمایید.


هوشیار: شاید این در واقع یک سؤال باشد که دغدغه این روزهای شما چیست؟ جواب من این است؛ دغدغه من گریه‌های بی‌صداست! کسانی که فرصت نکردند با عزیزشان وداع کنند! ببینید این کسی که کرونا گرفته یک ماه در قرنطینه بوده و خانواده‌اش او را ندیدند و بعد از یک ماه وقتی که بردند هم ندیدند! باید رسانه‌ها روی این موضوع کار کنند مثلاً یک پویش با نام «گریه‌های بی‌صدا»، «درد مشترک» یا «همه همدردیم» کار کنند و در صداوسیما و رسانه‌های مختلف محتوا تولید کنند.


گفتگو با حاج حسین هوشیار


بنده در ایام کرونا دایی‌ام را از دست دادم، بعد از دفنش گفتند آقا فلانجاست! گفتم آخر چرا؟! نگو این‌قدر مثلاً عفونت شدید بوده، پروتکل این را می‌گفت، همه تسلیم شدند. یکی از تلخ‌ترین خبرهایی که در این مدت شنیدم و هیچ‌گاه از ذهن من بیرون نمی‌رود خودکشی خانواده‌ای در تجریش بود! پدر خانواده بر اثر کرونا فوت می‌کند، پسر جوانش بعد از مدتی خودکشی می‌کند و مرتباً هم حرفش این بود که چرا کسی نیامد برای تسلیت؟ چرا من ندیدمش؟ چرا وداع نکردیم؟ چرا این‌طور شد؟ و مادر خانواده هم هنوز سه روز از فوت پسر نگذشته خودکشی می‌کند. یعنی یک خانواده فقط به خاطر اینکه امکان گفتن تسلیت و ابراز سوگ نداشتند و نتوانستند همدردی‌ها را به خودشان جلب کنند و  این داغ را تحمل کنند، از دنیا رفتند. این چیزی است که متأسفانه مغفول مانده است.


از نظر روانی آقای جهانپور؛ سخنگوی وزارت بهداشت نمی‌تواند در ساعت دو خبر، روضه بخواند، قرار است روحیه را حفظ کند، ولی یکی از کارکردهای هیئت که اولش گفتم جایی که آنها می‌توانستند بیایند اشک بریزند. من چهلم دایی‌مان وقتی در بهشت زهرا دیگر وقتی به زور گفتیم همان هفت، هشت 10 نفر بیایید، من می‌دیدم وقتی داشتم می‌خواندم، مردمی که دور ما بودند، همه آمدند، با اینکه عزیز آنها از دنیا نرفته بود ولی همه تشنه بودند این سلام را بشنوند، این یک خاطره جالبی است که وقتی با یک بلندگوی دستی کوچولو صدای السلام یا اباعبدالله توی بهشت زهرا من گفتم، مردم می‌آمدند تشنه این سلام بودند که آن را بشنوند. این علاقه مردم جالب بود و نشان می‌دهد که هیئت می‌تواند آنها را به آرامش برساند. بی‌تابانی که در گوشه و کنار عزیز خود را به خاطر کرونا یا هر مشکل دیگری در این ایام از دست داده بودند، به محض اینکه تا صدای روضه‌ای بلند شد، همه آمدند و خیلی عجیب بود. این دغدغه من در این مدت بوده که خدایا برای اینها چه کردیم؟ اصلاً مسئولیت اجتماعی ما در قبال اینها چیست؟


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته