دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
17 دی 1398 - 20:11

زندگی نامه صدر اعظم امیرکبیر ( میرزا محمدتقی‌خان فراهانی)

امیرکبیر بنیان‌گذار دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه‌گذاری شد. هم‌چنین انتشار روزنامهٔ وقایع اتفاقیه از جمله کارهای امیرکبیر به‌شمار می‌آید.
کد خبر : 464317
218359_130.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، میرزا محمدتقی خان فراهانی در سال ۱۱۸۶ در روستای هزاوه شهرستان اراک به دنیا آمد. پدر او یعنی کربلایی محمد قربان آشپز قائم مقام فراهانی (صدر اعظم محمدشاه قاجار) بود که این موضوع باعث شد میرزا محمدتقی در میان خاندان قائم مقام رشد کند و چیز‌های بسیاری بیاموزد. در واقع او وطن دوستی و استقلال طلبی را از عباس میرزا (شاهزاده اصلاح طلب ایرانی) و دو وزیر بلند آوازه اش یعنی قائم مقام و پسرش میرزاابولقاسم قائم مقام آموخت.


امير دو زن گرفته است. زن اولش، دختر عمويش بود يعني دختر حاج شهباز خان. نام او را "جان جان خانوم" ذکر کرده اند. از او سه فرزند داشت: ميرزا احمد خان مشهور به "اميرزاده" و دو دختر که بعدها يکي زن عزيز خان آجودان باشي سردار کل، دوست قديم امير، گرديد. و ديگري به عقد ميرزا رفيع خان مؤتمن درآمد. زن امير در 1285 با دختر بزرگش سلطان خانم به زيارت مکه رفت، و ظاهرا يکي دو سال بعد، در آذربايجان درگذشت.


سپس به خواست و اشاره ناصرالدین شاه با یگانه خواهر تنی ناصرالدین‌شاه که «ملک‌زاده خانم» نام داشت و به «عزت‌الدوله» ملقب بود در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ ازدواج کرد. ملک‌زاده خانم دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد امیر درآمد در حالی که امیر حدود چهل و سه سال داشت. نامه‌ای از امیر به ناصرالدین شاه هست که در آن نوشته است: «از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمی‌خواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.» که نشان دهنده اراده شاه در این ازدواج است. امیر از عزت الدوله نیز صاحب دو دختر شد که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک خانم» نام داشتند.


امیركبیر كه پایه‌گذار اندیشه‌ی ترقی در ایران به‌شمار می‌رود، در مدت سه‌سال و یك‌ماه و 27روز خود یك سیاست مستقل و ملی در پیش گرفت.


زمامداری امیركبیر وارث وضعی كاملا نامساعد و مملو از مشكلات و موانع برای خدمت و كار بود او موقعی مصدر كار شد كه همه چیز و همه جای مملكت را فساد فرا گرفته بود. كادر هیئت حاكمه به صورت غیرقابل اصلاحی در فساد غوطه‌ور بود. جنوب و شمال كشور مثل موم در دست انگلیس و روس قرار داشت. دربار بیش از آلت بی‌اراده‌ای در دست بیگانگان چیزی نبود.


اصلاح امور شهری


چاپار خانه و اداره پست جدید راه انداخت. آبله کوبی را تعمیم داد که البته با وجود خرافات در جامعه با ممانعت و سرسختی مردم مواجه شد. .پس جزوه هایی در مبارزه با آبله و وبا در میان مردم و ملایان منتشر کرد. یخچال ها را از آلودگی پاک کرد. به سنگفرش کردن کوچه و بازار همت گماشت. از نهر کرج  به تهران آورد و نخستین بیمارستان دولتی را بنا نمود.


تاسیس مدارس دارالفنون


مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد. مدرسه دارالفنون اولین مدرسهٔ جدید ایران بود که در آن اصول علمی جدید و دانش‌های مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده می‌شد و بسیاری از معلم‌های آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی مثل اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. شاهزادگان قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند که از این امکانات بهره‌مند می شدند. مدارس دارالفنون زمانی افتتاح شدو آغاز به کار کرد که امیرکبیر دیگر از صدارت برکنار شده و به کاشان تبعید شده بود! با این وجود و با مخالفت‌های میرزا آقاخان نوری جانشینش، دارالفنون کار خود را ادامه داد.امیرکبیر همچنین به ترجمه کتاب های اروپایی همت گماشت که در گسترش علم و فرهنگ مدرن موثر بود.


انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه


در سومین سال سلطنت ناصرالدین شاه در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) اولین شماره روزنامه «وقایع اتفاقیه» به کوشش امیرکبیر منتشر شد. امیرکبیر دستور داد برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق می‌گیرند اشتراک این روزنامه اجباری است. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصب‌ها، اعطای مقام‌ها، نشان‌ها و امتیازات چاپ می‌شد. در برخی شماره‌ها نیز اخبار رویدادهای شهرهای مختلف ایران به چاپ می‌رسید. همچنین این روزنامه بخش اخبار خارجیداشت که در آن اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ می‌رسید. این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. در همین روزنامه بود که در کمتر از یک سال پس از انتشار اولین شماره‌اش، خبر تحریف‌شده‌ای از مرگ امیرکبیر منتشر شد! امیر هیاتی از مترجمان زبانهای مختلف تشکیل و باب روزنامه های فرنگی را به ایران باز نمود که در نشر دانش و فرهنگ نو بسیار تاثیر گذاشت.


رواج صنعت


امیرکبیر کارخانه های مختلف صنعتی و پارچه بافی در کشور ایجاد کرد و از اهل فن چند نفر را به روسیه فرستاد تا فنون غربی بیاموزند و از صنعت ملی دفاع کرد. به استخراج معادن دست زد و آن را تا 5 سال از مالیات معاف نمود. در این راه استادان معدن شناسی را استخدام نمود و مجمع الصنایعی از مصنوعات ایران تاسیس کرد و صنعت ایران را تا جایی رواج داد که محصولات ایران به نمایشگاه لندن فرستاده شد.


توسعه کشاورزی


چندین سدسازی اصولی انجام داد. زراعت بعضی محصولات را معمول ساخت. شیلات خزر را از اتباع روس گرفت و به ایران برگرداند. در آبادانی خوزستان کوشید.


پیشرفت  تجارت


از بازرگانان داخلی و خارجی ایرانی پشتیبانی کرد و تیمچه امیر را به عنوان مجمع بازرگانان ایجاد کرد و تجارت ایران را سرو سامان داد . صادرات را افزایش داد و در مقابل از واردات کالاهای لوکس و غیر ضروری جلوگیری کرد.


مقابله با دین نو ظهور


میرزا محمدتقی خان امیرکبیر در برخورد با دین آوران جدید یعنی سید محمد علی باب و پیروانش بدون نرمش و مدارا و با قاطعیت به مقابله برخواست زیرا دین‌آوری و بدعت را مغایر با وحدت ملی و استقلال ایران می‌دانست.


 اصلاحات مذهبی


امیرکبیر، دستور داد که رسم قمه‌کشی و لوطی‌بازی از شهرها و راه‌ها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بست‌نشینی را لغو کرد.


حذف القاب و عناوین


امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیان‌های اجتماعی می‌دانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه "جناب" اکتفا میکرد، حتی نسبت به مقام صدارت.


سر و سامان دادن به ارتش


امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آن‌ها و برکشیدن صاحب‌منصبان بی‌طرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بی‌فایده در نظام سازمانی را پایه‌گذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بی‌شغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحب‌منصبان، شایستگی ایشان گشت.


مهمات‌سازی در زمان امیرکبیر رشد کرد و توپ‌ریزی و باروت‌سازی تبریز دوباره رونق گرفت. در زمان امیرکبیر وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.


اصلاحات عمومی


تشکیلات اداری کشور را اصلاح کرد. رسم خرید و فروش حکومت و ولایات را برانداخت. طبقه دهقان را حمایت کرد و از دست ستمگریهای گذشته آزاد نمود. اصول مالیاتی کشور را تغییر داد. خزانه کشور را سر و سامان داد. از مواجب و مستمریهای زیاد شاهزادگان و درباریان و دیوانیان و روحانیون کاست که البته باعث ایجاد خشم و دشمنی و در نهایت دسیسه این افراد در قتل او شد. عایدات دولت را افزایش داد و میان دخل و خرج دولت موازنه ایجادکرد.


 


عزل و قتل امیرکبیر


امیرکبیر که استقلال ایران را جان تازه‌ای بخشیده بود و اقتدار دولت مرکزی را به رخ جهانیان کشیده بود، مورد حسد و دشمنی بسیاری قرار گرفت. وی در ۲۹ بهمن ۱۲۳۰ از تمام خدمات دولتی‌اش محروم و تبعید شد. دولت‌های خارجی استعمارگر به‌ویژه روس و انگلیس از دشمنان اصلی او بودند. همچنین دشمنان و عوامل داخلی براندازی او یعنی درباریان ناراضی، شاهزادگانی که از تعدیل مواجب ضرر کرده بودند، سیاسیونی که در دولت‌های پیشین سیاست‌های حکومتیشان با شکست روبرو شده بود و نسبت به موفقیت‌ها واصلاحات امیرکبیر حسادت داشتند همگی زیر لوای مهدعلیا مادر شاه جمع شدند و به تحریک شاه  و دسیسه علیه او مشغول شدند. سرانجام استبداد ذاتی حکومت قاجار که اقتدار و ارزش اجتماعی فرد دیگری غیر از مستبد حاکم را تاب نمی‌آورد سبب شد تا این توطئه‌ها موثر واقع شود و شاه نتواند اقتدار و شکوه امیر را تحمل کند.  عوامل اصلي توطئه عبارت بودند از: مهدعليا، ميرزا آقاخان نوري، پسر دائيهاي شاه از جمله شيرخان عين الملک ايلخان طايفه قاجار، و سردار محمدحسن خان ايرواني داماد محمد شاه.


بنابر آنچه از قول ناصرالدين شاه آورده اند، ميرزا آقاخان نوري بود که فرمان قتل را از شاه گرفت و به حاج علي خان سپرد. مخبرالسلطنه مي نويسد: « از غلامحسين خان صاحب اختيار شنيدم که ناصرالدين شاه گفته بوده است که به قتل امير راضي نبودم. ميرزا آقاخان تدليس کرد و دستخط را از من گرفت. دستخط ديگر فرستادم که ميرزا علي خان نرود، گفت رفته است و معاذير آورد».


 روزگار تبعيد به چهل روز رسيد و جنايت بزرگ در تاريخ روز جمعه هفدهم ربيع الاول 1268 (بیستم دی1230) در حمام فين کاشان صورت گرفت.


 


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته