در گفتوگو با آنا بررسی شد؛
حاشیه‌نگاری خبرنگار «آنا» از تشییع سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی در کرمان
بسیج دانشجویی در کرمان مسئول اسکان یک‌هزار مهمانی بود که برای مراسم تشییع حاج قاسم آمده بودند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزای آنا، حاشیه‌نگاری خبرنگار خبرگزاری آنا از مراسم وداع کرمانی‌ها با پیکر پاک شهید سپهبد قاسم سلیمانی را در ادامه بخوانید.
برای درک قیامت تهران در هنگام تشییع سردار سلیمانی و بعد دیدن حال و هوای شهر کرمان قبل از تشییع در این شهر چاره‌ای نبود مگر سفر با پرواز 14:20 تهران- کرمان در تاریخ 16 دی‌ماه 98.
ازدحام به حدی بود که رسیدن به فرودگاه را تقریباً غیرممکن کرده و اگر دور زدن کامل تهران و کمک یک موتوری نبود حضور در یک اتفاق تاریخی از دست می‌رفت.
مسافران مسیر کرمان ترکیبی از مدیران ملی کرمانی تا رسانه‌ای‌ها و مردم سیاه‌پوش است. خلبان نیز ترور سردار را تسلیت می‌گوید.
با رسیدن به کرمان، خبر می‌رسد که جمعی از جوانان و دانشجویان مقابل دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در خیابان هزار و یک شب این شهر تجمع کردند. موضوع تجمع نیز، اعتراض به اقدام غیرقانونی و وحشیانه آمریکا در ترور شهید سلیمانی است.
دانشجویان کرمان، این دفتر را به عنوان نماینده یکی از ارگان‌های ملل متحد، محلی برای مطالبات و بیان اعتراضات برون‌مرزی خود می‌دانند.
جمع جوان معترض، حرکت می‌کند و خود را برای نماز مغرب به مسجد امام حسین می‌رساند. بسیاری از این جمع دانشجویان دانشگاه‌های کرمان هستند. از این رو در خود دانشگاه باهنر خبری نیست اما بسیج دانشجویی مسئول اسکان هزار مهمان شده است که برای مراسم تشییع حاج قاسم آمده‌اند از طرف دیگر در شهر نیز موکب داری می‌کنند و همین بسیج را حسابی به تکاپو انداخته است.
دانش آموزان نیز کم از دانشجویان ندارند. اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان، هم محل اسکان و هم مقر دانش آموزان دغدغه‌مند که در سطح شهر، ماشین‌ها را پشت‌نویسی می‌کنند و یا در موکب خود، برای رهگذران چای می‌ریزند.
کرمانی‌ها مردمی سحرخیز هستند و معمولاً شب‌ها زود می‌خوابند اما یک شب مانده به بازگشت سردار، سراسر شهر در جنب‌وجوش.
از خیابان ابوحامد به سمت میدان بسیج و از میدان بسیج به سمت مصلی، هر چند متر موکب عزا برپاست. قرار بود مراسم وداع با پیکر حاج قاسم سلیمانی و یار همراهش شهید پورجعفری در مصلی برگزار شود که به دلیل تأخیر و کندی حرکت کاروان شهدا در قم، این برنامه لغو شد تا همه چشم‌انتظار سردار دل‌ها در صبح سه‌شنبه شوند.
تقریباً هیچ مغازه و خودرویی بدون عکس سردار نیست. ورودی‌های شهر کرمان نیز شلوغ شده و به قول پلیس راهور، تردد با کندی صورت می‌گیرد. دوستان قدیمی کرمانی نیز درگیر مهمانان خود هستند و توفیق زیارتشان دست نمی‌دهد. یکی از دوستان میزبان 120 نفر یزدی بود.
محدودیت‌های ترافیکی نیز در نظر گرفته شده است و از ساعت یک بامداد تردد در بسیاری از نقاط محدوده تشییع ممنوع شد.
برای پوشش تشییع، صداوسیمای استان‌های همسایه نیز به کمک آمده‌اند مثل صداوسیمای هرمزگان.
تشییع از میدان آزادی کرمان آغاز و تا گلزار شهدا ادامه پیدا می‌کند حدود 10 کیلومتر. صبح ساعت 7:30 و در هوای سرد کرمان، مردم خود را به میدان آزادی می‌رساندند ناگهان بلندگو اعلام می‌کند که همه هر جا هستند توقف کنند تا سخنرانی سردار سلامی به پایان برسد. صدای سردار به سختی به گوش می‌رسد اما این جمله شنیده می‌شود: حرف آخر را اول می‌زنم، انتقام می‌گیریم؛ انتقام می‌گیریم، سخت، محکم، پشیمان‌کننده، قاطع و تمام‌کننده، مطمئن باشید.
در مسیر، بچه‌های فاطمیون و مهاجران افغانستانی مقیم کرمان نیز پرچم عزا به دست گرفته‌اند. موکب‌ها هم برپاست و خدمت‌رسانی می‌کند. در چهارراه طهماسب آباد گروه موسیقی ناجا در حال اجرای برنامه است.
گفتن از اینکه همه اقشار و همه تیپ و ظاهری در این تشییع حضور داشتند آن‌قدر گفته و نشان داده شده است که تکرار آن، لطفی ندارد؛ اما جمعیت عظیم که از کف خیابان تا پل‌های اطراف و ساختمان‌های نیمه‌کاره اطراف کشیده شده است دریایی از همدلی را ایجاد کرده است.
حالا صدای بالگردهای ناجا و هوانیروز هم بالای سر جمعیت حرکت می‌کنند و خوش به حال آن‌ها که وسعت این تشییع را می‌بینند.
در چهارراه باغ ملی، مردم از بالای پل بزرگ به دریای خروشان خیابان می‌نگرند، فشار جمعیت بالا و بالا می‌رود، جمعیت موج پیدا می‌کند و به طرفین حرکت می‌کند. خدا به کسانی که قدکوتاه‌تری دارند، رحم کند! هر آن ممکن است کسی زمین بخورد و فاجعه رخ دهد.
جلوتر فشار کمتر می‌شود اما افراد مختلف در پیاده‌رو و کنار خیابان ایستاده‌اند تا کاروان شهدا برسد. در میانه راه چشم‌ها به کاروان شهدا روشن شد.
حوالی میدان شهدا که در بین کرمانی‌ها به میدان مشتاق معروف است، صدای اذان ظهر پخش شد. به دلیل ازدحام و باریک بودن عرض خیابان زریسف، کاروان از خیابان دیگر از میدان خارج شد و جمعیت دو قسمت شد. برخی به دنبال کراوان و برخی طی طریق به سمت گلزار شهدا از طریق خیابان زریسف. عده‌ای هم ایستاده در میدان هم خستگی می‌گیرند و هم در حال تصمیم‌گیری برای انتخاب راه.
کرمانی‌ها لهجه زیبایی دارند و گاها از کلمات قدیمی یا خاص استفاده می‌کنند. یکی از افراد می‌گفت این جمعیت برای آدمی می‌آید که به مردم زحمت نداده باشه سردار آدم خویشتن‌داری بود.
از سمت خیابان زریسف، لوحی نصب شده است که در آن نوشته شده است: در گذر جنگ تحمیلی 120 هزار رزمنده نستوه کرمانی به فرماندهی شهید زنده حاج قاسم سلیمانی با تقدیم 6544 شهید، 18949 جانباز و 1284 آزاده خواب را در پلک دشمنان شکستند و رهایی را فریاد زدند.
لوح کاشی‌کاری شده‌ای که حالا خود یک روضه است
در مسیر به‌غیراز موکب‌های مختلف شهرستان‌های استان کرمان، موکب بچه‌های مرودشت هم حضور دارد. این خیابان و اطرافش، محل سکونت و آتشکده زرتشتیان است و در مسیر نیز پیام تسلیت انجمن زرتشتیان کرمان به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی نصب شده است.
اعضای هیئت‌علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان هم موکبی راه انداخته‌اند و به مردم آب و چای می‌دهند. آنتن موبایل ضعیف است و نه خبری از اینترنت است و نه می‌شود تماس گرفت. از گوشه‌کنار خبر تلفات به دلیل ازدحام شنیده می‌شود اما چندان شفاف نیست. تپه‌ها و کوه صاحب‌الزمان کم‌کم دیده می‌شود، رنگ خاکی آن به سیاهی می‌زند. مملو از جمعیت است. کم‌کم موج جمعیت تغییر مسیر می‌دهد و افرادی که از مقابل می‌آیند می‌گویند جلو نروید که راه بسته است. به مرور جریان برگشت، جریان قالب می‌شود. از گنبد جبلیه و در تقاطع مسیر گلزار با کمربندی شهر کرمان، مسیر مشخص می‌شود جمعیتی میلیون که در حال برگشت است.
ساعت حدود 15 است. خستگی، تشنگی و گرسنگی بعد از 8 ساعت پیاده‌روی غالب شده است و جمعیت میلیونی هم در حال برگشت.
در راه برگشت اتوبوس بچه‌های اصفهان و مشهد هم دیده می‌شود. ترافیک نیز بالاست. تا شب بارها شایعه می‌شود که بدن مطهر حاج قاسم به خاک سپرده شده است. برخی عکس‌ها نیز افراد را به این قطعیت رسانده است. برخی افراد با قاطعیت از دفن پیکر خبر می‌دهند و اعلام می‌کنند مراسم از شبکه کرمان نیز پخش شده است!
حدود ساعت یازده شب، قطعی مشخص می‌شود پیکر هنوز دفن نشده و ازدحام اجازه نمی‌دهد این کار صورت بگیرد. نه تاکسی اینترنتی‌ها سفر به مقصد گلزار را می‌پذیرند و نه از تاکسی‌تلفنی خبری هست.
هوا به شدت سرد است اما خبر حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی‌ها در عراق خواب را از سر‌می‌پراند و همه را گرم می‌کند.
حال سیلی به صورت آمریکا می‌خورد و حاج قاسم تن به خاک نداد تا عزت ایران و دلت آمریکا را دید.
هنگامه اذان صبح، پیکر حاج قاسم در خانه ابدی خود جای می‌گیرد. پخش زنده، باعث می‌شود ازدحام که مقداری کم شده بود دوباره گر بگیرد و گلزار شهدا مملو از جمعیت شود.
برای مهمانان حاج قاسم، #رستاخیز_کرمان روبه پایان است. بعد از زیارت مزار، دیدن بیت الزهرا، خانه حاج قاسم آخرین نقطه سفر کرمان است. منزلی که ایام فاطمیه، سردار سلیمانی برای حضرت مادر اقامه عزا می‌کرد و جلو در می‌ایستاد و به عزاداران خوش‌آمد می‌گفت.
پرواز تأخیر دارد و مسافران، ایستاده، صحبت‌های رهبر انقلاب در جمع مردم قم را گوش می‌کنند. اگرچه پیج گاه‌وبیگاه اطلاعات پرواز فرودگاه، باعث شد تا بخشی از صحبت‌ها شنیده نشود اما این جمله آقا بدجوری برخی از مسافرین را بهم ریخت.
"آن بدرقه‌های ایرانی را و همچنین آن بدرقه‌های عراقی را در کاظمین، بغداد، نجف و کربلا و آن تشییعی را که نسبت به این پیکرِ قطعه‌قطعه شد، دیدید. از روح مطهر آن شهید بزرگوار از اعماق دل تشکر می‌کنم."
با یک صلوات، مسافران آماده پرواز شدند. حالاکرمان دل عالم است و دل ما با آن ماند...
انتهای پیام/4129/
انتهای پیام/
در دانشگاه آزاد شهرکرد انجام شد؛
