نخبه‌کشی کانون کارگردانان برای نجات کارگردان ورشکسته/چه کسانی مخالف همدلی در سینما هستند؟

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در حالی که شهاب حسینی با سخنانی از ایجاد نفاق در جشنواره فیلم فجر از سوی مسعود کیمیایی انتقاد کرده بود؛ کانون کارگردانان با صدور  بیانیه‌ای با حمله به شهاب حسینی، تلویحاً از نفاق ایجادشده توسط مسعود کیمیایی حمایت کرد.

بسیاری بر این باورند که اگر چه مسعود کیمیایی هنرمند پیشکسوت و قابل احترام است و البته شکی بر آن نیست، اما چند سالی است به عنوان یک هنرمند ورشکسته شناخته می‌شود. چرا که اقبالی نسبت آثارش نمی شود و عملاً با شکست در گیشه روبروست.

وی در سالروز تولدش، از نداشتن سرمایه‌گذار برای ساخت فیلمنامه‌اش گلایه کرد  تا قلب میلیاردر سینما  یعنی «صادق رنجکشان» را به دست آورد و بتواند بوسیله سرمایه‌گذاری او، فیلم سینمایی «خون شد» را به تصویر بکشد.

اما در حالی که به نظر می‌رسید  کیمیایی با تولید ضعیف این فیلم،  آخرین فرصت فیلمسازی‌اش را از دست داده و عملاً به تاریخ خواهد پیوست، مشاورانش برای نجات او  دستور پخت آش «پروژه تحریم» را طراحی کردند؛ تا به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی و همدردی با بازماندگان، از جشنواره انصراف دهد. اقدامی که به نظر آنها می‌توانست  ساخته ضعیف کیمیایی را از آماج انتقادهای اهل فن نجات دهد و البته شاید  پروپاگاندای ایجاد شده هم بتواند بخشی از نگاه‌ها را از فیلم ضعیفش به عملکرد سیاسی‌اش سوق دهد! 

دستور پختی که در آغاز به تحریک برخی دیگر هنرمندان منجر شد؛ اما در ادامه با صدور بیانیه‌ای هوشمندانه توسط شهاب حسینی بهترین بازیگر جشنواره بین‌المللی فیلم کن و انتقاد وی از این اقدام منافقانه، ادامه پروژه تحریم متوقف و با شکست مواجه شد.

ناگفته نماند گلایه‌های وی از اقدام مسعود کیمیایی در ایجاد نفاق و ایجاد ناامیدی برای جوانان جویای نام در جشنواره، نه تنها  مورد توجه کانون کارگردان قرار نگرفت بلکه این کانون در اقدامی وقیحانه و با صدور بیانیه‌ای در حمایت از هنرمند ورشکسته و با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی مطرح شده توسط شهاب حسینی به انتقاد از وی پرداخت!

اقدام سئوال‌برانگیز کانون کارگردانان که توقع می‌رفت بنا بر وظیفه ذاتی خود در آغاز «پروژه تحریم»، اقدامات مسعود کیمیایی را تقبیح کند و کارگردانان را دعوت به همدلی برای برگزاری بزرگترین جشن سینمای ایران کند،اما چشمان خود را بر رفتار غیرحرفه‌ای وی بست و حتی هنرمندی را هم که بنا به پختگی و فهمش، این موضوع را به‌خوبی درک کرده بود به بهانه تخریب شدن استاد، تخریب می‌کند! تا این سئوال ایجاد شود که با توجه به اینکه هم مسعود کیمیایی عضو کانون کارگردانان است و هم شهاب حسینی. پس این اقدام نابخردانه کانون که یکی از اعضایش را تخریب می‌کند برای حمایت از عضو دیگر مصداق چه عنوانی می‌تواند باشد؟

آیا صدور بیانیه عجولانه کانون کارگردانان اقدامی تلافی‌جویانه برای شکست پروژه تحریم نیست؟ آیا عصبانیت کانون کارگردانان از شهاب حسینی به‌خاطر حمایت از استاد است یا عصبانیتشان از سخنان شهاب حسینی است که حرف حق و حقیقت را زد و گفت منتظر دست‌های بیرونی نباشید؟

به‌ویژه اینکه این افراد خود نیز معتقدند مسعود کیمیایی روغن ریخته را نذر امامزاده کرده و «خون شد» احتمالاً آخرین حضور او در سینماست!

شایان ذکر است که سخنان حساب‌شده و صادقانه شهاب حسینی نه تنها مورد تحسین رسانه‌ها قرار گرفت بلکه در فضای مجازی نیز با استقبال جدی مواجه شد. پس تنها یک گروه مخالف همدلی اهالی سینما و اتفاقا موافق ایجاد نفاق بودند:کانون کارگردانان سینما!!

انتهای پیام/پ