دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
01 اسفند 1393 - 09:42
پورنجاتی:

صداوسیمای ضرغامی تنها به دنبال حذف اصلاحات نبود، بلکه رسانه اختصاصی یک جریان سیاسی خاص بود

این روند، صرفا حذف جریانات اصلاح‌طلبی نبوده، بلکه به نظر من، انحصار سمت‌گیری و فراهم کردن فضا برای کنش سیاسی یک جریان سیاسی خاص بوده است/ قطعا اینکه معیار و شاخص ما برای سنجش، ایام انتخابات باشد، خود نوعی اعتراف ضمنی است که نشان می‌دهد، در مقاطع معمولی چنین فرصتی فراهم نبوده است/
کد خبر : 4304

گروه سیاسی: 27 بهمن، گفت‌وگویی کوتاه از عزت الله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صدا و سیما روی خروجی رسانه‌ها رفت که به نقل از وی تأکید داشت، حذف جناح سیاسی اصلاح‌طلب در ایام ریاست او بر سازمان صدا و سیما، در چارچوب اهداف این سازمان بوده است.
هرچند که این اظهارات، به فاصله یک روز، از سوی دفتر ضرغامی و بعد از آن از سوی شخص ضرغامی تکذیب شد، اما همین تکذیبیه نیز سؤالاتی را به ذهن متبادر می‌کند.


عزت الله ضرغامی، در این تکذیبیه که در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شده، تصریح کرد: هرگز حذف یک جریان سیاسی را تأیید نمی‌کنم.
وی افزود: من معتقدم مشی و سیاست‌های سازمان همواره بر اساس مصالح ملی، منافع عمومی و رعایت سیاست‌های کلان نظام و دستگاه‌های مسئول در قوای سه‌گانه انجام گرفته و اقدام رسانه ملی همواره همین بوده است؛ لذا حذف هیچ جریانی مورد تأیید من نیست. مثال‌های فراوانی برای تصدیق این موضوع وجود دارد؛ که برنامه‌های پخش شده در مقاطع انتخابات این ادعا را ثابت می‌کند.


در همین زمینه، خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا به سراغ احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب رفته که در دوران ریاست علی لاریجانی بر سازمان صدا و سیما، قائم مقامی او را برعهده داشته است.


متن این گفت‌وگو را در ادامه می خوانید:


شما عملکرد صدا و سیما را در دوران ریاست آقای ضرغامی، در قبال دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب چطور ارزیابی می‌کنید؟


اظهاراتی از قول آقای ضرغامی بیان شده که ایشان بعد از انتشار این مطلب، به هر حال یا تکذیب کردند یا اینکه در آن تجدیدنظر داشتند.


من با این پیش فرض پاسخ سؤال شما را می‌دهم که این اظهارات به ایشان نسبت داده شده است. اما حتی با این پیش فرض هم باید بگویم آنچه در واقعیت رخ داده و رفتار سیاسی صدا و سیما در سال‌های گذشته - که هم‌اکنون نیز مانند همان مشهود است - قابل انکار نیست.


به باور بسیاری از کسانی که روند برنامه‌های تلویزیون را به ویژه در حوزه سیاسی دنبال می‌کنند، تلاش صدا و سیما برای حذف یا نادیده گرفتن جریان اصلاحات در همه این سال‌ها قابل انکار نیست. من حتی بالاتر از این را می‌خواهم بگویم و آن اینکه، این روند، صرفا حذف یا نادیده گرفتن یک جریان سیاسی مثلا جریانات اصلاح‌طلبی نبوده، بلکه به نظر من، انحصار سمت‌گیری و فراهم کردن فضا برای کنش سیاسی یک جریان سیاسی خاص بوده است.


یک وقت شما می‌گویید صدا و سیما، تمام تلاش خود را معطوف به این داشته که به افکار و اندیشه‌های اصلاح‌طلبان مجال و فرصتی برای عرضه در رسانه ملی ندهد؛ اما آنچه واقعا اتفاق افتاده چیزی بالاتر از این است. در واقع، صدا و سیما تنها برای یک جریان خاص سیاسی، فرصت ارائه و عرضه فراهم می‌کرده و می‌کند.


در واقعیت آنچه اتفاق افتاده این است که صدا و سیما در ایام ریاست آقای ضرغامی، بلندگوی یک جریان سیاسی خاص بوده و لاغیر. حتی به باور بنده، صدا و سیما، رسانه اختصاصی این جریان سیاسی خاص بوده است.


وقتی می‌گوییم صدا و سیمای آقای ضرغامی، نسبت به اصلاحات عملکرد حذفی داشته، در واقع واقعیت موجود را خفیف بیان کرده‌ایم. بیان گویاتر برای ارزیابی عملکرد آقای ضرغامی در صدا و سیما، آن است که گفتم.


صدا و سیما فارغ از اینکه اساسا باید رسانه ملی باشد و وجه ملی بودن خود را حفظ کند، اصلا به عنوان یک رسانه هم عملکرد حرفه‌ای یک رسانه مستقل را نداشته و مشخصا به مثابه ابزار رسانه‌ای در اختیار یک گرایش سیاسی خاص عمل کرده‌ است.


آقای ضرغامی، در تکذیبیه خود، به ایام انتخابات، استناد کرده‌اند و آن را شاهد و گواهی بر این دانسته‌اند که به همه جناح‌‌ها، فرصت بیان افکار و عقاید را داده‌اند. خود این استناد به نظر شما چقدر استناد درستی است؟ و از سوی دیگر، چقدر همین اظهارات نیز صحت دارد؟ به نظر شما، فرصت‌های داده شده به جناحین در ایام انتخابات به چه صورت بوده است؟


قطعا اینکه معیار و شاخص ما برای سنجش، ایام انتخابات باشد، خود نوعی اعتراف ضمنی است که نشان می‌دهد، در مقاطع معمولی چنین فرصتی فراهم نبوده است و صدا و سیما، به ادعای ایشان صرفا در ایام انتخابات، فرصتی را برای جریان سیاسی اصلاحات فراهم می‌کرده است.
در واقع این سخنان، نوعی اعتراف بر این است که یک نوع تصمیم و اراده خاص برای حذف یا به تعبیری نادیده انگاشتن عامدانه و به حاشیه راندن جریان اصلاحات در ایام عادی غیرانتخاباتی، در این سازمان وجود داشته است.


از نظر ما، این بیانات نوعی مغالطه است. این نشان می‌دهد که دادن فرصت به جریان اصلاحات برای حضور در صدا و سیما، در عرصه کنش سیاسی و فراخوان اجتماعی برای انتخابات، از نظر حضرات متولی صدا و سیما، برای شوق‌انگیزی و گرم کردن تنور انتخابات، سودمند است. از این رو، به ناچار، بازتابی هم در رسانه ملی پیدا کرده است.


حالا حتی اگر همین فرصت را هم بخواهیم بررسی کنیم، می‌بینیم که نه به لحاظ کمیت قابل مقایسه با مجالی است که برای جریان اختصاصی مورد علاقه‌شان فراهم می‌کنند و نه به لحاظ کیفیت.


آقای ضرغامی یا هر مدیر دیگری، زمانی می تواند ادعا کند شرایط مشابهی را برای هر دو جناح فراهم کرده که این حرکت یکسان و مستمر و مداوم بوده باشد و این مجال را به همه جریان‌های سیاسی بدهد که به طور مستمر افکار، اندیشه‌ها، پیام‌ها و مواضع خود را بیان کنند نه به عنوان زینت المجالس آن هم به صورت هدایت شده، مدیریت شده و بسیار پاستوریزه و با گزینش از مجموعه اصلاح‌طلبان. شاهد بوده‌ایم که در این سال‌ها، برخی از اصلاح‌طلبانی که رسانه ملی به آنها فرصت حضور در برنامه‌ها را داده است، به عنوان چاشنی برنامه‌ها بود‌ه‌اند و بعضی کسانی هستند که با تابلوی اصلاح‌طلبی فعالیت می‌کنند.


همین برخورد گزینشی است که باعث شده در جامعه احساسی شکل بگیرد که رسانه ملی عموما چهر‌ه‌هایی را می‌آورد که جنس خودش را جور کند.


برخورد حذفی با یک جریان که دارای پایگاه اجتماعی است، چه تبعاتی برای جامعه خواهد داشت؟


باید دانست که هر نوع رفتار از طرف بخشی از دستگاه‌های رسمی نظام، چه رسانه‌ای و چه غیررسانه‌ای، که حقوق مصرح و قانونی شهروندان را بدون یک مبنای مستند و قطعی قانونی محدود کند، خلاف قانون است.


ضمن اینکه، این حذف یک حرکت خلاف اخلاق و مشارکت سیاسی است و همچنین یکی از عوامل مهم فرسایش اعتماد بین مردم و آن دستگاه خواهد بود.


حال این دستگاه می‌خواهد رسانه‌ ملی باشد یا هر دستگاه دیگری. به هر حال، هر دستگاهی که به دلایل غیرروشن و خودساخته، برای ارتباط یک جریان سیاسی درون نظام که در چارچوب قانون فعالیت می‌کند یا برای یک شخصیت حقیقی یا تشکیلات حقوقی درون نظام، محدودیت ایجاد کند خلاف قانون، خلاف اخلاق و خلاف نزاکت سیاسی است؛ حال فرقی ندارد که این محدودیت اعلام شده باشد یا اعلام نشده. در هر حال برخلاف اصول و بایدهای رفتار سیاسی است.


در پایان باید دانست که فرسایش اعتماد و تعمیق شکاف اعتمادی بین مردم و بخشی از نظام، محدود به آن دستگاه نخواهد ماند و به دیگر بخش‌های حاکمیت نیز تعمیم پیدا می‌کند و باعث کاهش اعتماد مردمی به مجموعه حاکمیت خواهد شد. این قطعا جفای بزرگی به نظام مردمی جمهوری اسلامی است که یادگار امام راحل(ره) و حاصل خون شهیدان است.


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته