دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 خرداد 1398 - 16:47
امیرمحمد زارعی*

مسئلۀ زن حقی که پلۀ قدرت شد/کاش دستکم فمینیست‌های صادقی بودیم!

مسئلۀ زن، شوآف و حقی است که پلۀ قدرت شد اما کاش دستکم فمینیست‌های صادقی بودند.
کد خبر : 396964
photo_2019-05-24_12-40-45.jpg

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، «کاترین عزیز» روحت شاد! ای‌کاش دستکم فمینیست‌های صادقی بودیم! فمینیستی از جنس «کاترین پائولوف» رهبر جنبش فمینیست‌های سوسیالیست در اروپای شرقی، زن روزنامه‌نگار و تنگدستی بود که تمام عمر خود را صرف دفاع از جنبش‌های فمینیستی و حقوق زنان در اوکراین و لهستان کرد.


اگرچه کاترین برای دفاع از جایگاه زنان در اروپا، مکتب اشتباهی چون فمینیسم را برگزیده بود و با مبانی اسلام آشنایی نداشت بااین‌حال او زن قابل‌احترامی محسوب می‌شد چراکه در مشی و مرام خود صادقانه زیست و خالصانه از حقِ زنان دفاع کرد، بارها زندانی و شکنجه شد، ثروت نداشته خود را وقف زنان بی‌سرپرست، زنان بی‌خانمان و آواره از جنگ جهانی اول کرد، صدای مظلومیت آن‌ها را به گوش جهانیان رساند و درنهایت خود نیز در اوج فقر و تنگدستی درحالی‌که به‌شدت از سوی حکومت و جامعه مردسالار لهستان تحت‌فشار بود، جان باخت.


نقل است که کاترین هرگز لباس‌های زنانه فاخر و یا تحریک‌کننده نپوشید، حتی از زیورآلات زنانه نیز استفاده نمی‌کرد و عمیقاً با نمایش زنان مخالف بود. پائولوف اعتقاد داشت که منشأ تفاوت میان زن و مرد نه دلایلِ زیست‌شناختی ذاتی بلکه بیشتر دلایلِ جامعه‌شناختی تربیتی دارد. هرچند بر این باور سایر نظریات او ایرادات بسیاری وارد است اما درمجموع پائولوف برای رسیدن به باورهای خود مطالعات زیادی را انجام داده بود.


مطالبات زنانه در ایران


در ایران اما مسئله حقوق زنان به گونه دیگری جریان دارد. اینجا خبری از پائولوف، دردها و رنج‌های او در دفاع از حقوق زنان نیست اما در عوض جریان حقوق زنان، رانت خوبی برای بانیان آن دارد. بانیانی که البته تفاوت‌های زیادی با کاترین پائولوف دارند چه اینکه آن‌ها از زنان بی‌سرپرست، آسیب‌دیده، زنان کارگر، زنان آواره، زنان دست‌فروش و... هیچ خبری ندارند. حتی در این زمینه آمار مشخصی در «معاونت زنان»ِ نهاد ریاست جمهوری کشور وجود ندارد در عوض مطالبات فعالان زن به‌ویژه در فضای سیاسی ایران مطالباتی از جنسِ: «حضور زنان در بازی استقلال و پرسپولیس»، «آزادی استفاده از شال و روسری در همه‌جا»، «ضرورت حضور زنان در مشاغل مردانه‌ای چون مهندسی معدن و جوشکاری» و سایر مطالباتی ازاین‌دست را شامل می‌شود.


شوآف‌های انتخاباتی و یک تناقض اخلاقی


ظهور شعارهای فمینیستی در ایران البته دستاوردهای خوبی برای متولیان آن داشته است. طی انتخابات ادوار نهم و دهم مجلس شورای اسلامی، مجموعاً بیش از 65 زن به مجلس راه یافتند. همان‌گونه که در دوره اخیر انتخابات شوراهای شهری، مجموع 35 درصد از اعضا را زنان تشکیل دادند. این موارد را باید به‌اضافه بی‌شمار مدیرکل، معاونان استانداران، فرمانداران، وزرا و مشاورانی کرد که از میان زنان انتخاب شده‌اند. اما این حجم از حضور زنان در ساختار سیاسی چه دستاوردی برای بدنه زنان و اکثریت خاموش آن‌ها به همراه داشته است؟


آمارها به ما می‌گوید که تعداد زنان معتاد، بی‌سرپرست، بزه‌کار، کارگر، دستفروش و... نه‌تنها تغییر نکرده بلکه روزبه‌روز در حال افزایش است درحالی‌که میزان گرایش زنان به جراحی‌های پلاستیک، عمل زیبایی، بوتاکس، فیتنس و... نیز روزبه‌روز در حال افزایش است. این تناقض آشکار در شرایطی رخ می‌دهد که در هر بار انتخابات به حدی در دفاع از حقوق زنان در ایران شعار داده می‌شود که گویی اینجا ایرانِ ما نیست فرانسه است. اما در مقام عمل، بانیان حقوق زن در ایران حتی فمینیست هم نیستند بلکه آن‌ها شعبه‌ای دیگر از «کارگزاران» هستند که این بار گرده جدیدی را برای سواری بر مسند قدرت انتخاب کرده‌اند چنانکه اگر روزی پیرمردهای تاجرمآب کارگزاران با علم به اینکه سبد رأی آن‌ها خالی است به‌سوی اصلاح‌طلبان روی آوردند و سال‌ها بر اریکۀ قدرت تکیه زدند امروز نیز با زوال اصلاح‌طلبان، حقوق زنان، اریکه جدید کارگزاران شده است ولی با کمال تأسف این «ابزار قدرت‌طلبی» با بی‌اخلاقی هر چه تمام‌تر انتخاب شده است چراکه زنان و اقشار مظلوم بی‌شماری پشت این مطالبه ایستاده‌اند که هر نوع استفاده ابزاری از آن‌ها به‌عنوان پله قدرت، سرنوشت دردباری را برای همه سرمایه‌های اجتماعی کشور به همراه خواهد داشت.


* قائم‌مقام واحد بین‌الملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان


انتهای پیام/4107/4115/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته