دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
21 فروردين 1398 - 18:37
دکتر اسدالله افشار

اعتیاد در مدل نظام اجتماعی‌

اعتیاد در مدل نظام اجتماعی‌، نوعی مصرف مواد مخدر را نزد معتاد می‌رساند که به‌واسطه جریان سرمایه‌های مالی انسانی-اجتماعی جان گرفتند.
کد خبر : 372608
154002037256059928.png

گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، اعتیاد در مدل نظام اجتماعی‌، نوعی مصرف مواد مخدر را نزد معتاد می‌رساند که به‌واسطه جریان سرمایه‌های مالی انسانی-اجتماعی جان گرفته و سیاست‌های خاصی را له یا علیه خویش یافته و به الگوهای رفتاری معینی در عرصه فرهنگ تحقق بخشیده است‌. معتاد پول خود را بالای موادی می‌دهد که جانش را در بلندمدت رفته­رفته‌ می‌ستاند؛ اما او این مرگ تدریجی را فدای لذتی آنی می‌کند که با هربار تخدیر از آن نیز کاسته می‌شود‌.


معتاد اما منابع و برنامه‌ها و کارهایش را در این راستا تنظیم می‌کند و مخالفت‌های هنجاری جامعه را با این رفتار نیز به چیزی نمی‌گیرد؛ زیرا نفع و تعلق تخدیر و تحریک با این مواد اعتیادآمیز را برتر ارزیابی می‌کند‌، خصوصاً اینکه منابع مالی در دست خویش را سرمایه‌ای هم نمی‌داند که به نیابت از جامعه و در راستای پیشبرد رفاه همگانی لازم است به‌کار گرفته شود و حتی حاضر نیستند این منابع را متعلق به همه اعضای خانواده خویش نیز بدانند و بلکه سهم کل این مجموعه را هم دائماً به‌ نفع مصرف فزاینده مواد مخدر خویش می‌کاهند و رفته‌رفته به کش رفتن از آن نیز مبادرت می‌ورزند‌.


در این که معتادان سلامت و جان خویش را چونان سرمایه‌های اجتماعی از این رهگذر به مهلکه می‌اندازند‌، تردیدی نیست؛ اما مهمتر اینکه جامعه هم به سرمایه‌گذاری برای ترک اعتیاد آنان اعم از پرورش پزشک و روان‌پزشک و مددکار و داروساز و تجهیزات پزشکی لازم و احداث بیمارستان و اردوگاه ترک اعتیاد می‌پردازد و می‌کوشد با تأمین شرایط مطلوب پس از ترک مواد نظیر ایجاد اشتغال به حفظ حضور آنان در مسیر مستقیم زندگی انسانی-اجتماعی یاری رساند و نگذارد سلامت همگانی از این زاویه خدشه پذیرد‌. این همه البته با تحقیقاتی نیز توأم است که فرصت‌های معطوف به این رفتارهای انحرافی را محدود کرده و جریان رفاه اجتماعی را منصرف به این رویه و از مکانیسم‌های معمول عضویت اجتماعی سوءبرداشت نکند‌.


هزینه اتلاف نیروی انسانی و خصوصاً نیروی انسانی تجهیزشده برحسب اعتیاد چون با سودآوری اقتصادی آن تراز شود‌، می‌تواند نمایان‌گر انحراف سرمایه‌گذاری‌های رفاهی به‌سوی اعتیاد باشد(1) و سیاست را تحت نظارت فرهنگ به تغییر این جریان معطوف سازد؛ زیرا این سیاست نیز جز قدرت تفویضی اعضای جامعه جهت نیل به اهداف مشترکشان چیز دیگری نیست و نمی‌تواند خلاف خواست و منافع و تعلقات همین اعضا گام بر دارد‌. (2) در غیر این صورت اصلاح کارکردهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظایر آن‌ها الزامی است و صرفاً نمی‌توان تغییر رفتار معتاد را با تمرکز بر خود او چشم داشت و مثلاً به سادگی تصور کرد او از زشتی عملش آگاه نیست و با آگاه‌سازی وی می‌توان نسبت به اصلاح رفتارش توفیق یافت؛ بلکه خوشایندسازی رفتارهای جایگزین بنا به مبادلات دستاوردهای همان خرده‌نظام‌ها است که می‌تواند حظی وافر را در این تغییر رفتار پیش پایش نهد و او را به پیگیری سعادتمندی خودخواسته‌ای از این رهگذر رهنمون سازد. در طراحی این مدل علاوه بر تاریخچه زندگینامه‌ اشخاص معتاد و غیرمعتاد در اشکال همزمان و درزمان لازم است به تاریخ تعاملات آنان در قالب‌های محلی و ملی و بین‌المللی هم نگریست.(3)


قواعد نظریه بازی نظیر تعادل پویای چانه‌زنی‌، دسترسی به اطلاعات کامل‌، شناخت و امکان و تمایل به تحقق انتظارات عقلانی و امثالهم را نیز در این مجموعه جاری و ساری یافت (4) و نه تنها شرایط ارگانیستی که احوال روان کاوانه و انگیزه‌های روانی نظیر سرکوب میل با عقل به انگیزه نفع‌پرستی و سرک کشیدن‌های نشانگان انیمائی (5) در نمادهای انیموسی (6) تا حد ملالت تمدن را هم از قلم نیانداخت که به روایت خود معتادان قابل دسترسی و تفسیر می‌کند (7) و می‌توان علاوه بر فراگیری معتاد از خودتأملی‌هایش در این پرتو به فراگیری محققان و بلکه سایر اعضای جامعه و حتی کل خرده نظام‌های اجتماعی از این مدل‌سازی نیز عنایت داشت و علاوه بر پیش‌بینی منویات فردی‌، جریانات اجتماعی نظیر استدلالات تیمی (7) را نیز به سوی تغییر اوضاع موجود به مطلوب هم هدایت کرد‌.(9)


از نگاه جامعه‌شناسان با توجه به مباحث بیان‌شده دلایل و علل پویه انتخاب رفتار اعتیادآمیز در شخص خلاصه نمی‌شود و کلیه خرده‌نظام‌های اجتماعی را در بر می‌گیرد و حسب تعاملات مؤلفه‌های همان ناحیه نیز قابل کنترل می‌کند‌. نسبت هزینه فایده انتخاب این رفتار‌، میزان اراده داشتن به چنین کاری و بالاخره مواجهه با پیامدهای این انتخاب برای شخص همانند سایر خرده‌نظام‌های اجتماعی عمل می‌کند‌.


منابع:


1- Becker, G. (1976). The Economic Approach to Human Behavior. Chicago: University of Chicago Press.
2- Becker, G. S. and Murphy, K. M. (1988). A theory of rational addiction. Journal of Political Economy 96 (4): 675–700.
3- . Ross, D. (2005). Economic Theory and Cognitive Science: Microexplanation. Cambridge, MA: MIT Press .
4-. Camerer, C. F. (2003). Behavioral Game Theory: Experiments in Strategic Interaction. Princeton, NJ: Princeton University Press.


5- ضمیر ناخودآگاه.
6- ضمیر خودآگاه


7- Montague, P. R. and Berns, G. (2002). Neural economics and the biological substrates of valuation. Neuron 36: 265–84.
8- Bacharach, M. (2006). Beyond Individual Choice. Princeton: Princeton University Press .  
9- Herrnstein, R. and Prelec, D. (1992). “A theory of addiction.” In G. Loewenstein and J. Elster (eds.). Choice Over Time. New York: Russell Sage Foundation.


 


 


 


 


 


 


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته