دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نگاه آنا به فیلم‌های جشنواره فجر/ 9

«آن شب»؛ ترکیبی از همه‌چیز! / فیلمی نسبتاً امیدوار در سینمای قحطی‌زده ژانر وحشت

«آن شب» فراتر از فیلم‌های عمدتاً بی‌خودِ هنری و تجربی بوده و لااقل برای اعلام استقلال و بودن در یک فرم سینمای دوست‌داشتنی، دست و پایی امیدوارکننده می‌زند.
کد خبر : 470048
unnamed.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - محسن غلامی (قلعه‌سیدی): سینمای ایران نسبت به برخی قصه‌ها و چه بسا گونه‌های پرطرفدار داستانگویی، زیادی دستش خالی است؛ چون فیلمساز ما دم از تجربه‌گرایی نزده، بالتبع هم نتوانسته در فرم‌هایی همچون ژانر وحشت و یا چنین برندهایی خلق اثر کند.


شاید بعد از سالیانی بشود روی یکی از این فیلم‌های خاص ازجمله «آن شب» کوروش آهاری حساب جدی‌تری باز کرد؛ هرچند که همین تک‌فیلم‌ها را هم نمی‌شود به حساب سینمای ایران گذاشت. از این جهت که فیلم، سراسر رنگ و بویی خارج از فرم‌های معمول سینمای بومی دارد و البته این نوع روایتگری و دم زدن از قصه‌های هراس‌گونه و ملتهب به دور از فضای بومی، نکته بدی هم نیست.


آهاری با پتانسیل همیشگی شهاب حسینی، فرمش را از سینمایی وام می‌گیرد که قاب‌بندی و ادوات تصویری‌اش نمونه‌های خارجی بارزی دارد؛ تنها یک سری عادت‌های همیشگی فیلمساز ایرانی است که هرجا باشد دوباره خودش را جار می‌زند مثل لحن و روایت‌هایی که بالاخره در چهره و بازی کارکترهای ایرانی بازنمایی می‌شود.


«آن شب» سراغ قصه‌ای می‌رود که خاصه تعلیق و حرارت دارد؛ ماجرای خلسه‌وار کاراکترش را در برهوتی از سیاهی می‌کشاند و گذشته‌اش را مثل خوره‌ای در خواب وحشت‌زده او تصویر می‌کند. ماجرای بابک و گذشته متروک و چرک او را به فضای سورئال‌واری می‌برد و شخصیت اصلی و عقبه او را به چالش می‌کشد. چیزی شبیه استعاره‌های هراسناک و توهمات ذهنی ما ایرانی‌ها حتی در این فیلم با قاب‌بندی ایرانی‌زده شده، جار زده می‌شود؛ سیاهی، تاریکی، آینه تا حتی گربه و غیره!


همه این ادوات کنار هم چیده شده‌اند تا سراغ قصه‌ای برود که دم به لحظه به مخاطبش شوک می‌دهد. البته زیادی کش پیدا می‌کند و نماهایی حتی خسته‌کننده هم دارد اما به واقع سکانس‌های پرت و بی‌ربط از قصه را نمی‌بینیم؛ شاید ذات قصه‌های هنر و تجربه‌وار است که مخاطبش را کمی اذیت کند!


البته فیلم، نمایی تجربی دارد ولی بازهم قصه می‌گوید و مدام مخاطب و کاراکترهایش را درگیر می‌کند و به عذاب وا می‌دارد؛ همان بازی روحی و احساسی که حتی اگر بی‌منطق باشد ولی لااقل برای سینمای قحطی‌زده ما از ژانرهای این‌چنینی، تازگی دارد. به هرحال ردپای تجربه‌گرایی در «آن شب» به‌عینه مشهود است اما به‌واسطه همان بازی گرفتن‌های رنگ و صدا و نیمچه قصه درهمی که به آن وصله کرده، تعلیق در مخاطب را از دست نمی‌دهد.


کوروش آهاری در تجربه اول به‌واقع فیلم بدی نساخته هرچند که کمی خاص است؛ خاص نه از بابت نچسبی در فرم و روایت، بلکه در گونه‌ای که ما شاهد مصداقی‌اش را بر پرده سینمای خودی نداشته‌ایم. این نوع فیلم‌ها نیاز به ذائقه‌پروری دارند و لزوماً آن را باید با خودشان قیاس کرد. فیلم اما با بازی خوب دو کاراکتر اصلی از نفس نیفتاده و استعاره‌وار و با مفهوم، ایجاد تعلیق و کشش نسبی‌اش را در پلان آخر خلاصه می‌کند. پس قصه بی‌خودی نداشته و برایش فکر شده؛ هرچند ممکن است مخاطب سهل‎پسند سینما با دیدنش کمی به اذیت بیفتد البته طوری که کلیت ماجرا را پس بزند.


«آن شب» حاصل تجربه‌ای دخیل در روایت داستانی است. ترکیبی از فرم، عناصر وصله‌پینه سینمای مصطلح به وحشت و همچنین روایت. حتی خستگی و افت درونی این فیلم بازهم قابل تحمل است. «آن شب» فراتر از فیلم‌های عمدتاً بی‌خودِ هنری و تجربی بوده و لااقل برای اعلام استقلال و بودن در یک فرم سینمای دوست‌داشتنی، دست و پایی امیدوارکننده می‌زند.


انتهای پیام /4143/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته