دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«انوری ابیوردی»؛ شاعری با طبع قوی و کلام روان

اوحدالدین محمد بن محمد، ملقب به انوری ابیوردی، شاعر قرن ششم هجری قمری است.
کد خبر : 509287
anvari.jpg

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ،از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



اوحدالدین محمد بن محمد، ملقب به انوری ابیوردی، شاعر قرن ششم هجری قمری است.


از سال تولد و مرگ او آگاهی نداریم. به گفته برخی در قریه بادنه از توابع خاوران و به گفته برخی دیگر در قریه بدنه، از توابع ابیورد به دنیا آمد. سال تولد وی به درستی مشخص نیست اما مورخان گفته‌اند که او در ربع اول سده ششم هجری متولد شد. نامش اوحدالدین محمد بن محمد اسحاق ابیوردی یا اوحدالدین علی بن اسحاق انوری است.


نام پدر انوری وحیدالدین محمد بود. او از صاحب‌منصبان آن روزگار بود و و نزد یکی از خوانین منتسب به سلطان، با لقب «رضیة‌الدین» یا «عصمت‌الدین مریم» خدمت می‌کرد؛ به همین سبب امکان دانش‌اندوزی برای انوری فراهم بود. او در مدرسه منصوریه طوس علوم عقلی و نقلی را فراگرفت و دانش خود را در حکمت، فلسفه و ریاضیات تکمیل کرد. درباره مذهب انوری اختلاف نظر است.


برخی بر این باورند که او شیعه اثنی عشری بود. اما برخی با توجه به سروده‌هایش می‌گویند انوری شافعی مذهب و پیرو اهل سنت و جماعت بوده است. انوری در اشعار خود خلفای راشدین، پیامبر و حضرت علی(ع) را ستوده است.


انوری کودک بود که پدرش محمد، چشم از جهان فروبست و برای بازماندگان خویش ثروت هنگفتی به‌جا گذاشت. با این همه انوری چون مردی عشرت‌طلب بود میراث پدرش را در اندک زمانی در راه عیش و نوش صرف کرد و مفلس و بی‌چیز شد و ناچار برای تهیه وسائل زندگی به شاعری که در آن زمان رواج داشت، پرداخت و معاش خود را از این راه کسب کرد تا آنکه با سرودن قصیده‌ای، به دربار سلطان سنجر راه یافت و 30 سال در خدمت او بود. انوری در طول عمر خود به‌ویژه در نیمه اول زندگی‌اش به موصل و بغداد و بلخ و مرو و نیشابور و فرارود سفر کرد ولی در دوران شاعری، اقامتگاهش مرو، تختگاه سنجر سلجوقی بود.


در سال‌های پایانی عمر، انوری به روش منجمان، واقعه اقتران کواکب را پیش‌بینی و تاریخ این واقعه را 29 جمادی‌الآخر 582 اعلام کرد و گفت که در چنین روزی انقلابی عظیم در جهان پدید می‌آید و اغلب منجمان آن عصر در این مورد با او همداستان بودند اما در آن روز هیچ اتفاقی نیفتاد و بسیاری از شاعران و حتی درباریان به انوری اعتراض کردند و زبان به طعن او گشودند.


انوری در جواب سلطان به ظهور تدریجی آثار قرانات اشاره کرد و مورخان بعدها این پیش‌بینی را با تولد چنگیز و زیروزبر شدن عالم و با ویرانی خراسان متأقب حمله چنگیز تطبیق دادند.


دوران آخر عمر انوری چندان روشن نیست. شاید علت روشن نبودن احوالش در آخر عمر، بدان سبب باشد که عُزلت اختیار کرده و از شاعری دست کشیده است. تاریخ وفات انوری نیز همچون تاریخ ولادتش آمیخته با ابهام است. مورخان و تذکره‌نویسان در تاریخ وفاتش اقوال گوناگونی ذکر کرده‌اند؛  به علل گوناگون مسلم شده که انوری تا حدود 562ق زنده بوده است و ناممکن است تا 582ق نیز زنده بوده باشد.


در محل دفن انوری نیز اختلاف است؛ دو روایت مهم در محل گور او ذکر شده است:


1. بنا به گفته دولتشاه سمرقندی و چند تذکرنویس دیگر که به پیروی از او گفته‌اند، وفات انوری در بلخ و مقبره او جنب مزار سلطان احمد خضرویه است. این قول در میان اقوال سه‌گانه مشهورتر و به صحت نزدیک‌تر است.


2. صاحب نزهة القلوب در جایی که مزارات تبریز را می‌شمارد، می‌گوید در مقبرة الشعرای تبریز بر سر خاک انوری و خاقانی و ظهیر فاریابی رسیدم». فصیح خوافی نیز بر همین باور است و قبر او را در سرخاب تبریز جنب گور خاقانی می‌داند.


 توانمندی انوری در قالب‌های مختلف شعری


انوری علاوه بر شعر در اکثر علوم زمان خود استاد بود. اشعارش نیز دربردارنده دانش‌ها و معارف آن دوران است. اشارات، تلمیحات، تصویرسازی و مضمون‌آفرینی‌های انوری نشان‌دهنده استادی او در منطق، موسیقی، هیئت، ریاضی، علوم طبیعی، نجوم و حکمت است. از بین دانشمندان پیشین، انوری به ابن سینا ارادتی خاص داشت. مورخان گفته‌اند که حتی بعضی از آثار ابن سینا را به خط خود می‌نوشت. او کتابی با عنوان البشارات فی شرح الاشارات در شرح اشارات ابن سینا تألیف کرده است.


تأثیر معلومات انوری در شعرش، شعر او را گاه پیچیده و دشوار کرده است اما در همه حال، آن استحکام و پختگی بارزی که در افکار او و جاافتادگی خاصی که در الفاظش است در شعر هیچ یک از ستایشگران دیگر نیست.


دیوان انوری حدود 14 هزار و 700 بیت دارد و مشتمل بر قصاید، قطعات، غزلیات و رباعیات است. ظاهراً انوری افزون بر دیوان اشعار، تصانیف دیگری نیز در علومی که در آنها تبحر داشته ساخته است. از برخی اشعار او پیداست که انوری وقتی که به موصل به خدمت قطب‌الدین مودود رسیده است کتابی به نام او نوشته و بدو تقدیم کرده است. بنابراین،‌انوری بی تردید آثاری غیر از دیوان اشعارش داشته که از میان رفته است.


میرزا عبدالله افندی در کتاب خود، ریاض العلماء، می‌نویسد: «انوری از مشاهیر حکماست و او را تدلیفی است به نام بشارات الاشارات در شرح اشارات شیخ الرئیس ابن سینا که در منطق و حکمت ساخته، و من نسخه این کتاب را در تبریز دیده‌ام».


دولتشاه سمرقندی نیز چنین نوشته است: «انوری در علم نجوم سرآمد روزگار خود بود؛ چنان‌که در نجوم مفید و چند نسخه دیگر تألیف دارد».


انوری، سخنور بزرگی است که شعرش در بیشتر شاعران و هم‌ترازان وی تأثیر داشته است و این تأثیر را نه‌تنها در شاعران یک قرن پس از وی، از جمله سعدی می‌توان دید بلکه سایه تأثیر مستقیم او حتی به قرون بعد و تا زمان ما نیز کشیده شده است. چنان‌که گفته شد، انوری در فن قصیده‌سرایی از استادان بزرگ به شمار رفته است و چنان‌که فردوسی و سعدی در حماسه‌سرایی و غزل‌گویی نزد استادان فن مشهور و مسلم‌اند، انوری نیز در قصیده‌گویی از بیشتر فضلا و شعرا در مرتبه نخست قرار دارد و او را پیشوای قصیده‌سرایان می‌دانند. در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد که در دیوان او می‌توان به تناقض درونی سراینده‌اش پی برد اما نباید از نظر دورداشت که اقتضای کلام شاعر در برابر ممدوحان با ذوق و امیال گوناگون، چاره‌ای جز این ندارد که به میل دیگران سخن گوید تا بلکه رضایت او را جلب کند و به مال و جاهی دست یابد تا امرار معاش کند.


وی در شعرسرایی طبع قوی و اندیشه والا و قدرت اعجاب‌انگیزی در آوردن معانی دقیق و مشکل در کلام داشت و در شعرش زبان محاوره ساری و جاری است؛ گویی او قسمت‌هایی از محاورات معمول و عادی را در شعر خود گنجانده است. این امر باعث ابداع شیوه‌ای جدید در شعرسرایی او شد که پیش از او مرسوم نبود. این امر علاغوه بر مبتنی بودن بر زبان مخاطبه‌ای، با رعایت سادگی و روانی کلام و آمیزش آن با لغات عربی وافر و حتی ترکیبات کامل عربی و استفاده از اصطلاحات علمی و فلسفی بسیار و مضامین و افکار دقیق و آرایه‌های ادبی، از جمله تشبیهات و استعارات بسیار همراه است. وی انواع معانی و مضامین از جمله مدح، هجو، وعظ، تمثیل و نقدهای ادبی را در شعر خود آورده است.


انوری اولین شاعری است که غزل‌سرایی در دیوانش رونق گرفت. انوری، در عین علاقه به شعر، حکمت را از شعر بالاتر می‌دانست و شاعری را دون شأن خود می‌شمرد.


سبک انوری در شعر بین سبک خراسانی و سبک عراقی است؛ یعنی با تکمیل سبک شاعری ابوالفرج رونی راه را برای ظهور سبک عراقی هموار ساخت. انوری در آغاز شاعری از ابوالفرج رونی پیروی می‌کرد و از اشعارش نیز پیداست که به شعر ابوالفرج بیش از دیگر شاعران توجه داشت و دیوان او را مطالعه می‌کرد؛ حتی در گردآوری اشعار وی نیز می‌کوشید این توجه، بی‌شک در فکر انوری آثاری باقی گذاشت و طبعش از افکار و مضامین و الفاظ اشعار وی مایه گرفت ولی سبک شعر انوری با شعر ابوالفرج متفاوت است، و شیوه وی کامل‌تر و پرمغزتر و آمیخته به اصطلاحات علمی است. قصاید انوری غالباً بدون مقدمه و با ستایش ممدوح شروع می‌شود که این شیوه به پیروی از ابوالفرج اتخاذ شده است.


سبک انوری را در سه بخش زبان و صور خیال و خلق مضمون می‌توان بررسی کرد. پیوند زبان محاوره با زبان شیوای شعر و ادب، به ویژه در غزل، مهم‌ترین ویژگی سبک انوری است. این سبک پس از یک سده سیر تکاملی، به بهترین صورت بر زبان سعدی جلوه کرد. صور خیال اشعار انوری حد اعتدال تصویرآفرینی‌های شاعرانه اوست که با بیان زیبا و تازه و تصاویر فشرده از تجربه‌های شاعران پیشین، بیشترین بهره را می‌گیرد.


تصویرسازی انوری از دو بابت تازگی دارد: شاعر عناصر صور خیال را از پیشینیان وام می‌گیرد و آن را در جامه‌ای نو عرضه می‌کند و در این کار معمولاً از حسن تعلیل مدد می‌جوید. او همچنین در ارائه تصاویر تازه خود از علوم رایج عصر بهره می‌گیرد که البته از این بابت هم ابوالفرج پیش‌رو و انوری کمال‌بخش آن است. از این رو، فهم شعر انوری با دانستن علوم و معارفی که استفاده می‌کند پیوندی جدی دارد.


استفاده از کنایات و امثال از ویژگی‌های دیگر سبک انوری است. مضمون‌آفرینی و استخراج معانی تازه از لابه‌لای آیات، روایات، تلمیحات و حتی مطالب عادی، از مشخصات بارز سبک انوری است.


بسامد طنز در دیوان انوری فراوان است؛ چنان‌که از 492 قطعه‌ای که در دیوان او موجود است، یک‌پنجم از قطعات یعنی نزدیک به 100 قطعه، طنز یا هزل یا هجاست.


2دیدگاه درباره اشعار انوری


در مورد انوری و شعرش دو دیدگاه وجود دارد: ناقدان قدیم انوری و فردوسی و نظامی را سه پیامبر شهر فارسی دانسته‌اند. بر این اساس، هر یک از تذکره‌نویسان او را به زبانی ستوده‌اند و به خصیصه‌ای از خصایص هنر او انگشت نهاده‌اند؛ چندان که صاحب لباب‌الالباب از مصنوع و مطبوع بودن قصاید او، صاحب تذکرة‌الشعرا از جامعیت او، و جامی در بهارستان خود از حسن شعر و لطف نظم او سخن گفته‌اند. همچنین آذر بیگدلی در آتشکده به بی‌مانندی او از عهد آل سامان تا روزگار خود، یاد کرده و زکریای قزوینی در آثار البلاد و اخبارالعباد به همانندی او با ابالعتاهیه در لطف سخن و مجد همگر به برتری او بر ظهیر فاریابی اشاره کرده است. شاعر خود نیز در مقام ناقد خویش، قریحه، زبان، اندیشه، ذکا و طبع خود را می‌ستاید و ضمن مقایسه خود با شاعران بزرگی، مانند سنایی و ادیب صابر، از ساحری خود در هنر شاعری سخن می‌گوید.


پس از دگرگونی معیارهای نقد در عصر جدید، این نظریه، که انور یکی از سه یا پنج شاعر بزرگ ادب فارسی است، مردود اعلام شد. اغلب ناقدان هم‌پایگی او با فردوسی و سعدی را رد کرده‌اند و صدور چنین حکمی را عین بی‌انصافی شمرده‌اند. با این همه، بیشتر ناقدان معاصر بر اینکه انوری از سرآمدان روزگار خویش و از ستون‌های استوار شعر فارسی است و نیز دستی قوی در پروردن انواع معانی و مضامین دارد، تصریح کرده‌اند. به عقیده آنان انوری در طنز به معنی تصویرِ هنری اجتماعِ نقیضین؛ در هجو، به معنی تأکید بر زشتی‌های یک چیز؛ و در هزل، به معنی نزدیک شدن هنجار گفتار به اموری که بر طبق قراردادهای رسمی یک جامعه حرام (تابو) به شمار می‌آید، استاد مسلم است.


 انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته