دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مرجانه گلچین: بینندگان را غافلگیر کردم

مرجانه گلچین، چهره آشنا و خندان سریال‌های طنز است که همیشه خنده به لبان مردم می‌آورد. او اولین بار در دهه 60 با بازی در آثار سینمایی و تلویزیونی همچون شب بیست و نهم و آیینه در نقش‌های جدی ظاهر شد تا این‌که سفری به خارج از ایران داشت.
کد خبر : 48977

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جام جم نوشت: بعد از گذشت چند سال دوری از بازیگری، فعالیت مجدد در رسانه ملی را با نقش‌های طنز شروع کرد و در سریال‌هایی چون شمس‌العماره، خوش‌نشین‌ها، دارا و ندار، سه دونگ سه دونگ، راه در رو، نقطه سر خط و دزد و پلیس توانست مهمانان قاب جادویی را به خنده دعوت کند. اما او این روزها با ایفای نقش «ملیحه» در سریال تلویزیونی «نفس گرم» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور، بینندگان شبکه یک را نه تنها شوکه کرده، بلکه نقش جدی یک زن سخنران مذهبی را بازی کرده است.



مخاطب در دهه 60 شما را در نقش‌های جدی دیده بود، اما در سال‌های اخیر نقش‌های طنز بازی کردید، طوری که مخاطب با دیدن چهره شما ناخودآگاه منتظر تماشای یک سریال طنز است، اما خیلی‌ها با ایفای نقش ملیحه در سریال نفس گرم تعجب کردند. چطور این ریسک را قبول کردید؟


بازی در مجموعه نفس گرم و ایفای نقش ملیحه در اصل رجعتی بود به حضور و فعالیت من در عرصه بازیگری و در کارهای جدی که در دهه 60 تجربه کرده بودم. همان طور که شما در پرسش‌تان به این موضوع تاکید کردید، خیلی از مخاطبان محترمی که امروز شاهد کارهای من هستند از آن سال‌ها چیزی به خاطر ندارند یا به دنیا نیامده بودند یا خیلی بچه بودند. بنابراین دوست داشتم در تجربه کردن این نقش جدید، متفاوت و کاملا جدی آنها را هم سهیم کنم. البته از همه مهم‌تر این است ‌که غافلگیر کردن مخاطبان عزیز همیشه برایم جذاب بوده است؛ همان طور که سال‌ها پیش با حضور در کارهای طنز مردم را غافلگیر کرده بودم.


با توجه به این‌که شما در کار خودتان صاحب سبک هستید، در ارتباط با پرورش نقش ملیحه، آیا به کارگردان پیشنهادهایی دادید؟


به عنوان بازیگر و در حدی که وقت و زمان اجازه می‌داد درباره نقش تحقیق کردم و به شکلی که امروز شاهد اجرای آن هستید، رسیدم. پیشنهادهای من بیشتر به جای این‌که شفاهی باشند به شکل عملی مقابل دوربین آقای عسگرپور اتود زده می‌شد و وی می‌پذیرفت و در تمام مدت کار سعی‌ام این بود نظر مساعد آقای عسگرپور را به عنوان طراح و خالق اصلی کار جلب کنم.


آیا قبل از ایفای نقش ملیحه، در جلساتی که خانم‌ها سخنور آن هستند، شرکت کرده بودید تا با شخصیت این نوع زنان آشنا شوید و الگو بگیرید؟


فکر می‌کنم در جواب پرسش قبلی تا حدودی توضیح دادم. حتما باید این اتفاق افتاده باشد. شاید ما به اندازه بازیگران در همه جای دنیا برای رسیدن به نقش، زمان کافی نداشته باشیم، اما اصولی‌ترین شکل ممکن برای رسیدن به نقش و حرفه مورد نظر کاراکتر، دیدن و لمس کردن مکرر آن است. من هم به نوبه خود نمونه این اشخاص را دیده بودم و تصاویری را در ذهنم ثبت کرده بودم.


برای این نقش ما به ازای واقعی هم داشتید؟


به صورت صد در صد نه، ملیحه یکی از آنها بود و در عین حال هیچ‌کدام از آنها نبود. در هر صورت این نقش از فیلتری به نام مرجانه گلچین گذر کرده بود و اگر فلان شخصیت این نقش را بازی کرده بود، ویژگی‌هایی از آنها در نقش جاری می‌شد.


فکر می‌کنید نقش چقدر ما به ازای واقعی در جامعه دارد و آیا در جامعه افرادی مثل ملیحه پیدا می‌شوند که بیشتر از آن که به خودشان توجه کنند به فکر حل مشکلات مردم باشند؟


خوشبختانه هنوز هستند کسانی که مثل ملیحه داستان ما، فکر می‌کنند، مهربانند و نیکی کردن به دیگران در اولویت زندگی‌شان است. ملیحه پیش از آن‌که یک سخنور مذهبی باشد، یک انسان است که دلش برای همنوعش می‌تپد. برای انسان بودن هم فقط کافی است قلب بزرگ داشته باشید وگرنه عنوان، شغل و رتبه فقط بهانه است.


معمولاً خانم‌های سخنران مذهبی دستکش دست می‌کنند و راننده شخصی دارند، اما ملیحه این طور نیست؟!


در رابطه با طراحی لباس و صحنه اجازه بدهید من نظر ندهم. مطمئنا هستند کسانی که از من صاحب نظرترند که در این مورد جوابگو باشند. گرچه شخصا چند موردی که دیدم نه دستکش به دست کرده بودند و نه راننده داشتند! ولی باز هم نمی‌دانم. اجازه بدهید از این سوال بگذریم.


با توجه به این‌که درست به نقش ملیحه پرداختید، علاقه‌مند هستید از این به بعد نقش جدی بازی کنید یا طنز؟


با تشکر از لطف شما نسبت به من و نقشی که ایفاگر آن هستم. علاقه‌مندم از این به بعد متنوع، متفاوت و صد البته دیدنی کار کنم؛ چه در نقش جدی و چه طنز.


تا به امروز چه بازخوردی از مردم گرفته‌اید و نقش ملیحه چه جایگاهی در کارنامه‌تان دارد؟


بسیار برایم جالب است که بازخوردهای هموطنانم را می‌بینم و خوشحالم از این که اتفاقی که حدسش را می‌زدم، افتاد و مردم را غافلگیر کردم. ممنونم از این‌که مرا می‌بینند، نقد می‌کنند و از آنها با جان و دل یاد می‌گیرم. در هر صورت «ملیحه» برگی بود که به دفتر خاطرات کاری‌ام اضافه شد. به قول خیام بزرگ ما لعبتکانیم و فلک لعبت‌باز/ از روی حقیقتی، نه از روی مجاز/ یک چند در این بساط بازی کردیم/ رفتیم به صندوق عدم، یک یک باز. ملیحه عروسکی بود که به عروسک‌های صندوقچه بازی‌هایم اضافه شد تا نقشی دیگر و بازی دیگر.


در این سریال کلمه عزیزجان تکیه کلام شماست. این تکیه کلام پیشنهاد خودتان بود یا در فیلمنامه؟


با مطالعه نقش و زمانی که به دنبال کدگذاری رفتارهای ملیحه بودم، احساس کردم برای این شخصیت مهربان که به همه چیز و همه کس نگاه خوب دارد، حتی اگر اتفاقاتی ناخوشایند بیفتد با دلش نگاه می‌کند، به همین دلیل احساس کردم این می‌تواند تکیه‌کلام ملیحه باشد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته