سفارشی کار کردن در ادبیات، به رشد ناموزون میانجامد
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، اسدالله شعبانی یکی از شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان و مدیر انتشارات «توکا» است. «ریشههای آسمان»، «گل آفتابگردان»، «بالهای احساس»، «ما با هم»، «زمین کوچک من» و... نیز برخی از آثار این نویسنده در سالهای اخیر به شمارمیروند. با او درباره وضعیت رمان نوجوان و جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان به گفتوگو نشستهایم.
با توجه به این که هفدهمین جشنواره کتاب کودک ونوجوان طی روزهای اخیر در مرکز آفرینشهای ادبی برپا شده است، این نمایشگاه را چطور ارزیابی میکنید؟
بیتردید هر جشنوارهای که با محوریت کتاب و کتابخوانی برگزار شود خوب است، آن هم در جامعهای که در شرایط کنونی با محدودیت و مشکلات زیادی در حوزه نشر مواجه هستیم و دسترسی مردم به هزار و یک دلیل به کتاب میسر نیست. با این حال نقش جشنوارهها با انگشت گذاشتن بر موضوعی چون کتاب میتواند اثرگذار باشد.از طرف دیگر در جامعه ما کمتر فرصتی برای نقد آثار به وجود میآید اما برپایی یک جشنواره باعث میشود تا کتابها در معرض داوری مردم قرار بگیرند، اگرچه به شخصه به جشنواره کتاب کودک ونوجوان نمره خوبی نمیدهم.
چرا؟
زیرا براین باورم که این جشنواره بعد از برپایی هفده دوره همچنان به شکل فرمالیته فعالیت میکند و آن کارکرد و خروجی را که انتظار داریم در بر نداشته است. البته این تنها مشکل جشنواره کتاب کودک و نوجوان نیست، اغلب جشنوارههای ما به این شکل هستند، یعنی در مقطعی برگزار میشوند و بعد از آن، تا سال آینده به فراموشی سپرده میشوند.
شما سالها یعنی بیش از سه دهه به ویژه، بعد از انقلاب درعرصه ادبیات کودک فعالیت کردید، آیا حق معنوی فعالیتهای شما چه درحوزه نشر و نگارش کتاب ادا شده است؟
با وجود آن که سالها درعرصه کودک و نوجوان فعالیت داشتهام و به خصوص در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان فعالیت مستمر و طولانی داشتهام، اما بعد از بازنشستگی کسی حالی از من نمیپرسد و سراغی نمیگیرد. جالب این است که دراین زمینه، شهرستانها بیشتر مرا مورد توجه و حمایت قرار میدهند که همین مسئله باعث دلگرمیام میشود. درحال حاضر تنها دغدغهای که دارم انتشار مجدد برخی از کتابهایم در کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان است. نزدیک بیست و چند کتاب در کانون دارم که چندین سال است در انتظار تجدید چاپ آنها هستم که فعلا میسر نشده است. البته قولهایی دراین زمینه داده شده اما هنوز به مرحله عمل نرسیده است.دراین زمینه هم تنها نهادهایی مثل کانون مقصر نیستند، به نظرم این ضعف به سیاست کلان کشور برمیگردد که تمهیدی برای تجدید چاپ کتابهای خوب و تاثیرگذار درعرصه ادبیات داستانی نمیاندیشد، نهتنها درعرصه کتابهای کودک و نوجوان که در زمینه ادبیات بزرگسال نیز چنین معضلی وجود دارد و از این رهگذر تنها کتابهایی مجال چاپ دوباره مییافتند که به نوعی با دولت همسو بودند.
حالا که صحبت از کانون شد، بد نیست به طرح رمان نوجوان که در سالهای اخیر شکل گرفت نیز اشاره کنم و از شما بپرسم وضع رمان نوجوان در شرایط کنونی چگونه است؟
من از بیخ و بن با این طرح مخالف بودهام. زیرا براین باورم که نویسنده و شاعر کارخانه داستان سازی و تولید شعر ندارد، آثاری که نویسندگان ارائه میکنند باید به فراخور نیازهای جامعه و از دل مردم استخراج شود و همانطور که اشاره کردم سفارشی کار کردن در حیطه تنها به رشد ناموزون میانجامد. حالا ممکن است از این میان تعدادی از آثاری هم که نویسندگان کارمیکنند مطلوب باشد، ولی معتقدم نویسنده باید در فضایی آزاد قرار بگیرد تا بتواند به سفارش توده مردم به ارائه اثر بپردازد، نه به خاطر دریافت جایزه و خوشامد یک جریان سیاسی. اگر این مسائل مرتفع شود ادبیات ما رشد خواهد کرد. مثل شعر کودک که در حال حاضر شرایطش از رمان نوجوان به مراتب بهتر است و شاعران این حوزه تواستهاند به فراخور نیازهای بچهها به سرودن شعر بپردازند.
گفتوگو: آزاده صالحی
انتهای پیام/