دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گزارش آنا از محفل ادبی «قبله صبر»؛

علوی‌تبار: نقش بانوان اسلام در برهه‌های حساس تاریخ/ زنی که تاریخ از تکلم نام بلندش به خود می‌بالد

علوی‌تبار: نقش بانوان اسلام در برهه‌های حساس تاریخ  زنی که تاریخ از تکلم نام بلندش به خود می‌بالد
سید مسعود علوی‌تبار، کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی گفت: حضرت زینب کبری(س) در تمام عمر خود جز مصیبت و اندوه ندید و در مقابل جز صبوری و ایستادگی از او نمایان نشد. عظمت و بزرگی بانوان اسلام در بازه‌های حساس و تعیین کننده تاریخ مشخص است.
کد خبر : 879636

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، محفل ادبی «قبله صبر» شامگاه جمعه ۲۶ آبان ماه، به مناسبت فرخنده سالروز میلاد حضرت زینب(س) با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.

در این نشست شاعران و هنرمندانی مانند علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، سید مسعود علوی تبار، محمد علی یوسفی، سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی، نغمه مستشار نظامی، صبا فیروزی، مریم رزاقی، زهرا میریان کرمی، زهرا حضرتی، مریم فروزان کیا، سارا عبداللهی فر، زیبا فلاحی، و عارفه‌ی دهقانی حضور داشتند.

زنی که تاریخ از تکلم نام بلندش به خود می‌بالد

رضا اسماعیلی شاعر و پژوهشگر ادبی در ابتدای این نشست، در بخشی از سخنان خود تحت عنوان «سیمای زینب در قاب روایت پانزدهم» بیان داشت: در میان همه آثاری که از سید حسن حسینی منتشر شده است، هیچ دفتری از نظر انسجام ساختاری، ارجمندی مضمون و برخورداری از مولفه‌های زیباشناختی به پای مجموعه شعر عاشورایی «گنجشک و جبرئیل» نمی‌رسد. تعلق خاطر حسینی به این مجموعه شعر عاشورایی تا حدی بود که وصیت کرد تا این کتاب را به عنوان «شفیع» بعد از وفاتش با او دفن کنند.

وی در ادامه گفت: چاپ این مجموعه شعر در سال ۱۳۷۰ به راستی اتفاقی خجسته در شعر آیینی روزگار ما بود. اتفاقی که ذهن و زبان بسیاری از شاعران انقلاب را به سمت شعر سپید و بهره برداری از ظرافت‌ها و ظرفیت‌های آن برای بیان مضامین دینی متمایل کرد. شعر «روایت پانزدهم» از مجموعه شعر عاشورایی گنجشک و جبرئیل که به اسوه صبر و صلابت حضرت زینب (س) تقدیم شده، به راستی سند آبروی «زن مسلمان» است.

این پژوهشگر ادبی تصریح کرد: شما با خواندن «روایت پانزدهم» پیش و بیش از هر چیزی احساس غروری حماسی می‌کنید. چرا که حسینی در مجموعه شعر عاشورایی «گنجشک و جبرئیل» با مجاهدتی زینب گونه به دنبال تکثیر «ریشه و اندیشه» عاشورا و تحلیل هنرمندانه و شاعرانه فلسفه قیام حسینی است. گویی شاعر پس از «روز واقعه» همدوش زینب بر فراز تاریخ ایستاده و دل نگران غبار تحریفاتی است که شاعران صورت بین بر چهره عاشورا می‌پاشند. شاعران مضطری که چشم زیبابین ندارند و عاشورا را از چشم دنیابین یزید روایت می‌کنند. شاعران دریغاگویی که از تلفظ و تنفس آیه روشن «ما رایت الا جمیلا» عاجزند و در تعریف زینب، واژه‌ای جز «آه و آوخ» ندارند! شاعران درمانده‌ای که قدشان به ارتفاع فهم «هیهات مناالذله» نمی‌رسد و در کربلا چیزی جز شمر و یزید و خولی و حرمله نمی‌بینند.

اسماعیلی در خاتمه عنوان داشت: شاعر در «روایت پانزدهم» به دنبال پرده‌برداری و رونمایی از سیمای حماسی و عاشورایی حضرت زینب (س) است که زیر آوار تحریف و جهل و خرافه به فراموشی سپرده شده است. رونمایی از سیمای روشن زنی سربلند که به رغم روایت زرد و مغموم بعضی از شاعران، کاشف زیبایی‌های کربلا و عاشوراست. زنی که تاریخ از تکلم نام بلندش به خود می‌بالد؛ و چه اندک و کم شمارند شاعرانی که در تکلم نام روشن او به لکنت نیفتند و با زبان شعر از سیمای سرخ و حماسی او رمزگشایی کنند.

وی افزود: روایت پانزدهم، تفسیر فصیح «نصر من الله و فتح قریب» است. روایت پیروزی نور بر ظلمت و خون بر شمشیر. شاعر در این شعر سربلند ما را به کشف زیبایی‌های بی بدیل عاشورا فرا می‌خواند. زیبایی‌های شگفتی که تا کنون از نگاه شاعران به دور مانده است؛ و به راستی نیز عاشورا یک فتح الفتوح بزرگ معنوی است که باید با زبان شعر از آن رمزگشایی کرد.

اهمیت ادبیات پایداری و مقاومت در کلام حضرت زینب(س)

سید مسعود علوی‌تبار شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی دیگر سخنران این نشست بیان کرد: حضرت زینب کبری(س) در تمام عمر خود جز مصیبت و اندوه ندید و در مقابل جز صبوری و ایستادگی از او نمایان نشد. روایت‌گر مظلومیت مولا علی(ع) بانو فاطمه‌ زهرا (س) علیهاست و روایت‌گر مظلومیت امام حسین (ع) حضرت زینب کبری (س). عظمت و بزرگی بانوان بزرگ اسلام در بازه‌های از زمان که محور حساسترین و تعیین کننده‌ترین اتفاقات و حوادث برای امت اسلام بود، بیشتر نمود پیدا کرده است. در خطیرترین برهه‌های تاریخ صدر اسلام، حضرت خدیجه (س)، حضرت فاطمه (س)، و حضرت زینب (س) رسالت عظیم و نقش بسیار تعیین کننده‌ای بر عهده داشتند.

علوی تبار تصریح کرد: در سالروز ولادت حضرت زینب (ع) که مصادف شده است با ایام خونین کربلایی غزه، و از طرفی در این ایام شاهد تجلی والایی از خلق و آفرینش مصادیق ادبیات مقاومت توسط شاعران و ادیبان متعهد آزاده هستیم، صحبت پیرامون ادبیات مقاومت حائز اهمیت می‌باشد. اهمیت ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت را می‌توان در بارزترین و اثربخش‌ترین نمونه‌ آن یعنی در تأثیر کلام روشنگرانه‌ حضرت زینب (س) در کوفه و شام دید که به حق، روایت شگرف واقعه‌ی عاشورا مرهون حضرت زینب (س) و کلام آتشین و سراسر حماسه‌ی ایشان است. مقام معظم رهبری در رابطه با کلام بانو زینب کبری (س) می‌فرمایند: «به نظر من بنیان‌گذار حفظ حوادث با ادبیات و هنر، زینب کبری (س) است. ایشان با این حرکت خود ماجرای عاشورا را ابدیت بخشید، آن را دائمی و زوال ناپذیر کرد».

وی در پایان چنین گفت: خطبه‌ها و سخنرانی‌های عاشورایی حضرت زینب محصل مکتب حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در کوفه و شام، در عین بلیغ بودن و‌شیوایی، از استدلال و برهان بهره‌مند بودند. همچنین هر یک از این خطبه‌ها و سخنرانی‌ها با زمان شناسی و مخاطب شناسی، و طبق اسلوب ویژه خود در نهایت تأثیرگذاری و فصاحت و بلاغت بیان شده اند.

وی گفت: حذلم بن کثیر از فصحای عرب از کلام بلیغ و فصیح حضرت به شگفت می‌آید و همتایی برای آن جز سخن حضرت علی (ع) نمی‌یابد و می‌گوید: «گویا حضرت زینب سلام علی‌ها سخنانش را در کوفه از زبان امیرالمؤمنین علی علیه السلام قصد و آهنگ می‌نمود».

نگاه ناصحیح به حضرت زینب(س) در ادبیات گذشته

سید حکیم بینش شاعر افغانستانی در بخشی از سخنان خود گفت: جالب است که حضرت زینب (س) در جایی که بعد‌ها به تل زینبه مشهور می‌شود، می‌نشیند تا به عنوان یک گزارشگر وقایع را ببیند و ثبت و ضبط کند. این کار حضرت زینب (س) در آن شرایط دشوار، هم چهرۀ یک زن فعال و حاضر در صحنه را نشان می‌دهد و هم حس مسئولیت پذیری ایشان را به تصویر می‌کشد. یکی از جا‌هایی که صبر و قهرمانی حضرت خود را نشان می‌دهد آنجاست؛ شما فکر کنید زنی شاهد پر پر شدن عزیزانش باشد و عواطف و احساسات خود را کنترل کند تا کوچکترین نقطه ضعف به دشمن ندهد و ضمنا رسات خود را هم به انجام برساند.

بینش افزود: در ادبیات ما، تا این اواخر، چهرۀ حضرت زینب (س) چهرۀ قهرمان نیست. بیشتر او را یک بانوی قدخمیده، محزون، مظلوم و ناتوان و التماس‌گری که از دستش کاری ساخته نیست نشان داده‌اند. در نوحه‌ها و مداحی‌ها هم بیشتر مظلومیت او و خاندان پیامبر را نشان می‌دهند تا عواطف مردم را برانگیزانند و آن‌ها را به گریه بیاورند. همین نگاه را در اشعار بسیاری از شاعران نسبت به حضرت زهرا (س)‌ها نیز می‌بینیم.

وی در خاتمه بیان داشت:، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران، شاعران انقلاب چشم‌های خود را شستند و جور دیگر نگاه کردند. آن‌ها روی دیگر آیینۀ کربلا را که بوسیلۀ حضرت زینب (س) نشان داده شده بود، دیدند. آن‌ها حضرت زینب را دیگر زن محزون و قدخمیده نمی‌دیدند. او را قهرمانی می‌دیدند که پیام‌رسانی می‌کند و باعث می‌شود که نهضت کربلا آنگونه که باید به آیندگان برسد. در واقع شاعران انقلاب به بعد قهرمانی زنان کربلا و بخصوص حضرت زینب (س) نگاه کردند و دیدند که آن‌ها چه کار بزرگی کرده‌اند. آن‌ها این قهرمانی‌ها را به تصویر کشیدند. البته آن‌ها از جنبۀ عاطفی حضور حضرت زینب (س) نیز غافل نشدند و تلاش کردند غنای عاطفی اشعارشان نیز حفظ شود. در واقع در اشعار بسیاری از شاعران حضرت زینب (س) نمونۀ کاملی از زن مسلمان در جامعه است. زنی که بر خلاف تصور ابن زیاد در کربلا به غیر از زیبایی ندیده است

همچنین در این برنامه شاعران جدیدترین اشعار خود در مدح بانو حضرت زینب سلام الله را قرائت کردند که برخی از آن‌ها را با هم مرور می‌کنیم.

نغمه مستشار نظامی

چنان مست عشقند مردان این ره، که بر دوش اگر سر نباشد نباشد
دراین راه جز وصل جانانه دل را، تب و تاب دیگر نباشد، نباشد
حسین است و دشت بلا، قلب خونین، حسین است و هفتاد و دو داغ سنگین
حسین است و دیگر برایش سپاهی، به غیر از تو، خواهر، نباشد، نباشد
به قربان بی تابی جان زینب، دل و جان عالم به قربان زینب.
که در هر دو عالم به اولاد آدم، ازین غم گرانتر نباشد نباشد
غزل می‌تراود ز خون شهیدان، زهی زلف خونین زهی رو سپیدان
شفای لب تشنگان وصالت، به جز حوض کوثر نباشد، نباشد
الهی به زینب، الهی به زهرا، الهی به یاسین الهی به طا‌ها
که دست و نگاهم، به دنیا و عقبا، به جز سوی این در نباشد نباشد
دل و شرمگینی، من و روسیاهی، الهی، الهی، الهی، الهی
که جز ذکر پاکان، مرا هیچ ذکری بر اوراق دفتر نباشد، نباشد
《الهی به حق رسول کرامت، به حق شفیعان روز قیامت
بخوانم از انصار و اعوان زینب (س)، بخوانم از انصار و اعوان عترت》

محمد علی یوسفی

سلام‌ای انیس پدر، یار مادر
درود‌ای رفیق شفیق برادر
سلام‌ای زبان علی، دخت زهرا
شدی سرور بانوان مثل مادر
سلام‌ای که با خطبه‌های علی وار
تو آتش زدی کاخ آن مرد کافر
تو با صبر در کربلا، کوفه و شام
شدی دشنه در قلب هر چه ستمگر
به صحرای پر وحشت طف تو دیدی
به چشم خودت داغ چندین برادر
فدا کرده‌ای پیش پای برادر
دوتا شاخه‌ی گل، دو سرو تناور
ندیدی به جز حُسن و زیبایی آنجا
چه زیباست این بینش و فکر و باور
تو با رزم خود در مصاف ستمگر
برابر شدی با دو صد جند و لشکر
به لطف جهاد تو با خطبه هایت
فضای زمین و زمان شد معطر
جهاد تو تبیین حق بوده زینب
شدی حیدری بر بلندای منبر
نهیب تو در گوش تاریخ مانده
وَ جغرافیا پر شد از آن سراسر

زهرا میریان کرمی

خطبه‌ی تو آینه‌ی حق نماست
دخت علی ازچه سخن رانده‌ای
شام سراسر شده نوریقین
وارث عشقی که چنین مانده‌ای
باتوولایت همه جا زنده شد
واژه‌ی صبر تو پراکنده شد
زینبی ودشمن پست وزبون
ازسخن ناب تو شرمنده شد.

لیلی حضرتی

دستت پر از ستاره و شعر و کبوتر است
رد نگاه روشنت از عشق برتر است
بر شانه‌های خسته تو تکیه می‌کند
هر رهگذر که خاطرش از غم مکدر است
از روز‌های دور تو هم کیش زینبی
مهرت به جام خاطره از جنس خواهر است
روشن ز شمع مهر تو شام بلند ماست
شیرینی کلام تو با جان برابر است
بارانی و صبور، ولی خسته‌ای عزیز
این طالعت بلند در آن روز محشر است
سمت کدام قبله باران نشسته‌ای
آتش گرفته ام که چرا چشم تو‌تر است
سهم نگاه خسته تو چشمه دعا
اینجا نگاه آینه از جنس دیگر است
امشب پر از ستاره شود آسمان تو
دنیا به نام حضرت زینب معطر است

سارا عبداللهی فر

بوی گُل از سوی نسرین می‌رسد
سوره‌ی طا‌ها و یاسین می‌رسد
مثل باران و بهاری پُر چمن
ماه سیرت دُخت پروین می‌رسد
غنچه بِشکافد چو می‌گوید سخن
از نگاهش لاله رنگین می‌رسد‌
می‌سراید مهرِ خواهر را به عشق.
چون پرستاری به بالین می‌رسد
نام زینب با حسین باشد یکی
وسعتی از نور زرین می‌رسد
جان بگیرد این قلم از نام او
گوهر و تفسیر، تسحین می‌رسد

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته