دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رسم یاران/ 144

دختر شهید درویشی: سال دوم شهادت پدرم بود که برادرم نیز شهید شد

دختر شهید درویشی گفت: برادرم دو سال بعد از شهادت پدرم، شهید شد، او در عملیات کربلای 4 شهید و مفقودالاثر شد، مادرم با چشم‌انتظاری بازگشت برادرم از دنیا رفت.
کد خبر : 364105
351135_471.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهید موسی درویشی سال 1308 در جزیره هرمز دیده به جهان گشود. شهید موسی درویشی در این جزیره، واسطه اصلی میان روحانیت مبارز با مردم شد. منزل این شهید، مأمن و پناهگاه أمنی بود، برای مبارزانی که به استان هرمزگان سفر می‌کردند و یا تبعید می‌شدند. شهید موسی درویشی، هشتم اسفند 1362 در شطّ علی به شهادت رسید.


خانواده شهید درویشی چندین شهید و جانباز تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. شهید موسی درویشی در عملیات خیبر و پسرش حرّّ درویشی در عملیات کربلای 4 به شهادت رسید.


زهرا درویشی فرزند سوم پاسدار شهید موسی درویشی درباره آشنایی پدر شهیدش با حضرت امام(ره) گفت: آشنایی شهید درویشی با حضرت امام خمینی(ره) به قبل از دوران تبعید حضرت امام(ره)  باز می‌گردد. پدرشهیدم؛ موسی درویشی برای دیدار با حضرت امام(ره) به قم رفت و بعد از نماز جماعت، به محضر امام(ره) رسید و با او دست داد. ابتدا حضرت امام(ره) به خاطر چهره آفتاب سوخته شهید درویشی تصور می‌کند؛ که او یکی از اتباع کشورهای حوزه خلیج فارس است.


دختر شهید درویشی بیان کرد: شهید موسی درویشی پس از معرفی خود به امام خمینی(ره) می‌گوید؛ مردم هرمزگان همراه و همگام و در خدمت شما هستند و از دستورات شما پیروی می‌کنند. امام(ره) دستان شهید درویشی را می‌فشارد و می‌فرماید؛ شما از آن جنوبی‌های خونگرم و مخلص هستید. پس از این دیدار، پدرم که همیشه امام(ره) را آقا روح‌الله صدا می‌زد، بی‌نهایت دلگرم و دلبسته امام‌(ره) و مطیع وی می‌شود. هرگاه امام‌(ره) پیامی می‌داد، شهید درویشی سعی می‌کرد، نوارها و اعلامیه‌های پیام حضرت امام(ره) را تهیه کرده و به هرمزگان بیاورد. وی اعلامیه‌ها را در خانه مخفی می‌کرد و در استان هرمزگان پخش می‌کرد. سپس با دوستان مورد اعتماد خود، به سخنرانی‌ها گوش می‌دادند تا دستورات را اجرا کنند.


وی اظهار کرد: وقتی انقلاب پیروز شد، گویا شهید درویشی به آرزویش رسیده بود. او بسیار شیفته امام بود، همیشه یک عکس از حضرت امام(ره) در جیبش داشت که همراهش بود. او می‌گفت؛ هرگاه به این عکس نگاه می‌کنم، نیرو و انرژی خاصی می‌گیرم. زندگی شهید درویشی سراسر خاطره و درس برای زندگی امروز و قابل الگوگیری برای آیندگان است. هرگاه امام(ره) پیامی راه صادر می‌فرمودند؛ شهید درویشی سعی می‌کرد، نوارها و اعلامیه‌های آن را تهیه کرده و به هرمزگان بیاورد. وی اعلامیه‌ها را در خانه مخفی می‌کرد و خودش آنها را در استان هرمزگان پخش می‌کرد. سپس با دوستان مورد اعتماد خود، به سخنرانی‌ها گوش می‌دادند تا دستورات را اجرا کنند.


دختر شهید درویشی ادامه داد: پدرم تا جایی که توانست بصورت خودجوش خدمات رفاهی برای مردم هرمزگان فراهم کرد. وی برای دانش‌آموزان مدرسه، کلاس قرآن و اصول اعتقادی دایر می‌کرد، بسیاری از دانش‌آموزانی که از دوران دبستان پای درس‌های قرآن و کلاس‌های اعتقادی شهید موسی درویشی نشستند، در زمان جنگ از سرداران و فرماندهان بزرگ دفاع مقدس شدند، سردارانی مانند؛ شهید غلام، محمد و علی گلزاری و شهید عبدالعلی دریانورد. شهید حرّ درویشی، دومین پسر خانواده و متولد 1348 بود. همزمان با پدر و برادر شهیدم، برادر بزرگم نیز در سپاه کرمان خدمت می‌کرد. همچنین خدمات عام‌المنفعه‌ای هم برای مردم جزیره داشت ازجمله ساخت مسجدی بزرگ با کتابخانه، آب انبار، که با همکاری و هزینه خود مردم، درست شد.


وی تأکید کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، پدرم با انتخاب مردم، فرمانده کمیته انقلاب در استان هرمزگان شد. پس از مدتی، نیروی دریایی سپاه هرمزگان تشکیل و وی به عنوان فرمانده یگان دریایی سپاه برگزیده شد. خروج ارز، قاچاق کالا، فرار عوامل شاه به کشورهای حوزه خلیج فارس، از مفاسدی بود که در منطقه هرمزگان بصورت متعدد اتفاق می‌افتاد و شهید درویشی مدام درحال گشت‌زنی در تنگه هرمز بود و شب و روز درحال خدمت برای جلوگیری از مفاسد ذکر شده بود. دوستان و همرزمان شهید موسی می‌گفتند؛ شهید درویشی مدام درحال گشت‌زنی روی قایق بر آب‌های نیلگون خلیج فارس بود و با حضور وی، گویا این آب‌ها آرام شده بود.


دختر شهید درویشی درباره شهادت پدرش گفت: روز هشتم اسفند سال 1362 در عملیات خیبر، خمپاره‌ دشمن به قایق پُر از بنزین شهید درویشی اصابت می‌کند و پیکر او در میان شعله‌های آتش چنان می‌سوزد و پیکر مطهر شهید قابل شناسایی نبود.


وی بیان کرد: وقتی خبر شهادت پدرم را آوردند، گفتیم؛ خداوندا او را از ما قبول کن زیرا آرزویش شهادت بود. این انقلاب برای ما از همه چیز عزیزتر است. بدین ترتیب مردم هرمزگان شهید موسی درویشی را از دست دادند. برادرم همزمان با پدرم در جبهه بود، برادرم دو سال بعد از شهادت پدرم، شهید شد. برادرم در سال 1365 و در عملیات کربلای 4 شهید و مفقودالاثر شد. پس از یازده سال بی‌خبری از پیکر وی در سال 1376 پیدا شد. مادرم چشم انتظار بازگشت برادر از دنیا رفت. 


انتهای پیام/4100/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته