دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
30 آذر 1394 - 10:21

بازگشایی سفارت عربستان در عراق؛ درس عبرتی که تاریخ به ریاض داد

به‌اعتقاد مقام‌های ریاض، فاصله گرفتن از بغداد موجب شده است تا این کشور بیش از پیش به سوی ایران شیعه گرایش یابد. اما این وضع، برای عربستانی که همواره در رقابت با ایران است، موضوع نامطلوبی به‌شمار می‌رود و در نتیجه ناچار است گام‌هایی برای بهبود روابط با بغداد بردارد.
کد خبر : 56144

مجتبی اسماعیلی، گروه بین‌الملل: مقام‌های سعودی اعلام کردند که مراسم رسمی بازگشایی سفارت عربستان در بغداد پنج‌شنبه گذشته انجام شد.


عراق و عربستان پیش از جنگ خلیج‌فارس روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتند. اما پس از حمله صدام به کویت و تهدید عربستان به حمله از سوی ارتش عراق، این روابط دوران سردی را پشت سر گذاشت. همچنین پس از روی کار آمدن دولتی شیعی در عراق، روابط ریاض و بغداد با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده است.


البته فراز و فرود در روابط این دو کشور سابقه دیرینه‌ای دارد. عراق هنوز از زخم‌های ناشی از تبعات درگیری‌های حکومت شریفیان در حجاز در مرداد سال 1300 (اوت 1921) در رنج بود که در خرداد سال 1337 (ژوئن 1958) پادشاهی عراق سرنگون شد. در این زمان عراق با دولت کویت درگیری و از نظر ایدئولوژیکی با خاندان سلطنتی آل‌سعود اختلاف‌نظر داشت.


سیاست خارجه عربستان که پیشتر عراق را تهدیدی بالقوه برای خود می‌پنداشت، پوست انداخته و اکنون می‌خواهد از عراق برای خود متحدی علیه تهدیدات منطقه‌ای بسازد.

نزدیکی بغداد به جنبش‌های سیاسی مخالف منافع عربستان در کشورهای خاورمیانه در دهه‌های 60 و 70 میلادی باعث شد تا روابط میان دو دولت سعودی و عراق وخیم شود. این در حالی بود که عربستان برای تقویت روابط با ایران، کویت، سوریه و آمریکا که در بی‌اعتمادی به عراق با یکدیگر وجه اشتراک داشتند، تلاش می‌کرد.


در اکتبر سال 1973 اختلافات عربستان و عراق به اوج خود رسید و «احمد حسن بکر» بعثی در جریان جنگ نیروهای مصری و سوری با اسرائیل با همه به جز عربستان رایزنی کرد. حتی در برهه کوتاهی روزنامه‌های عراقی به‌ویژه روزنامه «الثوره» در مقاله‌های خود اقدام به تحریک اعراب برای ضربه زدن به منافع آمریکا در عربستان، کویت، دوبی و ابوظبی و قطر می‌کردند.


سردی روابط تنها چند ماهی بیشتر دوام نداشت تا اینکه رسانه‌های عراقی نغمه دوستی با ریاض سر دادند و صدام در جلسات خود بر لزوم همکاری با سعودی‌ها تاکید می‌کرد. تغییر موضع سیاسی بغداد و گرایش به سوی ریاض باعث شد تا در اوایل سال 1974 تنش در روابط میان دو کشور کاهش یابد. در واقع، هم‌زمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، عراق و عربستان از روابط حسنه‌ای با یکدیگر برخوردار بودند.


این روابط حسنه باعث شد تا سعودی‌ها با وجود اینکه در آغاز جنگ میان ایران و عراق در سال 1980 اعلام بی‌طرفی کرده بودند، در بحبوحه جنگ کمک‌های غیر نظامی خود را روانه بغداد کنند. با وجود سرمایه‌گذاری‌های چشمگیر مالی عربستان برای ایجاد اتحادی سیاسی با عراق، صدام مدعی مالکیت کویت شد و در مرداد 1369 (اوت 1990)، یعنی دو سال پس از اعلام آتش‌بس میان ایران و عراق، نیروهای عراقی به کویت حمله کردند.


حمله به کویت و آغاز تعطیلی سفارت‌خانه‌ها


خوش و بش‌های سعودی - عراقی، یک دهه بیشتر دوام نیاورد و در سال 1990 بود که به‌دنبال حمله صدام به کویت، عربستان سعودی سفارت خود را در عراق تعطیل کرد و با انتشار بیانیه‌ای، حمله عراق به کویت را تهدیدی برای امنیت خود دانست. به‌ دنبال این تحولات، آخرین سفیر عربستان در عراق که «طراد عبدالله حسین حارثی» بود سفارت عربستان در عراق را ترک و این سفارتخانه تعطیل شد. سپس سعودی‌ها تصمیم به احداث اردوگاهی برای آوارگان عراقی گرفتند که این اردوگاه نیز در سال 2008 بسته شد.


صدام که در جنگ با ایران نتوانسته بود اهداف خود را محقق کند، ماشین جنگی خود را روانه کویت کرد. سعودی‌ها که پیشتر با کویت طرح دوستی ریخته بودند و هم‌پیمان منطقه‌ای یکدیگر به‌شمار می‌رفتند، از عراق خواستند تا نیروهای خود را از کویت خارج کند ولی صدام با آن مخالفت کرد و این مخالفت موجب شد تا عربستان مرزهای خود را به روی ائتلافی متشکل از 34 کشور باز کند.


در دی و بهمن 1369 (ژانویه و فوریه 1991) فرمان جنگ مستقیم علیه عراق صادر شد. عراق در این جنگ شکست خورد و مقام‌های سعودی نسبت به این رویداد ابراز خشنودی کردند.


در سال 1990 بود که به‌دنبال حمله صدام به کویت، عربستان سعودی سفارت خود را در عراق تعطیل کرد و با انتشار بیانیه‌ای، حمله عراق به کویت را تهدیدی برای امنیت خود دانست.

کمی بعد از پایان جنگ و در سال 1992 بود که ریاض برخی از رهبران مخالف صدام در عراق را دعوت کرد و شاهزاده عبدالله، ولیعهد وقت عربستان سعودی، برای نشان دادن نارضایتی‌اش از نظام حاکم بر بغداد، اجازه تصویربرداری از جلسه با هدف فشار روانی بر حکومت عراق را داد.


تحلیل‌گران سیاسی ناظر بر تحولات منظقه‌ای به‌دنبال سقوط نظام صدام، انتظار داشتند روابط میان دو کشور عربستان و عراق روند رو به رشدی داشته باشد و بهبود یابد ولی همچنان برخی مشکلات فرارو ازجمله سیاست‌های نفتی، تاثیرات برون‌مرزی باورهای مذهبی و به ویژه روابط حسنه دولت جدید با تهران مانع از بهبود روابط می‌شد.


مقام‌های سعودی از سویی از سقوط صدام خشنود و از سوی دیگر نگران آینده سیاسی عراق از همان بدو اشغال بودند. «سعود الفیصل» تنها چند روز بعد از اشغال عراق، در جده گفت: «دولت سعودی منتظر انتخاب دولت به‌وسیله مردم عراق است. مشارکت ما منوط به این موضوع است که دولت آینده عراق تهدیدی برای مردم خاورمیانه نباشد».


به‌تدریج و با افزایش ناآرامی‌ها و ورود شیعیان به ساختار سیاسی و اجتماعی و کم رنگ شدن نقش بعثی‌ها و سنی‌ها از ساختار قدرت در عراق، نگرانی‌ عربستان نیز آشکارتر شد. این اوضاع تا حدی برای سعودی‌ها نگران‌کننده بود که سعود الفیصل در سخنانی در جمع اعضای شورای روابط خارجی واشنگتن گفت: «سیاست خارجی آمریکا باعث شده است که عراق در اختیار ایران قرار بگیرد».


عامل نگرانی‌های عربستان چه بود؟


به‌خوبی می‌توان در ورای تحرکات دیپلماتیک عربستان، تلاش این کشور برای بازپس‌گیری عراق و بر هم زدن ساختار سیاسی موجود در این کشور را مشاهده کرد. عربستان در فضای جدید عراق، سنی‌های حاکم بر نظام بعث را که هم‌سویی بیشتری با عربستان داشتند و دارند، در خارج از قدرت و از سویی دو نیروی شیعیان و کردها را در ارکان قدرت سیاسی می‌دید. چنین نگرانی‌هایی را نیز می‌شد در میان کشورهای دیگر عرب که مواضع مشترکی با ریاض داشتند، مشاهده کرد. در این میان، هیچ‌کدام از کشورهای عربی (به جز سوریه)، روابط دیپلماتیک خود را با عراق برقرار نکردند.


محمود دهقانی پژوهشگر گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج‌فارس در یادداشتی که مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصحلت نظام آن را منتشر کرده، آورده است: «دولت عربستان از سویی با اشراف کامل به ارتباط مالی و معنوی نیروهای سلفی و جهادی با منابع داخلی، نگران گسیل و رسوخ این نیروهای وابسته به القاعده و افزایش ناامنی و بی‌ثباتی در ساختار سیاسی آل سعود است و ترجیح می‌دهد توان مخرب آن‌ها در خارج از عربستان تخلیه و آزاد شود و نگران همکاری احتمالی بخش‌هایی در ساختار سیاسی سعودی و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی با این نیروهاست که با استمرار نظام سیاسی حاکم در عربستان مخالف هستند.»


وی می‌نویسد: «از سوی دیگر دولت عربستان نگران موفقیت شیعیان عراق و افزایش نفوذ منطقه‌ای ایران در اوضاع جدید و تأثیرات این تحولات بر اقلیت شیعیان عربستان است. شیعیان عربستان بیشتر در استان‌های شرقی که میدان‌های غنی و نفت‌خیز این کشور و تأسیسات عظیم نفتی در آن مناطق مستقر است زندگی می‌کنند. روحانیون برجسته وهابی در مجمع علمای سعودی با صدور فتواهای تحریک‌کننده علیه شیعیان (به‌ویژه در جریان وقوع انفجار حرم امام حسن عسکری(ع) در سامرا)، عمق نفرت و کینه این فرقه را از مبانی فکری و عقیدتی شیعه و مکان‌های مقدس شیعیان در عراق نشان دادند.»


روی کار آمدن حیدر العبادی و بهبود روابط


دوره نخست‌وزیری نوری مالکی دوره بحرانی روابط عربستان و عراق بود تا جایی‌که مالکی سعودی‌ها را متهم به حمایت از تروریسم و بحران‌سازی در عراق می‌کرد و در مقابل، عربستان نیز مالکی را به کنار زدن سنی‌ها در عراق متهم می‌کردند. تا پایان این دوره، سعودی‌ها سفارت خود را در عراق بازگشایی نکردند و روابط دو کشور از سال 2006 تا 2014 بحرانی ماند.


به‌دنبال انتخاب حیدر العبادی، به‌عنوان نخست‌وزیر عراق، این کشور رویکردهای جدیدی در سیاست خارجی خود اتخاذ کرد و تلاش‌هایی برای بهبود روابط با سایر کشورهای عربی منطقه انجام داد. وی در چند مرحله مذاکراتی با برخی کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج‌فارس انجام داد و تلاش کرد که روابط خارجی عراق با کشورهای عرب همسایه که دستاورد سیاست‌های نوری مالکی بود، بشکند.


دولت عربستان با اشراف کامل به ارتباط مالی و معنوی نیروهای سلفی و جهادی با منابع داخلی، نگران گسیل و نفوذ این نیروهای وابسته به القاعده و افزایش ناامنی و بی‌ثباتی در ساختار سیاسی آل سعود است و ترجیح می‌دهد توان مخرب آن‌ها در خارج از عربستان تخلیه و آزاد شود.

«حسن هانی‌زاده» یکی از کارشناسان روابط بین‌الملل کشورمان در گفت‌وگو با شبکه دانا، درباره بازگشایی سفارت عربستان در بغداد گفته است: «در حال حاضر عربستان سعودی در صدد است روابط جدیدی را با عراق ایجاد کند. علاوه بر اینکه این روابط درباره عربستان و عراق، به سود اکثریت مردم عربستان نخواهد بود، زیرا تجربه ثابت کرده است عربستان خواهان استقرار و ثبات عراق نیست. آل‌سعود نگاهی طایفه‌ای نسبت به عراق دارد و همین موضوع موجب می‌شود بازگشایی سفارت عراق در بغداد نه تنها به نفع مردم این کشور قلمداد نشود، بلکه به ضرر آن‌ها نیز خواهد بود.»


بدین ترتیب می‌توان چنین گمانه‌زنی کرد که سیاست خارجی عربستان که پیشتر عراق را تهدیدی بالقوه برای خود می‌پنداشت، پوست انداخته است و اکنون می‌خواهد از این کشور برای خود متحدی علیه تهدیدات منطقه‌ای بسازد.


ریاض معتقد است فاصله گرفتن از بغداد موجب شده است تا این کشور بیش از پیش به سوی ایران شیعه گرایش یابد و این، برای عربستانی که همواره در رقابت با ایران است، موضوع نامطلوبی به‌شمار می‌رود. از سوی دیگر اتهامات واردشده به عربستان درباره حمایت از گروه تروریستی داعش، ریاض را به تکاپو انداخته است تا راه تطهیری بیابد تا شاید بتواند ثابت کند خواهان حل موضوع تروریسم در منطقه است.


نباید از نظر دور داشت که سیاست عربستان در قبال عراق٬ تضعیف آن با هدف تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران است. این موضوع آن‌قدر راهبردی است که با بازگشایی یک سفارتخانه قابل خدشه نیست. عربستان این روزها به خوبی بر این موضوع مهم واقف شده است که اگر می‌خواهد بغداد بر ریلی حرکت کند که ریاض تصدی آن را برعهده دارد، چاره‌ای ندارد جز آنکه سیاست قهر گذشته را رها کند و هرچه بیشتر به دولت عراق نزدیک شود.


تجربه بی‌اعتنایی عربستان به عراق، به خوبی آنها را متوجه کرده که ایران آماده است تا از کمترین فرصت‌ها بیشترین استفاده‌ها را انجام دهد. بنابراین، باید در قالب سیاست جدید عربستان در قبال عراق، تاکتیک بلندمدت‌تری را جست‌و‌جو کرد. احتمالا، ریاض تلاش خواهد تا راه نفوذ مطمئن‌تری به عرصه رسمی سیاست در عراق پیدا کند تا هرچه بیشتر کنش‌های دولت عراق را به خدمت خود درآورد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته