دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 آبان 1402 - 16:37

بازگشایی کتابخانه ملک‌الشعرای بهار با ۸۰۰ جلد کتاب در خانه عامری‌ها

بازگشایی کتابخانه ملک‌الشعرای بهار با ۸۰۰ جلد کتاب در خانه عامری‌ها
۸۰۰ جلد کتاب با بازگشایی کتابخانه ملک الشعرای بهار به دارایی‌های فرهنگی شهرستان کاشان افزوده شد.
کد خبر : 875666

به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، آیین بازگشایی کتابخانه ملک‌الشعرا بهار در سرای عامری‌های کاشان و با حضور چشم‌گیر کاشانی‌ها به‌ویژه اهالی فرهنگ این شهر برگزار شد.

قطب فرهنگ کاشان در آینده

علی میرانصاری، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی در این مراسم اظهار کرد: اردیبهشت ۱۳۹۵، همایش «خاندان بهار، چهار نسل در خدمت فرهنگ ایران» در کاشان برگزار شد که استادان بزرگ در حوزه‌های مختلف دعوت و سخنرانی کردند. در حاشیه این برنامه، کتابخانه ملک‌الشعرا بهار افتتاح شد. محل کتابخانه چند بار تغییر کرد و با پشتکار مدیر جدید سرای عامری‌ها، کتابخانه در حوض‌خانه عمارت بازگشایی شد که دارای دو اتاق شامل مخزن و قرائت‌خانه است.

وی افزود: این کتابخانه در آغاز فقط ۲۰۰ جلد کتاب داشت که از سوی خاندان بهار اهدا شد؛ اما اکنون و در بازگشایی آن، شمار منابع به حدود ۸۰۰ جلد کتاب رسیده که از جانب خاندان زرین‌کوب، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، کتابخانه ملی ایران و بنیاد موقوفات افشار و مشارکت گروه فرهنگی سیلک هدیه شده است. در دستور کار قرار گرفته که این فضای فرهنگی به کتابخانه مرجع و محل مراجعه اهل فرهنگ کاشان و قطب پژوهشی این شهر بدل شود.

نسب از خاندان ضرابی کاشان

سیف‌الله امینیان، معمار پیشکسوت نیز گفت: در کاشان سه طایفه صاحب سیف و قلم بودند؛ غفاری‌ها، ضرابی‌ها و شیبانی‌ها. ملک‌الشعرای بهار از خاندان ضرابی بود که تا روزگار ساسانیان نسب می‌بردند و از طایفهٔ کُردِ دُنبَلی بودند در زمان شاه‌عباس دوم به کاشان آمدند و به دلیل اینکه آقامحمدخان دُنبَلی سکه ضرب می‌کرد، ضرابی نام یافتند. اینان خود را از نوادگان برمکیان می‌دانستند و خود بهار نسبش را به آل‌برمک می‌رساند.

بنیان‌گذار سبک‌شناسیِ سنتیِ غیردانشگاهی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان نیز با بیان اینکه بهار بنیان‌گذار سبک‌شناسیِ سنتیِ غیردانشگاهی در ایران است، عنوان کرد: این مهم، محصول معلومات و ذوق و استعداد و قدرت شاعری اوست که کتاب مستطاب سه‌جلدی «سبک‌شناسی» با عنوان فرعی «تاریخ تطور نثر فارسی» را نوشت و در دانشگاه تهران درس داد.

عبدالرضا مدرس‌زاده اضافه کرد: وقتی سبک‌شناسی بهار را می‌خوانیم، شاهد سبک‌شناسیِ تقویمی هستیم که از نخستین متون فارسی تا معاصر را شامل می‌شود؛ زیرا او همه متون را خوانده بود. این در حالی است که ۸۰ سال پیش نظریه‌های سبک‌شناسی در کار نبود و ازاین‌حیث باید او را از مبدعان سبک‌شناسی نظم و نثر دانست که شاگردش حسین خطیبی و بعدتر خسرو فرشیدورد و سیروس شمیسا راهش را ادامه دادند.

وی افزود: ملک‌الشعرا از قصاید رودکی و لبیبی و مسعود سعد و عنصری و فرخی و منوچهری به زبان روز؛ اما سخته و سنجیده استقبال کرده و جواب داده که ۸۰ سال پیش نمونه نداشت و بی‌بدیل بود.

بهار در اصفهان

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان نیز درباره حضور تلخ بهار در اصفهان بیان کرد: سال ۱۳۱۲ مأموران تأمینات، صبح عید نوروز به خانه ملک‌الشعرا بهار ریختند و او را با خود بردند که باید وصف آن را در حبسیات او خواند. پنج ماه در حبس بود، بعد به اصفهان تبعید شد و ابتدا به منزل صدرالمحدثین رفت. کسی که وقتی در مسجد شاه اصفهان به منبر می‌رفت تا میدان نقش‌جهان جمعیت گرد می‌آمد و آواز بسیار خوشی نیز داشت و گوشه صدری در موسیقی ایران به نام اوست. صدرالمحدثین با آنکه می‌دانست بهار مغضوب است؛ اما میزبانش شد که قصیده«گر که صدر اندر اصفهان نبُدی/ اصفهان نیمهٔ جهان نبُدی» وصف این‌روهاست.

بازگشایی کتابخانه ملک‌الشعرای بهار با ۸۰۰ جلد کتاب در خانه عامری‌ها

مهدی نوریان مطرح کرد: حسن سلطانی که تاجر فاضلی بود و پسرش منوچهر، ویلون‌نواز و فیزیک‌دان برجسته‌ای شد، خانه‌ای به بهار داد و به انحای مختلف به حالش رسیدگی می‌کرد، بهار نیز از او به نیکی یاد کرد. جمشید امیربختیاری در اصفهان به بهار ارادت داشت و روایت کرده در عصر عید نوروز ۱۳۱۳ به دیدنش رفتم. گفت دلم گرفته و برویم قدم بزنیم. از پل خواجو تا پل مارنان در حاشیه زاینده‌رود قدم زدند، بهار بداهه قصیده ۷۰ بیتی سرود و او می‌نوشت که مطلعش، «نوبهار است و بود پرگل و شاداب چمن/ همه گل‌ها بشکفتند به غیر از گل من» بود.

این ادیب ممتاز خاطرنشان کرد: بهار در آن یک‌سال تبعید، حدود ۶ تا ۷ هزار بیت سرود؛ البته او را آزار می‌دادند و حکم تبعیدش به یزد آمد که با وساطت رجال شکسته شد. او که با اقتدا به کارنامه بلخ حکیم سنایی غزنوی، منظومه«کارنامهٔ زندان» سرود و حتی از فتنه‌جویان نام برد. مصاحبه‌ای از فرزند استاد، زنده‌یاد پروانه بهار خواندم که در هنگام تبعید بهار به اصفهان، هفت سال داشت، روایت کرده بار‌ها پیش‌آمده بود که غذا در خانه نداشتیم و اصفهانی‌ها به ما کمک می‌کردند.

نوریان تبیین کرد: ملک‌الشعرا در آن شرایط سخت، چندین‌بار شاهنامه را خواند و بر آن حاشیه نوشت که نشان می‌دهد او آن‌قدر در متون غور کرده که توانسته بی منبع و بی مرجع بر آن تحشیه بنویسد و حتی ابیات الحاقی را نیز استنباط کرده بود. جالب است بدانید در اصفهان با همه آن گرفتاری‌ها، شرح حال فردوسی را در مجله باختر که سیف‌پور فاطمی درمی‌آورد، نوشت. مقالاتی که نه چکیده داشت و نه کلیدواژه؛ اما بر همهٔ مقالات امروزی می‌ارزید.

در اندیشهٔ ایران

مدیر بخش ادبیات مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی نیز بیان کرد: بهار با همه وجود ایران را دوست داشت و به جرئت می‌گویم اگر فقط یک حافظ، نظامی، سعدی، فردوسی، خیام و عطار داریم، فقط یک بهار داریم؛ زیرا او همه چیز‌هایی را که لازمهٔ یگانگی است، دارد و این برای جامعیت او کافی است که در هر زمینه‌ای که عمل کرد، جامع بود.

اصغر دادبه افزود: بهار نیک می‌دانست مظروف بی‌ظرف ممکن نیست. مظروف ارزش‌های ملی و دینی است و ظرف آن، وطن ماست و اگر ایران نباشد، آن ارزش‌ها رنگ می‌بازند. در تاریخ بزرگان می‌دانستند این ارزش‌ها به تعبیر اهل منطق، لایجتمع نیستند.

این استاد ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: بهار هرچه کرد برای ایران بوده و حتی وقتی در مجلس وکیل یا وزیر فرهنگ بود، برای خود کیسه ندوخت و وقتی کنار گذاشته شد، قصیده‌ای سرود که «ز لطف خسرو ایران‌زمین بهار اینک/ شد از مغاک سیاست بر آسمان ادب» مطلع کنایه‌آمیزش بود. هرچند معتقدم چه خوب شد که بهار به آسمان ادب رفت. او که وقتی هیچ خبری از سبک ادبی نبود، سبک‌شناسی را نوشت.

دادبه اضافه کرد: او در خدمت میهن و فرهنگ میهن بود و بیانیه‌اش را در قصیده پیام میهن بیان کرده که مطلعش «به هوش باش که ایران تو را پیام دهد/ تو را پیام به صد عز و احترام دهد» است. او همه عمر در سوختن و ساختن گذراند و متوقف نماند و پیش رفت. اگر این فرهنگ نماند، هیچ برای ما نخواهد نماند، نخواهیم ماند و اگر نمانیم، گمان نکنید ما را بر صدر خواهند نشاند. زبان فارسی در حلقهٔ تنگ محاصره است پس باید به فرزندان خود، گلستان و بوستان بیاموزانیم و نسل آینده را با این ادبیات تربیت کنیم تا بماند.

وطن را به دو چشم نگران

تنها فرزند بازمانده ملک‌الشعرا بهار نیز گفت: پدرم حتی یک‌بار بنا به دعوت مرحوم میرزا ابراهیم‌خلیل‌خان عامری در تابستان سال ۱۳۲۰ به شهر کاشان و همین مکان تاریخی آمده بود و مثنوی «از تهران تا قمصر» را به یادگار آن سفر ساخت که در جلد دوم دیوان بهار ثبت شده است: بیا تا سوی قمصر بار بندیم/ دو روزی بر بُروتِ ری بخندیم// از آنجا تا به کاشان تازتازان/ ز کاشان تا به قمصر نازنازان.

چهرزاد بهار افزود: بهار با وجود همه رنج‌ها، درد‌ها و گرفتاری‌های زندگی پرتلاطم مردی صبور و پایدار و مقاوم بود. او قصیده «آمال شاعر» را درست پس از گذراندن دوران تلخ زندان و تبعیدش در نخستین سال‌های دهه ۱۳۱۰ و نیز درد پایان‌ناپذیر تنگ‌دستی‌اش سرود که پر از نشانه‌های امید و عشق به زندگی است و هرگز تسلیم درد‌های جانکاه روزگار نشد: شد کشور ایران چو یکی باغ شکفته/ از ساحل جیحون همه تا ساحل اروند.

مرجع و منبع اهل تحقیق و تدقیق

به گزارش آنا، این کتابخانه، پیش‌تر، در حاشیه همایش «خاندان بهار، چهار نسل در خدمت فرهنگ ایران» که به مناسبت شصت‌وپنجمین سال درگذشت این ادیب و شاعر، مؤلف و مصحح و مترجم، روزنامه‌نگار، تاریخ‌پژوه، دستوردان، سیاست‌مدار و استاد دانشگاه در اردیبهشت ۱۳۹۵ در سرای عامری‌ها برگزار شد، رونمایی صورت گرفت و در بازگشایی این گنجینه، بیش از ۸۰۰ جلد کتاب بر آن علاوه شده و بناست تا با اضافه شدن آثاری دیگر، این کتابخانه که اکنون یگانه کتابخانه مرجع این شهر است، در آینده نزدیک، نه‌ تنها به مجموعه‌ای تخصّصی در عرصه بهارپژوهی که به قطب فرهنگ کاشان بدل خواهد شد تا مرجع و منبع اهل تحقیق و تدقیق باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته