دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

فردوسی قله شاعران شیعه

فردوسی قله شاعران شیعه
به فرزانه توس می‌توان از بی‌شمار زاویه نگریست و به نتایج پرشماری رسید؛ اما در این روزگاری که ما هستیم، جریانی معلوم الحال با تلاشی ترکیبی در راستای برساختن چهره‌ای ایران‌پرست و اسلام ستیز از این شاعر بزرگ همه دوران هستند.
کد خبر : 892227

گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، فرهاد بامداد؛ روز نخست بهمن ماه سال ۳۱۹ هجری خورشیدی،حکیم ابوالقاسم فردوسی چشم به جهان گشود. به مناسبت این فرخنده روز بر اساس چند پژوهش نگاهی کوتاه انداخته شده به یکی از مهم‌ترین جنبه‌های زندگی هر فرد یعنی مذهب او. به فرزانه توس می‌توان از بی‌شمار زاویه نگریست و به نتایج پرشماری رسید. اما در این روزگاری که ما هستیم، جریانی معلوم الحال با تلاشی ترکیبی در راستای برساختن چهره‌ای ایران‌پرست و اسلام ستیز از این شاعر بزرگ همه دوران هستند.

* فردوسی ایران‌دوست یا ایران‌پرست

فردوسی ایران‌شیدای اساسی و مهین دوستی راستین بود که این عشق در بیت بیت اثر جاودانه‌ او موج می‌زند، اما فردوسی ایران‌پرست که نبود هیج، یک شیعه تمام عیار هم ( که بعدتر به آن اشاره می‌شود) بود.

اما نخست آیا میهن دوستی و عشق به آب و خاک امری در تضاد با دین داری است؟ خیر. هر انسانی به شکل طبیعی خانه و خانواده خود را دوست دارد و  به میهنش هم عشق می‌ورزد و این امر مورد تایید کلام الله هم است: وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَکُمْ لَا تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ(بقره، 84)

و هنگامى را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید (و بر این پیمان) گواه بودید.

علامه محمد تقی جعفری پیرامون این آیه می‌نویسد: در این آیه شریفه، آوارگى از وطن را در اهمیت مانند کشته شدن متذکر شده و اجتناب از آن دو را مشمول پیمان الهی قرار داده است.

* مذهب فردوسی

پیرامون مذهب فردوسی که این روزها از سوی جریانات ضدملی اما در ظاهر ملی‌گرا (که حتی هوادار حمله نظامی به ایران هستند) مورد دستکاری و جعل قرار گرفته است، می‌توان از دو سطح به مذهب فردوسی پرداخت، نخست مذهب فردوسی  به مانند باور شخصی که هر آدم با آن زندگی می‌کند. سطح دوم نمود مذهب فرد در آثار افراد صاحب اندیشه.

* سطح نخست (شخصی)

پیرامون مذهب بسياري از شعرا و ادبا نمي‌توان با قاطعيت داوری كرد ، اما در مورد بعضي از آن ها با توجه به شواهد و نشانه‌های موجود و پژوهش‌هاي انجام گرفته مي‌توان نظر داد، فرزانه توس از جمله اين شعرا است. پیرامون مذهب فردوسی می‌توان به پژوهشی اشاره کرد که پژوهشگر آن عمر خود را پای این امر صرف کرد، مهدوی دامغانی در پژوهش خود می‌نویسد:

 البته در شعر بسیاری از این شاعران دلایل مسلم و صحیح بر اعتقاد مذهبی شان موجود  است و بر این مبنا و به شهادت آن ادله اکثریت عظیم آن شاعران سنی مذهب اند و اقلیت مغتنی  بهی شیعی مذهب و جهت مثال و تذکار و نه به عنوان استقراء و انحصار، ار جمله فحول شعرای آن قرون عنصری و فرخی و منوچهری و انوری و امیر معزی و رشید وطواط و نظامی و خاقانی و جمال الدین  عبدالرزاق و پسرش کمال وعطار و شیخ اجل و حافظ و مولانا جلال الدین سنی‌اند و کسائی مروزی وغضائری و رازی و ناصر خسرو و قوامی رازی و حضرت فردوسی شیعه‌اند. تصریحات بلیغه‌ی متعدد و قرائن و امارات مکرری که در کتاب مستطاب شاهنامه موجود است برای هیچ پژوهنده منصف و مطلع (و معتقد به هر دین مذهبی هم که باشد) تردیدی در این که حضرت فردوسی شیعه امامی ست باقی نمی‌گذارد.

پس در شيعه بودن فردوسي گمانه‎‌ای نيست و اين از آن جهت بسيار مهم و مورد تاكيد است كه بزرگ‌ترین مرزبانان ايران در قرون گذشته شیعیان بودند، مانند حماسه آفرینان دفاع مقدس.

چه سندی استوارتر که حکیم فرزانه توس می‌سراید: هزاران درود و هزاران ثنا ز ما آفرین باد بر مصطفا/  و بر اهل بیتش همی‌دون چنین همی آفرین خوانم از بهر دین

* سطح دوم (نمود مذهب فردوسی در شاهنامه)

جايگاه خرد در شاهنامه

 در هر اثر و پديده‌ای  دو بخش از اهميت ویژه‌ای برخوردار هستند، آغاز و پايان . آغاز از اين رو كه در مواجهه مخاطب با اثر چونان معرفی نامه عمل می‌کند، و تا حدی امكان شناخت و قضاوت در باره كليت اثر را به مخاطب می‌دهد و بخش با اهميت دگر پايان است،از جهت نتيجه گيری .

فردوسی در آغاز شاهنامه در كنار جان به عنوان اساسي ترين عنصر حيات انساني، از خرد ياد می‌كند و آفریدگار را، خداوند جان و خرد مي‌نامد. اين آمدن در مصرع نخست و همراهي با جان نشان از اهميت و جايگاه ویژه خرد در انديشه فردوسي دارد. از اين گونه ياد كردن در ادبیات با عنوان براعت استهلال نام برده می‌شود. براعت استهلال عبارت است از :

براعت استهلال كه آن را " براعت مطلع " و " حسن مطلع " و " حسن ابتدا" نيز گويند، آن است که آغاز كلام در نثر و يا نخستين بيت در شعر، مناسب حال باشد و اشارتی باشد بدانچه متكلم قصد دارد كه در آن شعر و يا نثر بگويد ، البته با عبارتي ساده و روشن و بدون تكلف و تعقيد، به طريقی كه لطيفه الالفاظ و جليله المعانی هم باشد و حشو و زوايد و الفاظ دور از ذهن در آن وجود نداشته باشد.( علوي مقدم، 1369)

با توجه به تعریف براعت استهلال می‌توان گفت که خرد و نقش و اهمیت آن در زندگی و جهان انسان آن چیزی است که فردوسی می‌خواهد در اثر خود به تبین آن بپردازد. با پی گرفتن شاهنامه  می‌توان رد خرد و خردورزی را در تمام این اثر گرانمایه پی گرفت: یکی از موضوع‌های مهم که در سراسر این شاه اثر، چون نخ زرین اندیشه‌های گوناگون شاعر را پیوند می‌سازد مسئله خرد و خردمندیست. خرد در شاهنامه سنگ محکی است که ماهیت ومنزلت شاهان و حاکمان، قهرمانان و پهلوانان، سپاهیان و هنرمندان، موبدان ودانشمندان و طایفه‌های دیگر انسان‌های اساطیری و تاریخی را ظاهر می‌نماید و مقام و مرتبه آن‌ها را در جامعه معین می‌کند.(ملااحمد، ۱۳۷۵)

 جایگاه خرد در تشیع 

در ساختار فکری فردوسی به همراه ایران کهن به عنوان زمان رویداد‌های شاهنامه و منبع اقتباس داستانی او مذهب فردوسی نقش اساسی را ایفا می‌کند. به عنوان مثال اگر فردوسی به یک جریان فکری ایران‌ستیز یا عقل گریز تعلق خاطر داشت. هیچ گاه عمری را بر پای سرایش اثری در ستایش ایران و خرد نمی‌گذاشت. 

تاکید بر عقل و خردورزی تا کرانه‌ای در روایات شیعه تکرار شده که از تشیع و مبانی فقهی آن به عنوان عقل محورترین مذهب یاد می‌شود. در این جا به قدر کفایت به دو حدیث معتبر از امام صادق علیه السلام در اهمیت عقل و خردورزی می‌توان اشاره کرد:

 دعامه الانسان العقل و العقل منه الفطنه و الفهم و الحفظ والعلم.

ستون وجودی انسان عقل است و هوشمندی، فهم، حفظ و دانش از عقل نشات می‌گیرد.( الکافي شریف,  جلد۱,  صفحه۲۵ )

شیخ الائمه در این حدیث ستون وجودی انسان را عقل می‌خوانند و ستون مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش هر پدیده است وهر بنایی بی ستون بی‌گمان فرو خواهد ریخت. 

در حدیثی دیگر عَمودُ الشَّرَف علیه السلام نقل شده است که:

من کان عاقلا کان له دین و من کان له دین دخل الجنه:(میزان الحکمه ج۷) 

هر كه خردمند باشد، ديندار است و هر كه ديندار باشد، به بهشت مى رود.

در نهایت، اما صادق علیه السلام به عنوان رئیس مذهب تشیع شرط داشتن دین و رسیدن به بهشت را داشتن عقل می‌دانند.

پس فردوسی علیه رحت در هر دو سطح فردی و اندیشگانی آشکارا شیعه‌ای زر عیار هست که فقط کسانی می‌توانند منکر این عیار شوند که سنگ محکشان فاقد اعتبار باشد.

برای مطالعه بیش‌تر می‌توان به این منابع مراجعه کرد:

الشیخ الکلینی، الکافی، جلد یک.

جعفری، محمد تقی، ۱۳۷۶، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج ۶.

علوی مقدم، سید محمد، 1369، براعت استدلال،مشکوه، شماره 26:از 48 تا 61.

ملا احمد، میرزا، 1375، خرد در شاهنامه فردوسی، گزارش، شماره 71:از 39 تا 44.

مهدوی دامغانی، احمد، 1372، مذهب فردوسی، ایران شناسی، شماره 17:از 20 تا 53.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته