دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 اسفند 1397 - 07:10
محمدکاظم انبارلویی

پاسخ يك مغالطه!

مجمع تشخيص مصلحت نظام بر اساس معماری و تدبير رهبر كبير انقلاب اسلامی در بازنگری قانون اساسی برای خروج از انسداد در قانونگذاری گنجانده شده است.
کد خبر : 365260

گروه سیاسی خبرگزاری آنا، رئيس‌ جمهور در جمع مديران بانكی كشور در تخطئه تصميم‌ گيری و تصميم‌ سازی در فرآيند قانون‌گذاری كشور، بررسی پالرمو و CFT در مجمع را زير سوال برد و گفت: «نمی‌شود كشور را به 10 الی 20 نفر داد و بگوييم تابع تصميمات شما هستيم.» مجمع تشخيص مصلحت بر اساس منطق حقوقی قانون اساسی آخرين ايستگاه تصميم‌گيری و تصميم‌سازی در امور مهم كشور است. مدتی است رئيس‌جمهور كه عضو حقوقي مجمع است در جلسات مجمع شركت نمي‌كند. اين مدت شامل زماني هم مي‌شود كه آقايان هاشمي رفسنجاني و هاشمي شاهرودي رياست مجمع را به‌عهده داشتند. براي همين است كه نمي‌داند اعضاي مجمع تشخيص مصلحت 10- 20 نفر نيست، مجمع تشخيص مصلحت برحسب آخرين حكم مقام معظم رهبري 38 عضو حقيقي دارد.


رؤساي قوا،‌ فقهاي شوراي نگهبان، رئيس ستاد كشور، نيروهاي مسلح، دبير شوراي عالي امنيت ملي،‌ وزير يا رئيس دستگاهي كه موضوع مورد بحث به آن دستگاه مربوط است، رئيس كميسيون متناسب با موضوع بحث از مجلس شوراي اسلامي، اعضاي حقوقي مجمع هستند كه اگر به آن 38 نفر اضافه شوند، مي‌شوند 51 نفر با 10- 20 نفري كه رئيس‌جمهور حدس مي‌زند عضو مجمع باشد خيلي فاصله دارد.


مجمع تشخيص مصلحت نظام بر اساس معماري و تدبير رهبر كبير انقلاب اسلامي در بازنگري قانون اساسي براي خروج از انسداد در قانونگذاري گنجانده شده است و در اصل 112 قانون اساسي جايگاه ويژه‌اي دارد.


معلوم نيست رئيس‌جمهور كه سوگند خورده است پاسدار قانون اساسي كشور باشد چه طور جايگاه تصميم‌سازي و تصميم‌گيري در چنين نهادي را تخطئه مي‌كند. مسئله لوايح مربوط به FATF  به ويژه لايحه معروف به «پالرمو» و CFT مهم است. سخن از تصويب برجام 2 با خسارت‌هاي مضاعف است، چه طور مي‌شود با ساده انگاري و ساده لوحي، كشور را در 


چاه‌ ويلي از تعهدات بين‌‌المللي انداخت كه خسارت آن بيشتر و عميق‌‌تر از برجام است؟ رئيس دولت و وزارت خارجه بارها گفته‌اند با پذيرش اين لوايح هيچ گرهي از مشكلات اقتصادي كشور باز نمي‌شود، پس چه طور اين‌همه ولع براي پيوستن به آن نشان مي‌دهند؟ در برجام حداقل وعده‌هايي داده مي‌شد، اكنون آن وعده‌ها را هم نمي‌دهند و توقع دارند كشور را چشم بسته وارد فضايي كنند كه جز خودتحريمي هيچ محصولي ندارد.
مردم امروز فهميده‌اند برجام يعني توقف و تعطيل پيشرفت‌هاي فناوري هسته‌اي و تحريم از بيرون. توطئه ورود به كنوانسيون‌هاي مشكوك مانند پالرمو و CFT يعني تحريم از درون، بخوانيد تسليم كشور به اجنبي! چرا رئيس‌جمهوري كه مدعي عقلانيت و تدبير است برخلاف تصميم مجمعي كه جامع عقلاي كشور است و خود او يكي از آن‌هاست، مي‌خواهد عمل كند؟


البته اين حرف رئيس‌جمهور كه می گويد؛ «نمی‌شود كشور را به 10 - 20 نفر داد و بگوييم تابع تصميمات شما هستيم»، قدري درست است و بايد واكاوي شود. دولت در مسئله  برجام علي‌رغم توصيه‌هاي رهبري و شروط مجلس و شروط شورای امنيت ملی توافقی را پذيرفت كه جز خسارت محض حاصلي نداشت. نه 10 – 20 نفر بلكه كمتر از انگشتان يك دست رفتند قراردادي را امضاء كردند كه از چند و چون پيچيدگي‌ها و ظرافت‌هاي آن بي‌خبر بودند و كشور را تا 20 سال متعهد يك قرارداد يك‌ سويه كردند، جرأت هم نمي‌كنند بگويند اشتباه كرديم و كلاه سرمان گذاشتند. اكنون هزينه‌هاي اين قرارداد را مردم با دلار 15 هزار توماني و گوشت 120 هزار توماني مي‌پردازند بدون اينكه تحريمي برداشته يا تهديدي از سوي دشمن كاسته شود. اين نوع تصميم‌گيري و تصميم‌سازي در حوزه سياست خارجي به گونه‌اي است كه وقتي قرار است بزرگ‌ترين دستاورد و پيروزي منطقه‌اي با ورود بشار اسد به رخ  دشمن نظام كشيده شود، يكباره وزير خارجه  استعفاء مي‌دهد و از اختلاف  خود با رئيس‌جمهور رونمايي مي‌كند. اين نوع تصميم‌گيري نه محصول 10- 20 نفر بلكه محصول يكي دو نفر است كه واقعاً جز تأسف حرفي ديگر درباره آن نمي‌توان زد.


يک رقم از تصميم‌سازي‌ها و تصميم‌گيري‌هاي دولت، همين تصميم ارز 4200 توماني است كه تعادل بودجه در سال 97 و نيز تعادل قيمت‌ها در بازار را به هم  زد و برخلاف قانون تصميمي گرفته شد كه  موجب اغتشاش در قيمت‌ها و توليد رانت‌هاي هزار ميلياردي براي زالو صفتان بازار و دولت شد.


از هر كه سوال مي‌شود كه اين تصميم را چه كسي گرفت؟ مي‌گويد من نبودم، بانك مركزي مي‌گويد مخالف بودم، رئيس‌جمهور مي‌گويد من هم مخالف بودم، معاون اول مي‌گويد من فقط اين تصميم را اعلام كردم، شوراي پول و اعتبار و شوراي اقتصاد نيز از آن بي‌خبر است. يك نفر حاضر نيست مسئوليت قبح اين تصميم‌گيري را كه برخلاف قانون بوده، بپذيرد. تصميمي كه در حوزه اختيارات دولت و شخص رئيس‌جمهور به عنوان مسئول و مدير اصلي اقتصاد كشور است و احدي در كشور مزاحم اين تصميم‌سازي و تصميم‌گيري آن‌ها نبوده است.


رئيس‌جمهور نمي‌تواند بگويد من قانون را قبول ندارم. نهادهاي قانوني را قبول ندارم، فرآيند تصميم‌سازي و قانوني را قبول ندارم. او نمي‌تواند بگويد شروط نهادهاي قانوني كشور را قبول ندارد و برود و يك تصميم بزرگ در حوزه اقتصاد، سياست خارجي و كنوانسيون‌هاي بين‌المللي بگيرد و هزينه آن را بر سفره و سبد كالاي مردم بار كند.


ما در منطق حداقل 10 نوع مغالطه داريم. متأسفانه رئيس‌جمهور براي كتمان ناكارآمدي دولت و عدم توفيق در پاسخ به مطالبات مردم و فقر پاسخگويي، در گويش سياسي خود به انواع مغالطه  روي مي‌آورد تا حرف نادرستي را به كرسي بنشاند و حرف درستي را از ميدان به در ببرد، حتي با هزينه ناسزا به رقيب، اين شيوه دولت‌داري و حكومت‌داري شايسته دولتي نيست كه ادعاي عقلانيت و تدبير دارد. 


آيت‌الله آملی لاريجانی رئيس مجمع تشخيص مصلحت در پاسخ به بی‌مهری رئيس‌جمهور به مجمع تشخيص مصلحت، اظهارات وی را مغالطه‌آميز خواند. اما نگفت جنس مغالطه وی چه بوده است. رئيس‌جمهور در اين گويش از مغالطه نقل، عدم دقت و مغالطه ادعای بدون استدلال، مغالطه مقام نقد و مقام دفاع، توأمان استفاده كرده است.كيفيت چند و چون آن را به اهل منطق واگذار می‌كنيم.


انتهای پیام/4082/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته