دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 فروردين 1400 - 10:47

چشم‌هایتان را ببندید و به آمریکا فکر کنید/ غرب واقعیت جعلی را می‌سازد

چشم‌هایتان را ببندید و به آمریکا فکر کنید، چه مواردی به ذهنتان می‌رسد؟ دلار، کاخ سفید، پرچم آمریکا، ساختمان‌های بلند و ... این یعنی تصویری که به‌واسطه رسانه از آمریکا شکل‌گرفته است.
کد خبر : 572465
کیانوش عیاری

گروه سیاسی خبرگزاری آنا-امید فعال؛ جمله‌ای مشهور که برخی آن را به فیلسوف فرانسوی منسوب می‌کنند، می‌گوید؛ «ما دوست نداریم که دیگران ما را فریب دهند ولی از فــریب دیگران هم عبرت نمی‌گیریم»؛ کنایه از آن است که شخص باید تجربیات گذشته خود را در زندگی بکار ببرد و به‌اصطلاح از یک سوراخ دو بار گزیده نشود.


 تاریخ نیز مملو از حکایات عبرت‌آموز است و با کمی تأمل می‌توان به خدعه و نیرنگ استعمارگران علیه ملت‌های مختلف برای چپاول هست و نیست‌شان پی‌برد.


می‌گویند گاو پرستان هندوستان هر سال، مراسم مذهبی باشکوهی برگزار می‌کردند و طی آن با تزیین یک گاو بزرگ؛ به عبادت و دعا مشغول می‌شدند. دعوت از سفرا و مهمانان خارجی هم بخشی از این جشن بزرگ گاو پرستی بود.



چرچیل «نخست‌وزیر انگلستان» در یکی از این مراسم‌ها؛ متوجه شد که کاهن اعظم به گاو مقدس نزدیک شده و بعد از تعظیم، پیشانی گاو را می‌بوسد.


نخست‌وزیر انگلستان با مشاهده این منظره به فکر افتاد و سپس به متصدیان مراسم اشاره کرد که او را برای ادای احترام به عقاید مردم هند به نزد گاو بزرگ ببرند.


چرچیل نزد گاو بزرگ رفت که در میدان مراسم با انواع و اقسام جواهرات و پارچه‌های گران‌بها تزیین‌شده بود و بعد از تعظیم، به پُشت گاو رفت و کپل آن را بوسه زد.


پس از بازگشت نخست‌وزیر به کشور؛ او را در مجلس عوام بازخواست و متهم کردند که سبب آبروریزی ملت متمدن و دولت فخیمه انگلیس شده است.


چرچیل پاسخ داد: هندی‌ها مردمانی خرافه‌پرست هستند، مگر شما متوجه نشدید عوام هندو که به گاو بزرگ نزدیک می‌شدند اول سجده می‌کردند و بعد هم با بلند کردن دُمش، مقعد گاو را می‌بوسیدند و از مدفوعش چیزی به‌عنوان تبرک می‌گرفتند؟



آنان از ۵۰۰ سال پیش همین کار را می‌کرده‌اند ولی وقتی دیدم که کاهن اعظم پیشانی گاو را بوسید و فقط به آن اکتفا کرد؛ ترسیدم تا چند سال دیگر این جماعت از گاو پرستی دست‌بردارند و کار ما با آنان سخت شود. لذا من آنان را مجدداً به جاهلیت گذشته و گاو مشغول کردم تا برای بریتانیا ۲۰۰ سال دیگر فرصت خریداری کنم.


این روزها بحث سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، نقل محافل سیاسیون و رسانه‌ها شده است و هر روز بر دامنه آن افزوده می‌شود؛ شبکه‌های اجتماعی نیز از حواشی آن بی‌نصیب نبوده است. گروهی از کاربران فضای مجازی معتقدند که این سند دستاوردی جز بدهکاری و وابستگی برای ایران ندارد اما جریان دیگری بر این باور است که سند راهبردی ۲۵ ساله می‌تواند اتحاد استراتژیک میان تهران و پکن برقرار کند و تحریم‌های ظالمانه آمریکا را خنثی سازد.


سلبریتی‌ها، سلطنت‌طلبان خارج‌نشین، دولتمردان آمریکا و اسرائیل و رسانه‌های فارسی‌زبان از جمله مخالفان سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین هستند و یک جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران شکل داده‌اند.


در جهان امروز، عملیات روانی تعیین می‌کند که چه مسئله‌ای دغدغه افکار عمومی باشد؛ مثلاً مردم ایران اکنون به سند راهبردی ایران چین فکر کنند یا فردا موضوع بازگشت آمریکا به برجام در اولویت افکار عمومی قرار بگیرد.


رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌های خود فرمودند که دشمن در سه حوزه تصویرسازی غلط از ایران که شامل «بزرگنمایی از قدرت خودش بین مردم»، «سیاه نمایی از ایران در منطقه» و «سیاه نمایی از اوضاع داخلی ایران بین مردم» مشغول است.



 حال چشم‌هایتان را ببندید و به آمریکا فکر کنید، چه مواردی به ذهنتان می‌رسد؟ دلار، ابرقهرمان‌ها، پرچم آمریکا، ساختمان‌های بلند و ... این یعنی تصویری که به‌واسطه رسانه از آمریکا شکل‌گرفته است. زمانی که نام کالاهای چینی مطرح شود؛ کالاهای معیوب و بنجل در ذهنمان تداعی می‌شود و ناخودآگاه قضاوتی صورت می‌گیرد.



صلاح نصر نویسندهٔ معروف مصری در کتاب جنگ روانی خود، جنگ روانی را مبارزه با کلام و عقیده می‌داند و می‌نویسد: «جنگ روانی همان جنگ کلمه و عقیده است، خواه به‌صورت پنهان، آشکار، شفاهی و یا نوشتاری باشد، اساساً سلاحی است که به انسان و عقل او توجه دارد و هرگاه امکان برقراری ارتباط عاطفی با مخاطب را داشته باشد، می‌تواند به اعماق او نفوذ کند».



در دوران جنگ سرد، عملیات روانی آمریکا باعث شد که مردم شوروی مشتاقانه به‌دنبال روزنه‌ای از غرب باشند. آمریکایی‌ها قبل از حمله به کشوری، ابتدا تصویر آن کشور را نابود و هویت ملی‌اش را دچار فروپاشی می‌کنند.


۳۱ ژانویه سال ۱۹۹۰، ده‌ها هزار شهروند اتحاد جماهیر شوروی برای چشیدن طعم همبرگر آمریکایی در برابر اولین شعبه مک‌دونالد در مسکو، صف کشیدند و این فست‌فود آمریکایی، در نخستین روز کاری خود، به ۳۰ هزار نفر همبرگر فروخت؛ در توافق برجام نیز، غرب به دنبال اجرای کردن الگوی فروپاشی شوروی در ایران بود.


پس از قرائت بیانیه مشترک ایران و ۱+۵ در دانشگاه لوزان، جمعی از مردم در خیابان‌های مختلف پایتخت از جمله خیابان سی تیر (مقابل وزارت خارجه) و خیابان ولیعصر حضور یافته و به شادی پرداختند و حمایت خود را از نتیجه این مذاکرات اعلام کردند و رسانه‌های غربی و داخلی همسو با غرب، تیترهای گوناگونی در استقبال از مذاکرات برجام منتشر کردند؛ ‌ «فروپاشی تحریم»، «صبح بدون تحریم»، «سلام بر ایران بی‌تحریم، خلاص شدیم» از جمله عناوین روزنامه‌های داخلی غرب‌پسند است.


برخی سلبریتی‌ها نیز با تکیه‌بر شبکه‌های اجتماعی، بی‌آنکه بهره‌ای حداقلی از دانش و سواد رسانه‌ای برده باشند، به شکلی ناآگاهانه و ناشیانه دست به کنشگری در بستر شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌زنند.



روزنامه کیهان در بخشی از یادداشت خود با عنوان «سلبریتی‌ها بازیچه پروژه انحراف افکار عمومی تا انتخابات» می‌نویسد:  «سلبریتی‌ها هم بارها نشان داده‌اند که نه‌تنها در جلوی دوربین که در پشت دوربین و در کف جامعه نیز خواسته یا ناخواسته می‌توانند نمایش‌نامه‌های از پیش نوشته‌شده را به‌خوبی بازی کنند. سلبریتی‌ها نشان داده‌اند که در انتخابات مختلف بر اساس یک تاکتیک فریب نمی‌خورند بلکه سیاسیون تندرو هر نسخه‌ای که برای آن‌ها می‌پیچند، به‌راحتی به آن تن می‌دهند؛ زیرا معیارهای هیجانی و احساسی، به آن‌ها مجالی برای آینده‌نگری و ارزیابی درست نمی‌دهد؛ بنابراین در آینده نزدیک چه‌بسا شاهد نمایش‌نامه‌های جدید با بازیگران جدید باشیم».


اما هنگامی‌که رسانه‌های داخلی از امضای سند راهبردی میان ایران و چین اطلاع‌رسانی کردند، ابزارهای رسانه‌ای غرب و سلبریتی‌ها، به جامعه یأس و ناامیدی می‌کنند.


برای مثال، خبرگزاری دویچه‌وله آلمان در خبری مدعی می‌شود که هم‌زمان با سفر وزیر خارجه چین به ایران به منظور امضای سند همکاری جامع ۲۵ ساله میان دو کشور نامه‌ای در فضای مجازی خطاب به رئیس‌جمهوری چین منتشرشده و در آن از شی جین پینگ خواسته‌شده است تا وزیر امور خارجه چین را به این کشور فراخواند و از امضای این قرارداد جلوگیری کند.


در ادامه این خبر، به اسامی برخی از نفرات امضاکننده این نامه از مهران براتی، قاسم شعله سعدی، شاپرک شجری‌زاده اشاره می‌شود؛ برای آنکه بیشتر با جنگ روانی غرب علیه توافق ایران و چین آشنا شوید، کافیست به نام شاپرک شجری زاده را در فضای مجازی جستجو کنید؛ شاپرک شجری زاده، فردی است که با شرکت در کنفرانسی در کانادا خواستار تحریم ایران شده است.


آنچه از شواهد و قرائن پیداست، این است که آمریکا جنگ هیبریدی یا ترکیبی را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده و همه ابزارهای متعارف و نامتعارف نظامی، جاسوسی، سایبری، تروریستی و تبلیغاتی را به‌کار گرفته و جنگ رسانه‌ای نیز بخشی از آن است.



«جنگ رسانه‌ای به‌منظور مدیریت براندازی نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کرده و با بمباران خبری تبلیغاتی در نظام سیاسی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی تزریق کند. وسایل ارتباط‌جمعی کنونی جهان‌های ذهنی و غیرواقعی را به دنیا مخابره می‌کنند. آن‌ها دیگر به انتقال واقعیت فکر نمی‌کنند، بلکه واقعیت را می‌سازند و آن را بازنمایی می‌کنند».۱


به قول مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی «استعمار یعنی تعطیلی فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهند شما فکر کنید... استعمار نو استعمار رسیدن به جواب قبل از رسیدن به سؤال است».


پی‌نوشت:


۱- فصلنامه مطالعات عملیات روانی، پیاپی ۳۵ (زمستان ۱۳۹۱ و بهار ۱۳۹۲)


انتهای پیام/

برچسب ها: سلبریتی
ارسال نظر
هلدینگ شایسته