دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

اولویت‌های جاسوسی در ایران/ دولت برای مقابله با نفوذ برنامه دارد؟

همزمان با تحریم‌های هسته‌ای سازمان‌های جاسوسی فعالیت خود را در بخش جمع آوری اخبار و اطلاعات پیشرفت‌های علمی، فناوری و موشکی از یک سو و از سوی دیگر در بخش‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشر متمرکز کردند.
کد خبر : 261939

به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی و امنیتی گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سیا، ام آی سیکس ، موساد ... هر کدام از این اسم ها که وسط بیاید خیلی ها در ذهنشان یک عنوان ثبت می‌شود؛ جاسوسی، کلیدواژه‌ای که اخیرا با دستگیری چندین نفر دوباره داغ شده است.


زمانی بردن نام از این سرویس های جاسوسی، برای همه اینقدر راحت نبود، بعد از گیر و دارهای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و حوادث دهه شصت در ایران و پر رنگ شدن نقش آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در همکاری با گروهک منافقین برای براندازی جمهوری اسلامی، کم کم ماهیت سازمان‌های جاسوسی برای رسانه‌ها، نخبگان و حتی مردم جامعه مهم شد.


هر چند پیش از این در زمان حکومت پهلوی افرادی بودند که تحت نظر سرویس‌های جاسوسی آموزش دیدند و در مناصب بالایی حکومت پهلوی مشغول به کار شدند، اگر چه فعالیت هایشان مخفی نبود و اداره کردن ادارات اطلاعاتی ایران را بر عهده داشتند، اما بررسی اسناد باقی مانده از آن روزها نشان می‌دهد افرادی پیش از آنکه وارد دستگاه خاندان شاه شوند در خدمت سازمان‌های جاسوسی بوده‌اند و نمونه‌هایی از این دست وطن فروشان غرب‌گرا زیاد بوده است.


از این دست نخبگانی که میان مردم رفت و آمد می‌کنند و دستی بر محافل علمی و دانشگاهی کشور هم دارند کم نیستند، مانند سایر افراد جامعه زندگی می‌کنند و لباس می‌پوشند، ظاهری موجه دارند و معمولا کسی نمی‌تواند شک کند که این‌ها از درون بیگانه‌اند .


هر کدام تحت یک عنوانی فعالیت می کنند، یکی خبرنگار است،‌ دیگری معلم است، آن یکی توریست است و دیگری هم آمده به اقوام دورش سری بزند.


بحث نفوذ و پروسه جاسوسی سالهاست در کشور ما داغ است، از همان زمان که ایران انقلابش را به پیروزی رساند و تصمیم گرفت برای دستیابی به خودکفایی در خیلی از عرصه ها روی پای خودش بایستد و به کمک اغیار پشت کند، استقلال ایران هم بهانه خوبی شد تا کشورهای غربی، رادار جاسوسی‌های خود را بر روی نقشه ایران تنظیم کنند و به هر دری بزنند تا از ایران اطلاعات به دست بیاورند.


پیشرفت های ایران در زمینه های علمی، فن آوری، تکنولوژی، پزشکی،هسته ای و حتی دانشگاهی خار چشم دشمنان شد تا هرازچندگاهی توطئه پیشه کنند و حتی دانشمندان کشور را مورد سوء قصد و در لیست ترور قرار دهند.


جنس جاسوس هایی که برای پزوژه نفوذ در ایران اعلام آمادگی کردند کمی متفاوت است، به لحاظ شرایط سیاسی و فرهنگی ایران ،‌زمینه برای ورود جاسوس های خبرنگار مهیا تر بوده است و تا به حال ایران از این جاسوس های خبرنگار به خود کم ندیده است، از رکسانا صابری خبرنگار ایرانی ژاپنی گرفته که سال 78 سر و صدای زیادی به پا کرد تا همین اواخر که اسم جیسون رضاییان 38 ساله بر سر زبان ها افتاد.


نکته ای که برای خیلی ها جالب است نفوذ این جاسوس ها به بدنه اصلی دولت و ساختار مدیرتی کشور است، چهارچوب‌هایی که باید با دقت زیادی رصد و کنترل شوند.



رکسانا صابری مدتها به عنوان مترجم در مجمع تشخیص مصلحت، فعالیت می‌کرد، فعالیتی که بعدها مشخص شد هدفش جمع‌آوری "اسناد محرمانه" درباره حمله عراق به آمریکا بود.


مازیار بهاری تبعه ایرانی کانادایی، کلوتیدریس استاد دانشگاه فرانسه، کوهنوردان آمریکایی، رضا رفیعی، هر کدام از این افراد طی ماموریت هایی جداگانه موظف بودند در خصوص فعالیت های هسته ای و مدنی ایران اطلاعات جمع آوری کنند. حالا سوال اینجاست که چرا چنین نمونه‌های مشابهی دوباره در حال تکرار هستند.


در آن دوران یک روی کار همه‌جاسوس‌های وابسته به غرب یا کشورهای عربی مستقیم یا غیر مستقیم گره می‌خورد به جریانات انتخابات ایران در سال 88 و رصد اخبار ستادهای آن روزها و فتنه 88 کاملا این موضوع را اثبات کرد.


اما بعد از آن دوران و کسب تجربه‌های مختلف در زمینه جاسوسی تحت پوشش فعالیت رسانه‌ای باز سه سال پیش زمزمه هایی از حضور یک خبرنگار ایرانی آمریکایی در بدنه دولت حسن روحانی نقل مجالس شد، جیسون رضاییان خبرنگار ایرانی-آمریکایی واشنگتن‌پست در ایران ، که به اتهام جاسوسی و کسب اطلاع از اوضاع و احوال ایران برای دولت آمریکا به همراه همسرش بازداشت شد هرچند بعد از مدتی وجه المصالحه تقویت روابط ایران در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی و قرار داد برجام قرار گرفت و آزاد شد.


داستان حضور افراد دو تابعیتی با عناوین مختلف در دولت تنها به اینجا ختم نشد، پس از جیسون رضاییان، خبرهایی از دستگیری فردی با نام سیامک نمازی منتشر شد، فرزند محمد باقر نمازی که از وابستگان دربار پهلوی به شمار می‌رفت، که به اتهام همکاری با دولت امریکا علیه ایران بازداشت شد.



او چند سال قبل از سال 88 از ایران خارج شد و مستقیم در ساختار تشکیلات ضد امنیتی نایاک وابسته به وزارت خارجه آمریکا در کنار تریتا پارسی جاگیر شد.


به دنبال بازداشت نمازی پسر، نمازی پدر نیز بازداشت شد، او که سبقه استانداری خوزستان در دوران پهلوی را دارد، در آمریکا یکی از عوامل کلیدی شبکه سازی برای ایجاد تغییر در ایران بود.



محمد باقر نمازی در سال 1362 به آمریکا مهاجرت کرد و تنها چند سال بعد در دوران ریاست جمهوری اکبرهاشمی رفسنجانی به ایران بازگشت و زمینه تشکیل گروه اقتصادی آتیه بهار، آتیه گروپ، سازمان غیر دولتی همیاران و .. را به سکانداری یکی از دو پسر خود «سیامک نمازی» طرح ریزی کرد.


از مهمترین اقدامات نمازی می‌توان به تشکیل سازمان مردم نهاد «همیاران غدا» اشاره کرد که بعدها در اعترافات برخی متهمین فتنه 88 نیز به صراحت از نقش این سازمان به ظاهر مردم نهاد در شبکه سازی و سازمان دهی جریان آشوب انگلیسی ـ امریکایی در ایران پرده برداری شده است.


دستگیری وی پس از ورود به کشور با هدف کشف لایه های پیچیده فساد اقتصادی و اطلاعاتی گسترده شبکه مرتبط با انگلیس و امریکا در ایران صورت گرفته است.


سال 95 سر و صدای حضور یک جاسوس دیگر در دولت مستقر ایران ، ‌اینبار صدایش از معاونت امور زنان ریاست جمهوری بلند شد، تبعه لبنانی آمریکایی که دولت آمریکا او را گنج پنهان خود می‌داند.


سردار سیاری جانشین اطلاعات سپاه پاسداران گفت: نزار زاکا جاسوسی که با یک واسطه به اوباما وصل بود، بعد از دستگیری اعتراف کرد که ماموریت ویژه او پیگیری انحراف هدفمند در حوزه زنان و خانواده بود.



نزار زکا شهریور سال 93 به بهانه حضور در همایش «هفته فناوری اطلاعات و ارتباطات پارسی‌زبانان» وارد تهران شد، هر چند خبرها فقط از حضور او در وزارت ارتباطات و فن آوری حکایت نمی‌کند. حضور او در نشست تخصصی بین‌المللی «زن، امنیت، توسعه پایدار» که در محل نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار شده حرف و حدیث ها را در مورد جاسوس بودن وی محکم تر کرد ، حضوری که هر چند مقامات دولتی آن را انکار کردند اما تصاویر ثبت شده داستان دیگری را روایت می‌کند.


در کنار اخبار ضد و نقیض و انکار و اثبات دولتی ها برای بود و نبود افرادی با عناوین جاسوسی در دولت و در میان تمام ابراز خوشحالی‌ها از برد ایران در توافق هسته ای و چند و چون مفاد آن و خلاص شدن از تحریم ها ، اواخر مردادماه سال 95 بود که جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران خبر از بازداشت یک متهم ایرانی دو تابعیتی و مرتبط با سرویس جاسوسی انگلیس داد.



آنطور که گفته شده بود فردی که به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود به عنوان نماینده بانک مرکزی ایران، در مذاکرات هسته ای کنار دست آقای ظریف چانه زنی می‌کرده است .


عبدالرسول دری اصفهانی که علیرغم ممنوع بودن اشتغال دو تابعیتی‌ها در بدنه دولت، در یکی از اصلی ترین نهادهای اقتصادی کشور مشغول به کار است و برای خدماتش چیزی حدود 7000 پوند (معادل 35 میلیون تومان) از برخی مؤسسات آمریکایی و انگلیسی پول دریافت کرده است.


هرچند وزارت خارجه تلاش کرد اصل حضور چنین فردی را انکار کند، اما سخنگوی دستگاه قضا در نشست خبری خود با اصحاب رسانه اعلام کرد : " اصل دستگیری درست است و تحت تعقیب قرار داشت و بعد از چند روز با قرار وثیقه آزاد شد."


در سوابق دری اصفهانی آمده است که پیش از انقلاب با کمیته خزانه داری ایالات متحده همکاری می کرده و پس از انقلاب به استخدام وزارت دفاع درآمد و مسئول رسیدگی به مطالبات ایران از آمریکا شد.


سال 92 و با روی کار آمدن حسن روحانی، رئیس بانک مرکزی او را به سمت مشاوری خود انتخاب کرد، که همزمان نیز در هیئت مدیره یکی از بانک های خصوصی کشور اشتغال داشت و ماهانه دهها میلیون حقوق می گرفت.



خرداد 96 هم خبر از دستگیری یک نفر دیگر از نزدکیان دولت حسن روحانی به گوش رسید، گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه مسئول دفترحسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور ایران، به اتهام جاسوسی بازداشت شده است، هر چند آقای آشنا خبر بازداشت را تکذیب نکرد اما در مورد صحت جاسوس بودن فرد بازداشت شده از دفترش اظهار بی اطلاعی کرد .


سخنگوی دستگاه قضا هم در این خصوص اظهار کرد: هرکسی که به عنوان متهم دستگیر می‌شود با حکم قاضی، دادستان یا بازپرس دستگیر می‌شود و اگر برای بازجویی روزها یا هفته‌ها در اختیار وزارت اطلاعات قرار می‌گیرد حتماً با نظارت قاضی بوده و بازجویی‌ها نیز زیر نظر قاضی است.



حالا روزهای پایانی سال 96 ، با خبرهای حیرت انگیزی همراه شده است، خبر جدیدی که میگوید کاووس سید امامی استاد دانشگاه امام صادق که به جرم جاسوسی برای سرویس های اسرائیلی بازداشت شده بود در زندان خودکشی کرد.


19 بهمن ، رسانه ها خبر خودکشی این استاد جامعه شناس را مخابره کردند که بیشتر به عنوان فعال محیط زیست شناخته‌ می‌شد، خبری که تعجب زیادی را به دنبال داشت.


حرف از یک خودکشی ساده و معمولی در زندان نیست، شواهدی که آورده اند نشان می‌دهد کاووس سید امامی در یک پروژه پیچیده نفوذ در قالب موسسه‌های «زیست محیطی» با رژیم صهیونیستی همکاری داشته است .


حرف و حدیث ها ، جاسوسی برای سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل است، اطلاعاتی که گویا جابجا شدنس آنقدر پر اهمیت بوده که سید امامی حتی قدرت ریسک برای زنده ماندن و محاکمه شدن هم برای خود متصور نبوده و ترجیح داده در دستشویی زندان خودکشی کند.


این استاد دانشگاه ، طبق علاقه اش به محیط زیست در پروژه ها و فعالیت‌های زیست محیطی شرکت داشته و حضورش در سازمان محیط زیست در زمان تصدی معصومه ابتکار حالا جای بحث است.


هر چند کارشناسان گفته اند سید امامی و همکارانش تلاش می‌کردند در غالب رصد حیات وحش و اکوسیستم ایران با عنوان موسسه «حیات وحش میراث پارسیان» ، به کنترل و بررسی مراکز نظامی جمهوری اسلامی خاصه سایت‌های موشکی کشور بپردازند.


اما آنچه مهم است تا کنون سازمان محیط زیست واکنشی در این باره نشان نداده است، تنها رئیس سابق سازمان محیط زیست به این پاسخ بسنده است که " به شدت نگرانم".


در کنار این ابراز نگرانی خانم ابتکار خیلی از سیاستمداران دولتی و کسانی که خود را به سمت و سوی اصلاح طلبی متمایل می‌دانند تلاش می‌کنند سید امامی را از اتهاماتی که به او وارد است مبرا بدانند و او را فقط یک استاد دانشگاه و فعال محیط زیست نشان دهند.


در این چند روز خیلی ها برای خودکشی سید امامی دایه مهربانتر از مادر شده اند و مدام به این در و آن در می‌زنند دستگاه قضا را مجاب کنند که باید برای این اتفاق پاسخ داشته باشد و حتی مرگ او را قتل نشان دهند.


پروانه سلحشوری نماینده اصلاح طلب مجلس در اظهار نظری گفته : «از دستگاه قضایی بعنوان مسئول مستقیم مرگ پروفسور کاووس سیدامامی انتظار میرود تا هر چه سریعتر نسبت به بررسی ابعاد این «مرگ مشکوک» اقدام نماید.


حسام الدین آشنا مشاور ارشد رییس جمهور اما در توئیتی معنادار بدون اشاره به نام کاووس سید امامی درباره خبر "خودکشی" او با اظهار تردید نوشت: «نه جامعه شناسان دین خودکشی می‌کنند نه حامیان حیات وحش.»



او حتی در آخرین توئیت خودنوشت :«قاعدتا نه استادان مأمورند و نه مأموران معذور» !


تلکیف پرونده سید امامی با خبر خودکشی او تا حدودی روشن است و حرف و حدیث ها از اتهامات او و فعالیت های جاسوسی اش کم نمی‌کند.


پرونده محیط زیست اما متهم دیگری هم دارد، فردی که علیرغم تلاش ها و خبر پراکنی های بنگاه خبری بی بی سی مبنی بر بازداشت، وی همچنان آزاد است.



کاوه مدنی در حال حاضر سمت معاونت نوآوری، فناوری و امور بین الملل سازمان حفاظت محیط زیست را بر عهده دارد و حالا آقای کلانتری باید در کنار اتهامات افراد قبل به این سوال پاسخ دهد چرا علیرغم تأکیدات فراوانی که برعدم به کار گیری افراد با سابقه مبهم شده است چگونه یک ایرانی با اقامت آمریکایی انگلیسی و کارشناس شبکه سلطنتی بی بی سی علی‌رغم تغییر مواضع در برخورد با مسائل زیست محیطی قبل و پس از گرفتن پست معاونت همچنان در پست مشاوره این سازمان مشغول است؟ وپروژه‌های حیاتی کشور بویژه در بخش آب را به او داده شده است؟


پدیده جاسوسی هر چند برای هیچ کشور و فرهنگی غریبه نیست و تقریبا همه با آن دست به گریبان هستند، اما در ایران کمی هضم آن برای مردم سخت و سنگین است.


جاسوسی از داشته ها و منابع و امکانات ایران همیشه برای خیلی از کشورهای ابر قدرت دنیا که به دنبال منافع خود بودند حائز اهمیت بوده و هست، چه در زمان های گذشته برای نفوذ در دربار شاهان ایرانی و تاراج منابع و غارت فرهنگ غنی ایران، چه حال حاضر برای به دست آوردن اطلاعات از میزان پیشرفت ایران در عرضه های علمی و فن آوری و موشکی و .... اما نکته قابل تامل اینجاست که چرا دولت های حاکم در ایران مخصوصا بعد از انقلاب برای نفوذ جاسوس‌های سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه در ایران برنامه ای ندارند؟


همزمان با تحریم‌های هسته‌ای سازمان‌های جاسوسی فعالیت خود را در بخش جمع آوری اخبار و اطلاعات پیشرفت‌های علمی، فناوری و موشکی از یک سو و از سوی دیگر در بخش‌های اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشر متمرکز کردند چرا که اگر در کنار تحریم‌ها کشور روی مدار پیشرفت حرکت می‌کرد و معضلات و مشکلات اجتماعی سد راه تعالی ایران اسلامی نبود، هزینه سیاسی زیادی متوجه کشورهای بزرگ غربی می‌کرد.


حاصل این تمرکز در گام اول ترور دانشمندان هسته‌ای و همچنین افشای برخی مراکز هسته‌ای کشور بود، قطعا دشمنان انقلاب اسلامی در گام‌های بعدی برنامه‌های مهم‌تری با توجه به اولویت‌های خود دارند.


فعالیت یک گروه جاسوسی تحت پوشش محیط زیست یک تیر و دو نشان سازمان‌های جاسوسی غرب در ایران بود که با اشرافیت سربازان گمنام امام زمان تا حدود زیادی خنثی شد چرا که نه توانستند اخبار مربوط به پیشرفت‌های هسته‌ای را آنطور که هست به دست بیاورند و نه توانستند نقشه‌های زیست محیطی خود را از طریق نفوذی‌های خود در ایران عملی کنند.


محمد جواد ابطحی در نشست علنی روز شنبه 28 بهمن 96 اعلام کرد: در خانه سید امامی ، مامور سیا به مدت 10 سال رفت و آمد داشته است، چرا موضوعی به این با اهمیتی که ارتباط مستقیمی با امنیت ملی ایران دارد از دید دستگاه های نظارتی ما مغفول مانده بود؟


و در نهایت چرا دولتی ها برای جاسوس‌هایی که هر روز با یک رنگ و لعاب سر از بدنه دولت در می‌آورند اقدامات دقیق پیشگیرانه ندارند و اگر برنامه‌ای دارند چرا پاسخ‌گوی ناکارآمدی برنامه‌های خود نیستند.


*یاسر احمدوند


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان ۰ نظر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
دوشنبه ۱۷ تير ۱۳۹۸ - ۰۵:۲۱
۰
خاک برسرشان که این همه شهیددادیم که حالا جاسوس داشته باشیم
هلدینگ شایسته