دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 بهمن 1402 - 12:23

چرا او رفیق ناتو نمی‌خواهد؟

چرا او رفیق ناتو نمی‌خواهد؟
مرد نام‌آشنای صحنه سیاسی آمریکا اسلحه را روی سر خودی‌ها گذاشت و تهدید کرد که اعضای پیمان آتلانتیک شمالی را به روسیه می‌فروشد؛ اما اینکه این ادعا چقدر جدی است و مدعی تا چه اندازه حق دارد، مشمول گمانه‌زنی‌های بسیار است.
کد خبر : 896755

گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: باز هم شرط گذاشت؛ این بار برای کمک نظامی به کشور‌های عضو ناتو در صورت حمله احتمالی روسیه به آنها. 

«دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق و نامزد فعلی انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا، شنبه گذشته در جریان یک گردهمایی انتخاباتی دقیقاً این جمله را گفت: «روسیه را تشویق می‌کنم تا با آن دسته از اعضای ناتو که به تعهدات مالی خود عمل نمی‌کنند، هر غلطی که می‌خواهد، بکند.» 

منظور او تعهد اعضای ناتو به اختصاص ۲ درصد از سهم تولید ناخالص داخلی به بودجه نظامی بود.

آنچه میان اظهارات گذشته و حال ترامپ فاصله می‌اندازد، نه موضوع «پایبندی اعضای پیمان به پرداخت هزینه‌های نظامی» بلکه «زیر سوال بردن ماده ۵ منشور ناتو» است

این در حالی است که بنابر اعلام آژانس دفاعی اروپا، به استثناء چند کشور، متوسط هزینه‌ای که اروپایی‌ها در سال ۲۰۲۳ صرف ناتو کردند، معادل ۱.۵ درصد از بودجه ناخالص داخلی آنها بوده است. بودجه ناتو در سالی که گذشت، ۳.۷ میلیارد دلار بود که ۱۶ درصد آن را ایالات متحده تقبل کرد. 

البته این اظهارات به هیچ وجه تازگی ندارد و حتی در سال ۲۰۱۹، زمانی که ترامپ هنوز بر مسند کاخ سفید بود، «نیویورک تایمز» به نقل از چند منبع آگاه مدعی شد که او چندین بار در محافل خصوصی از تمایل برای خروج از ناتو سخن گفته است.

بعد از اظهارات اخیر ترامپ، این ادعا از سوی «جان بولتون» که زمانی سمت مشاور امنیت ملی دولت وی را داشت، تکرار شد. بولتون هم می‌گوید: «فکر می‌کنم در صورت بازگشت به قدرت، او سعی می‌کند از ناتو خارج شود».

نه تنها ناتو، بلکه در باور ترامپ، دفاع از شرکای خاورمیانه‌ای و تداوم حضور نظامی آمریکا در کره جنوبی و ژاپن هم در گرو تعهد آنها به پرداخت سهم بیشتری از هزینه هم‌پیمانی با واشینگتن است.

با این اوصاف، آنچه میان اظهارات گذشته و حال ترامپ فاصله می‌اندازد، نه موضوع «پایبندی اعضای پیمان به پرداخت هزینه‌های نظامی» بلکه «زیر سوال بردن ماده ۵ منشور ناتو» است که بر اصل دفاع جمعی و مشترک متمرکز شده و طبق آن، کشور‌های امضاکننده توافق کرده‌اند که حمله نظامی علیه یک عضو را به عنوان حمله به تمامی اعضا تلقی و با آن مقابله کنند.

برای همین است که «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در واکنش به تابو شکنی ترامپ، هشدار داد: «هر گونه پیشنهادی مبنی بر اینکه متحدان از یکدیگر دفاع نخواهند کرد، امنیت همه ما از جمله ایالات متحده را تضعیف می‌کند و سربازان آمریکایی و اروپایی را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد.»

از آن گذشته، ترامپ در آستانه سومین سالگرد جنگ اوکراین، با خدشه‌دار کردن چهره اتحاد ناتو، این پیمان نظامی را در صف‌آرایی با روسیه، در موضع ضعف قرار داد.

اما آیا نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا واقعاً دنبال بیرون کشیدن این کشور از پیمان ناتو است؟

«لیندسی گراهام» سناتور ارشد جمهوری‌خواه و از متحدان نزدیک ترامپ، چنین عقیده‌ای ندارد و می‌گوید «اشکال کار فقط در نحوه بیان موضوع است».

ترامپ در آستانه سومین سالگرد جنگ اوکراین، با خدشه‌دار کردن چهره اتحاد ناتو، این پیمان نظامی را در صف‌آرایی با روسیه، در موضع ضعف قرار داد

وی در دفاع از عملکرد ترامپ در حراست از متحدان ناتو یادآوری کرد: «روسیه زمانی که ترامپ رئیس جمهور بود به هیچ‌کس حمله نکرد و اگر او دوباره رئیس‌جمهور شود، به کسی حمله نخواهد کرد.»

«مارکو روبیو» هم که یکی دیگر از سناتور‌های به‌نام حزب جمهوری‌خواه است، با اتخاذ موضعی مشابه می‌گوید: «تقریباً همه رؤسای جمهور آمریکا در مقطعی، به نحوی از سایر کشور‌های عضو ناتو شکایت کرده‌اند که به اندازه کافی کار نمی‌کنند. ترامپ اولین کسی است که آن را با این عبارات بیان می‌کند.»

موضع آمریکا فارغ از گرایش‌های حزبی

آمریکا، فارغ از اینکه چه کسی از چه حزبی (دموکرات یا جمهوری‌خواه) سکان امور آن را به دست بگیرد، همواره رویکردی مبهم در قبال تلاش‌های اتحادیه اروپا برای رسیدن به خودکفایی نظامی داشته است. به طور سنتی، واشینگتن همیشه اروپایی‌ها را ترغیب کرده که در قبال امنیت خود مسئولیت‌پذیر باشند حال آنکه در هیچ مقطعی، تأمین این امنیت را جز در چارچوب ناتو برنمی‌تابد. 

هرگونه رویکرد اتحادیه اروپا مبنی بر خودکفایی نظامی و استفاده از زبان قدرت، با اصول بنیادین دکترین آلبرایت مغایرت دارد

در واقع، یکی از سیاست‌های آمریکا و حتی انگلستان- به عنوان کشوری که در همگامی با واشینگتن در مواقع لزوم چرخ اتحادیه اروپا را پنچر می‌کند- این بوده است که اتحادیه اروپا نباید یک نهاد نظامی قوی باشد، زیرا در این صورت در برابر سیاست‌های کلان آمریکا قد علم می‌کند. در حقیقت، همواره به گونه‌ای نانوشته، این ایده وجود داشته است که پیمان آتلانتیک شمالی چتری است برای ممانعت از آنکه کشور‌های عضو اتحادیه به ویژه آلمان و فرانسه هرگونه اراده‌ای برای تبدیل شدن به قدرت برتر نظامی در سطح جهانی پیدا کنند. به عبارت دیگر، این اتحادیه همیشه باید ذیل پکیجی حرکت کند که ناتو و مشخصاً آمریکا برایش تعریف کرده است و اگر اروپا زمانی بخواهد از این اصل تخطی کند، معادلات امنیتی جهان را به گونه‌ای دیگر تجربه خواهیم کرد.

با این اوصاف، هرگونه رویکرد اتحادیه اروپا مبنی بر خودکفایی نظامی و استفاده از زبان قدرت، با اصول بنیادین دکترینی که ۲۲ سال پیش، «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه وقت آمریکا در راستای محکم کردن پایه‌های ناتو ارائه داد، مغایرت دارد- دکترینی که همچنان به قوت خود باقی است.

دغدغه‌های ترامپ را بشناسیم 

ترامپ به شدت دغدغه آن را داشت که مبادا اروپایی‌ها با اتکا به اصل «خودمختاری راهبردی» به جای آنکه دنباله‌رو واشینگتن باشند، راه خود را بروند

در دکترین ارائه شده از سوی آلبرایت، هرگونه تلاش در راستای زیر سوال بردن اولویت ناتو در تأمین مسائل امنیتی اروپا و همچنین تضعیف روابط فراآتلانتیکی، به منزله محروم کردن آمریکا از منافع به اصطلاح مشروعی است که از حاکمیت صلح بر اروپا، نصیبش می‌شود.

اگر از این چشم‌انداز، به رویکرد دولت ترامپ در حدفاصل سال‌های ۲۰۱۶-۲۰۲۰ نگاه کنیم، می‌بینیم که او برخلاف لفاظی علیه ناتو، اتفاقاً به شدت دغدغه آن را داشت که مبادا اروپایی‌ها با اتکا به اصل «خودمختاری راهبردی» به جای آنکه دنباله‌رو واشینگتن باشند، راه خود را بروند. به عنوان یک مثال بارز در این زمینه می‌توان به تلاش اروپا برای حفظ توافق هسته‌ای با ایران به‌رغم خروج ترامپ از آن اشاره کرد.

همزمان، اظهارات «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه و «آنگلا مرکل» صدراعظم وقت آلمان درباره اینکه تشکیل یک «ارتش مشترک اروپایی» مانع از وقوع جنگ در اتحادیه اروپا می‌شود، دولت وقت ترامپ را به این فکر انداخت که مبادا اروپایی‌ها بخواهند بودجه را از ناتو منحرف و آن را صرف رویاپردازی‌های خود کنند.

همچنین، دولت ترامپ نگران بود که مبادا «پسکو» یا همان پیمان «همکاری ساختارمند دائمی» اتحادیه اروپا که سنگ زیربنای ایده ارتش مشترک اروپایی است، به مخفی‌کاری اروپایی‌ها درباره تولیدات نظامی‌شان منجر شود. 

با این اوصاف، سخت‌گیری‌های ترامپ سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ بیش از آنکه ناشی از تمایل برای خارج کردن آمریکا از ناتو باشد، ریشه در تفکر تاجرمابانه او داشت که می‌خواست هزینه مهار اروپایی‌ها را از جیب خود آنها بدهد.

راستی‌آزمایی کنیم

اگر نگاهی به مصاحبه‌های انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۱۶ بیندازیم، تلاش‌های چندباره او برای ابهام‌زدایی از مواضع‌اش نسبت به ناتو به چشم‌مان می‌آید.

او در ۲۱ مارس ۲۰۱۶ در توضیح اینکه چرا فکر می‌کند ناتو «منسوخ شده است»، به «واشینگتن پست» می‌گوید: نمی‌خوهم از آن بیرون بیایم. اما این پیمان در دوره‌ای متفاوت از امروز پایه‌گذاری شد. آن موقع ما کشور ثروتمندی بودیم، اما حالا همه هزینه‌هایی که برای ناتو می‌کنیم، درواقع از چین قرض می‌گیریم.

ترامپ در دوره ریاست جمهوری نه دنبال انحلال بلکه دنبال «بازسازی» و «تغییر ساختار ناتو مطابق با نیاز‌های روز» بود

همان روز در مصاحبه به «سی‌ان‌ان» می‌گوید: باید در نقش‌مان در ناتو بازنگری کنیم. دنبال کاهش نقش نیستم، دنبال کاهش هزینه‌ام.

بعد در ۲۵ مارس همان سال به «نیویورک تایمز» می‌گوید: ناتو باید برای تطابق با هزینه‌ها و سایر مسایل ازجمله «تروریسم» تغییر کند.

جایی هم در مصاحبه با «بلومبرگ» می‌گوید: (اگر اوضاع درست نشود) به خلاص شدن از آن هم فکر می‌کنم.

بعد در ۴ آوریل همان سال، ضمن یک گردهمایی انتخاباتی در میلواکی حرفش را اصلاح می‌کند و باز هم با تمرکز روی موضوع «تروریسم» می‌گوید: منظورم این است، کشور‌هایی که نمی‌توانند حق اشتراکشان را بدهند، باید از ناتو بروند.

در همان روز، او رسانه‌ها را متهم به دروغ‌گویی می‌کند و می‌گوید: اما همین فردا تیتر می‌زنند که «ترامپ ناتو را نمی‌خواهد و دوست دارد آن را منحل کند».

آن گونه که از حرف‌های ترامپ آن دوره برمی‌آید، او نه دنبال انحلال بلکه دنبال «بازسازی» و «تغییر ساختار ناتو مطابق با نیاز‌های روز» بوده است و این دقیقاً همان چیزی است که بایدن از زاویه دید دموکرات‌ها با ناتو انجام داد.

از مسئولیت چه می‌دانیم؟

برای اروپایی‌ها طنز تلخ ماجرا در این است که اگر فشار‌های ترامپ نبود، هرگز به فکر این نمی‌افتادند که بودجه نظامی خود را به سقف ۲ درصد از تولید ناخالص ملی نزدیک کنند. افزایش بودجه نظامی اعضای اروپایی ناتو در دوره ترامپ رشد تصاعدی به خود گرفت، با روی کار آمدن بایدن خطی شد و با آغاز جنگ اوکراین دوباره صعودی شد تا آنجا که امروز دبیرکل ناتو میگوید که امسال ۱۸ کشور از ۳۱ کشور عضو این پیمان به هدف اختصاص ۲ درصد تولید ناخالص داخلی برای هزینه‌های نظامی دست خواهند یافت.

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید اگر عبارت «خودمختاری راهبردی» مایه نگرانی می‌شود، می‌توانیم به جای آن از عبارت «مسئولیت راهبردی» استفاده کنیم

از طرف دیگر، سخت‌گیری‌های ترامپ به آنها فرصت داد که از رویاپردازی درباره تشکیل ارتش اروپایی دست بردارند، به نوعی توازن برسند و سطح توقع خود را با واقعیت دکترین آلبرایت سازگار کنند.

اکنون اتحادیه اروپا می‌داند که پیش از انجام هرگونه اقدام محسوسی که به تشکیل نیروی نظامی مشترک منجر شود، باید این تضمین را به آمریکا بدهد که قصدی برای حضور موازی و رقابتی ندارد و همچنان دایره توانمندی‌هایش را محدودتر از ناتو نگه می‌دارد.

به عبارت دیگر، مادامی که اتحاد نظامی اروپا در راستای تکمیل ناتو باشد و نه ابزاری برای تضعیف فعالیت‌ها و الزامات قید شده از سوی پیمان آتلانتیک شمالی، تلاش برای تقویت آن بلامانع خواهد بود.

با اشراف به این حقیقت است که در حال حاضر، اروپایی‌ها، مطالبه خود را مبنی بر ایجاد ارتش اروپایی، در چارچوبی متعادل‌تر مطرح می‌کنند و به نیروی «واکنش سریع اتحادیه اروپا» متشکل از دست‌کم ۵۰۰۰ نظامی رسیده‌اند که جرقه تشکیل آن در جریان خروج سراسیمه آمریکا از افغانستان زده شد و پارلمان اروپا در آوریل ۲۰۲۳ بر آن مهر تأیید زد.

مسئولیت‌پذیری ناتو برای «جو بایدن» رئیس جمهور فعلی آمریکا یعنی ورود پیمان آتلانتیک شمالی به درگیری غیرمستقیم با روسیه، اما این مسئولیت‌پذیری برای ترامپ می‌تواند بسته به شرایط معنای دیگری داشته باشد

این نیرو باید بتواند در مواقع ضروری، ظرف ۵ تا ۱۰ روز برای انجام عملیات امداد و نجات یا حمایت از سایر مأموریت‌های درحال انجام اتحادیه اروپا، به کانون بحران اعزام شود.

به قول «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که از اظهارنظر این روز‌های ترامپ خشمگین است، اگر عبارت «خودمختاری راهبردی» مایه نگرانی می‌شود، می‌توانیم به جای آن از عبارت «مسئولیت راهبردی» استفاده کنیم حال آنکه در دفاع از اروپا هیچ جایگزینی برای ناتو وجود ندارد.

او خطاب به ترامپ هم هشدار داد که یک بار برای همیشه تصمیم بگیرد که «ناتو وجود داشته باشد یا خیر؛ چراکه پیمان آتلانتیک شمالی نمی‌تواند یک متحد فرمایشی باشد و بسته به حال رؤسای جمهور آمریکا فعالیت کند.»

«مسئولیت‌پذیری» ناتو برای «جو بایدن» رئیس جمهور فعلی آمریکا یعنی ورود پیمان آتلانتیک شمالی به درگیری غیرمستقیم با روسیه در جبهه اوکراین، اما این مسئولیت‌پذیری برای ترامپ مادامیکه اروپایی‌ها هزینه عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی را بدهند، می‌تواند بسته به شرایط معنای دیگری داشته باشد. اگر در سال ۲۰۱۶، مشارکت در مبارزه با تروریسم برایش حکم مسئولیت‌پذیری را داشت، در سال ۲۰۲۴، می‌تواند چیز دیگری باشد. به هر حال او اهل معامله است و مادامیکه اوضاع بر وفق مرادش باشد، پروژه خروج آمریکا از ناتو را کلید نمی‌زند.

البته، راضی کردن یک تاجر کار چندان آسانی نیست؛ چراکه به قول جان بولتون، حتی اگر اکثر کشور‌های اروپایی عضو ناتو هم به حد نصاب ۲ درصد برسند، آدمی مثل ترامپ باز هم بهانه‌ای برای باج گرفتن پیدا می‌کند؛ مثل اینکه «چرا اروپایی‌ها سالانه میلیارد‌ها دلار صرف خرید گاز از روسیه می‌کنند» یا «چرا آمریکا را در مذاکرات تجاری دور می‌زنند؟» 

متغیر غیرقابل‌پیش‌بینی بودن ترامپ می‌تواند هرگونه تضمین مبنی بر اینکه او «قصدی برای خروج از ناتو ندارد» را به چالش بکشد

در این میان، محدودیت‌هایی هم که اخیراً از سوی کنگره برای پایبند نگه داشتن آمریکا به ناتو اعمال شده، آنقدری نیست که دایره اختیارات رئیس‌جمهور ایالات متحده را تنگ کند.

آنچه ترامپ شنبه گذشته در جریان گردهمایی انتخاباتی ایالت کارولینای جنوبی گفت، آنقدر برای آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو گران تمام شد که موج واکنش‌ها تا لحظه نوشتن این گزارش همچنان ادامه داشت و بعضی‌ها مثل بایدن و استولتنبرگ (دبیرکل ناتو) را به اظهارنظر چندباره واداشت. این همه گمانه‌زنی درباره یک جمله یعنی آنها احتمال بازگشت ترامپ به کاخ سفید را خیلی جدی گرفته‌اند.

همزمان، متغیر غیرقابل‌پیش‌بینی بودن ترامپ می‌تواند هرگونه تضمین مبنی بر اینکه او «قصدی برای خروج از ناتو ندارد» را به چالش بکشد. به قول بولتون، حتی اگر روایت ترامپ درباره چراغ سبز نشان دادن به روسیه برای حمله به اعضای ناتو جعلی باشد، باز هم به این معنا نیست که او به آنچه می‌گوید، باور ندارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته