دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 خرداد 1399 - 00:05
آنا گزارش می‌دهد؛

ورزش ایران حیاط خلوت چهره‌های سیاسی حاشیه‌دار/ از قاری پیام خاتمی تا سخنگوی فراکسیون اصلاح‌طلبان شورای شهر

اهالی ورزش سال‌هاست عمر خود را برای ورزش کشور صرف کردند؛ کسانی که مهارت و علم و تخصص کافی در ورزش دارند اما به دلیل ساختار وزارت ورزش پشت درهای بسته ماندند.
کد خبر : 488604
photo_2020-06-13_09-07-20.jpg

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، همواره انتخاب و انتصاب مسئولان ورزش یکی از مسائل مهم و ضروری است؛ چراکه مهمترین عامل دوام و در نتیجه تصمیمات درست و منطقی در گرو انتخاب مدیران شایسته است. بدون شک اگر مدیران شایسته و تربیت‌یافته در رأس سازمان قرار بگیرند، شرایط در سازمان مربوطه به طرز چشم‌گیری رو به رشد حرکت می‌کند؛ مدیریت شایسته محور اصلی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به شمار می‌آید. بنابراین انتخاب و انتصاب‌ها باید بر اساس معیارها و ملاک‌هایی باشد تا افراد شایسته روی کار بیایند و بتوانند تصمیمات مهم و کلیدی برای ورزش ایران بگیرند. هرساله تعدادی از مدیران ورزشی در سطوح مختلف عالی، میانی و عملیاتی جابجا می‌شوند. سؤال این است که آیا برای چنین عزل و نصب‌هایی ملاک و معیار قابل قبولی وجود دارد؟


مدیریت علمی و شایسته‌سالاری در ورزش کشور همیشه وجود داشته و تأکید زیادی هم بر آن شده است. اما موضوعی که شاید از ابتدای ورزش شاهد آن بوده‌ایم و بعضاً اثرات آن را در بسیاری از موارد از جمله تعلیق فوتبال، از دست دادن کرسی کمیته بین‌المللی المپیک و . . . دیده‌ایم درهم‌آمیختگی سیاست در ورزش بوده است.


به گفته خیلی از کارشناسان، ورزش همیشه خلوتگاه سیاسیون بوده و این موضوع سال‌هاست که به مسئله عادی تبدیل‌شده است.در حال حاضر از همه اقشار از افراد نظامی، پزشک، روحانی و کارشناسان علوم سیاسی و . .. در پست‌های مختلف ورزش حضور دارند و جالب اینکه بعضاً در پست‌های مشغول به کار هستند که تصمیمات مهم و کلیدی ورزش باید زیر نظر آن‌ها گرفته شود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امروزه سایه سیاست بیش از هر زمانی در ورزش احساس می‌شود و این سیاست زدگی، ورزش کشور را در لبه پرتگاه قرار داده است.


سالیان متمادی چرخه معیوب مدیریتی ورزش ادامه داشته و افراد سیاسی در جایگاه‌های مختلف در آن حضور داشته‌اند.جامعه ورزش همواره علاقه‌مندند که سرنوشت ورزش به دست مدیران ورزشی و اهالی آن واگذار شود، موضوعی که وعده همیشگی رئیس‌جمهور و البته بسیاری از سیاست‌مداران در صحبت‌های انتخاباتی خود بوده است. شاید البته این وعده و وعیده‌ها هم مانند خصوصی‌سازی و واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است که سال‌ها وعده آن به مردم و جامعه ورزشی داده شده است.


پس ‌از اینکه مسعود سلطانی‌فر توانست رأی اعتماد از مجلسی‌ها بگیرد و به‌عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب شود؛ رئیس‌جمهور به او لقب کامپیوتر ورزش داد! اما نکته جالب‌توجه در وزارت ورزش و جوانان از زمان حضور سلطانی‌فر حضور افراد سیاسی در این وزارتخانه بود. به‌طوری که می‌توان گفت در این دوره بیش از هر زمانی بیشتر افراد سیاسی به جای اهالی ورزش در کنار وزیر ورزش و جوانان بودند. هر ۶ معاون وزیر ورزش و بسیاری از مدیران ستادی وزارت ورزش سابقه سیاسی دارند و به نظر می‌رسد حضورشان در عرصه ورزش بی‌تأثیر از این موضوع نباشد. متأسفانه در بسیاری از موارد انتصاب‌های صورت گرفته بدون در نظر گرفتن تخصص و شایسته‌سالاری بوده است. یکی از این موارد حضور یک فرد با دکترای تربیت‌بدنی به‌عنوان مدیرکل امور اداری (‌عباس نظریان از دانشگاه شهید رجایی) و یا کارشناس علوم سیاسی به‌عنوان مدیرکل ورزش روستایی( رضا حجتی از دانشگاه تهران) است. شاید بتوان گفت این انتصاب‌ها مهر تأییدی بر روابط سیاسی است.


همان‌گونه که می‌دانید هر ۶ معاونت وزارت ورزش از کارکنان وزارت ورزش نیستند که این موضوع به‌نوبه خود در طول تاریخ ورزش بی‌سابقه بوده است . بالاترین سطح تصمیم‌گیری در این وزارتخانه شورای معاونین است. شورایی که تقریباً تمامی افراد آن جز برانوش نیک‌بین کارمند این وزارتخانه نیستند و سابقه حضور و مدیریت در این دستگاه را هم نداشته‌اند. بدون شک تصمیم‌گیری در حوزه ورزش که کار کاملاً تخصصی است، تصمیم‌گیری‌ها باید توسط افراد متخصص این حوزه گرفته شود و نبود این افراد ضربه‌های جبران‌ناپذیری به بدنه ورزش وارد می‌کند. افرادی که به لحاظ عدم وابستگی سازمانی، تعلق خاطر کمتری به ورزش و دستگاه دارند و پس از مدت کوتاهی هم به دستگاه‌های خود بازمی‌گردند اما در تصمیم‌گیری‌های کلان ورزش نقش به سزایی دارند.


در گذشته ورزش کشور شاهد حضور مهندسان بود و در حال حاضر سیاسیون به ورزش کشور ورود جدی کرده‌اند که در مطلب قبلی به مدیران شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی پرداخته شد و در ادامه به نحوه حضور و سوابق معاونین این وزارت ورزش و جوانان می‌پردازیم.


ژاله فرامرزیان: یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب است که در همایش اصلاح‌طلبان پیام محمد خاتمی را برای حضار قرائت کرد و در انتخابات شورای شهر تهران به یک چهره جنجالی و پرحاشیه تبدیل شد. در دولت تدبیر و امید اولین تجربه مدیریت جدی ایشان رقم خورد و به مدت ۳.۵ سال در سمت مدیرکل دفتر تشکیلات و بهبود روش‌های وزارت کشور و یک‌ساله نیز عهده‌دار سمت معاونت برنامه‌ریزی منابع و هماهنگی امور استان‌های معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در دولت یازدهم بوده است. وی سپس به‌عنوان معاون توسعه منابع و پشتیبانی وزیر انتخاب شد. البته او کارشناس ارشد مدیریت دولتی است و قبل از دولت تدبیر و امید هیچ سابقه مدیریت مهمی به چشم نمی‌خورد.


مهین فرهادی‌زاد: دانش‌آموخته دانشکده تربیت معلم که در سال ۱۳۶۳ کارشناسی تربیت‌بدنی و مقطع دکتری مدیریت ورزشی خود را در سال ۱۳۹۷ کسب کرد که بیش از ۳۵ سال سابقه خدمت دارد. حضور فعال او در زمان حضور فائزه هاشمی و طاهره طاهریان در سازمان تربیت‌بدنی وقت و فدراسیون همبستگی کشورهای اسلامی باز می‌گردد که گفته می‌شود ایشان مراودات زیادی با خانم هاشمی داشته و در کمیته ورزش بانوان اصلاح‌طلبان همکاری داشته است و در همین راستا خانم طاهریان و هاشمی از حامیان او بودند و در انتصابش نقش تعیین‌کننده‌ایی داشته‌اند.


جمشید تقی زاده: دارای مدرک تحصیلی دکتری مديريت و برنامه‌ریزی و همچنين کارشناسی عمران است که پيش از وزارت ورزش مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری را برعهده داشته است.او سوابقی همچون شهرداری تبریز و معاونت اشتغال سازمان تربیت‌بدنی و مدیرکل تربیت‌بدنی استان‌های تهران و آذربايجان شرقی را در کارنامه فعاليتی خود دارد.


تقی‌زاده مسن‌ترین معاون وزارت ورزش بوده (۶۳ سال) و در سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۹۶ تاکنون دو بازنشسته شده است اما همچنان روی کار است و جالب اینکه مشمول قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان نشده است.


طبق شنیده‌ها او ارتباط بسیار خوبی با یکی از نمایندگان آذری زبان عضو هیئت رئیسه داشته است و در ماه‌های گذشته مراجع نظارتی به حضور تقی زاده در وزارت ورزش ورود کرده‌اند.


مهدی علی‌نژاد: دانش‌آموخته دانشگاه شهید بهشتی و دارای مدرک پزشکی(عمومی) که با ۴۲ سال سن جوان‌ترین معاون وزارتخانه است. از جمله سوابق مدیریتی وی می‌توان به ریاست فدراسیون ووشو، مدیرکلی دفتر ورزش وزارت نفت ، عضویت در هیئت‌مدیره باشگاه نفت تهران و مشاور ورزشی رئیس دانشگاه آزاد ( دکتر تهرانچی)اشاره کرد.


عبدالحمید احمدی: یکی دیگر از معاونین سلطانی فر است که به‌عنوان معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی منصوب‌شده است. پیش از این دو معاونت فرهنگی و ورزش همگانی در وزارتخانه بوده که دوره ریاست سلطانی‌فر این دو معاونت با یکدیگر ادغام شدند؛ مسئولیت معاون همگانی بر عهده غلامرضا شعبانی بهار و معاونت فرهنگی هم بر عهده احمدی بود که پس از ادغام این دو معاونت به احمدی واگذار شد. او از دوره ریاست گودرزی در این وزارت خانه بوده و گفته می‌شود از افراد نزدیک به وزیر سابق ورزش و جوانان بوده است.احمدی سابقه چندانی در ورزش ندارد و تنها به‌عنوان رئیس انجمن نویسندگان، خبرنگاران و عکاسان ورزشی به‌طور هم‌زمان با پست معاونت خود در وزارت ورزش مشغول به فعالیت است.


محمدمهدی تندگویان: او دارای کارشناسی رشته مدیریت گرایش اطلاعات و ارتباطات و کارشناسی ارشد رشته مدیریت شهری است. وی عضو شورای اسلامی شهر تهران در دوره چهارم و سخنگوی فراکسیون اصلاح‌طلبان شورای شهر در آن دوره بود و پس از عدم راه‌یابی مجدد به شورای شهر در شهریورماه ۱۳۹۶ تندگویان با حکم سلطانی فر به‌عنوان معاون امور ساماندهی جوانان وزارت ورزش و جوانان منصوب شد.طبق شنیده‌ها نامبرده ارتباط بسیار نزدیکی با محمد خاتمی رئیس‌جمهور سابق داشته و از حمایت آقای هاشمی هم بهره‌مند بوده است.


با نگاه اجمالی میانگین سنی معاونین سلطانی فر حدود ۵۴ سال است که با توجه به اینکه این وزارتخانه متولی امور جوانان است و به‌نوعی مدافع حقوق آن‌ها است و با توجه به وعده‌های رئیس‌جمهور و وزیر ورزش این عدد نشان می‌دهد عزم جدی در خصوص استفاده از مدیران جوان در وزارت ورزش وجود ندارد و بیشتر این موضوع جنبه شعارگونه داشته است.


موضوع قابل‌توجه دیگر عدم ارتباط مدرک تحصیلی برخی از معاونین و مدیران وزارت ورزش با پست مربوطه هست که هیچ‌گونه ارتباطی وجود نداشته و به معنایی تخصص در وزارت ورزش کمتر مورد توجه هست همان‌طور که در شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی شاهد آن بودیم.


عدم استفاده از نیروهای درون‌ سازمانی در معاونت‌های این وزارتخانه نشان‌دهنده عدم اطمینان وزیر ورزش به متخصصین و کارشناسان این دستگاه است که مهر تأییدی است بر عدم شایسته‌سالاری در ورزش کشور و توجه به بدنه کارشناسی وزارت ورزش و جوانان است؛ برخلاف وعده‌هایی که آن‌ها در ابتدای کار خود به کارکنان و مدیران داده بودند.


اهالی ورزش سال‌هاست که عمر خود را برای ورزش کشور صرف کردند؛ کسانی که مهارت و علم و تخصص کافی در ورزش دارند اما به دلیل ساختار وزارت ورزش پشت درهای بسته ماندند و از تخصص و علم آن‌ها هیچ استفاده‌ای نمی‌شود. بر هیچ‌کس پوشیده نیست که ورزش دارای ظرفیت‌های بالایی است و اقبال عمومی خوبی دارد و افراد مختلف دوست دارند در این حوزه ورود کنند؛ اما بدون شک ورود افراد غیرمتخصص به ورزش و وزارت ورزش تنها باعث شهرت برای آن‌ها شده و مسائل کلان ورزش مهجور می‌ماند.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته