دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
20 فروردين 1398 - 12:15
دانشمند هندی در گفتگو با آنا:

تحقیقات محافظه‌کارانه از موانع پیشرفت علمی شرق است

 یک دانشمند برجسته حوزه فیزیک در جهان عدم تمرکز دانشگاه‌های شرقی روی خلاقیت را دلیل اصلی پیشرفت کند آموزش عالی در این کشورها می‌داند.
کد خبر : 371995
Ashtekar_2.jpg

گروه دانشگاه‌ خبرگزاری آنا-هانا حیدری، ابهی واسانت اشتکار -Abhay Vasant Ashtekar -دانشمند هندی، رئیس مؤسسه گرانش و کیهان و رئیس کالج ابرلی دانشگاه دولتی پنسیلوانیاست. وی قبل از پیوستن به دانشگاه پنسیلوانیا استاد فیزیک دانشگاه سیراکیوس و استاد فیزیک گرانش در مؤسسه پاریس پنج است. این فیزیکدان رئیس بخش فیزیک نظری دانشگاه اوترخت هلند و رئیس آکادمی علوم هند است. وی در حال حاضر روی مباحث کیهان‌شناسی در جهان ابتدایی، امواج گرانشی و سیاه‌چاله‌ها کار می‌کند.


اشتکار در سال 1978 دکترای فیزیک خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. در سال 2005 جایزه «دکتر رِرام نچرالیوم آنریز کاسا» را از دانشگاه فریدریش شیلر در ینای آلمان و در سال 2010 از دانشگاه اکس‌مارسی فرانسه دریافت کرد. وی رئیس سابق مؤسسه انجمن بین‌المللی نسبیت عام و گرانش است.


تحقیقات این دانشمند فرهیخته هندی روی نسبیت عام و گرانش کوانتومی متمرکز است. وی یکی از اعضای انجمن علوم پیشرفته و فیزیک آمریکا و یکی از 51 نفر اعضای افتخاری آکادمی علوم هند است. اشتکار در سال 2018 به‌عنوان جایگاه استادی ایوان پوه در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا دست یافت که معتبرترین مقام در این دانشگاه محسوب می‌شود. از سال 1960 که این جایگاه تعریف شد تاکنون تنها 72 نفر از اعضای هیئت‌علمی دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا به این جایگاه دست یافته‌اند.


وی در سال 2016 به عضویت آکادمی ملی علوم آمریکا درآمد که یکی از بزرگ‌ترین افتخارات برای دانشمندان و مهندسان در این کشور است. اشتکار بیش از 25 دانشجوی دکتری و 79 دانشجوی دکتری تخصصی تربیت کرده است. بیش از 60 نفر از دانشجویان وی در دانشگاه‌های سراسر جهان از اعضای هیئت‌علمی هستند.


در ادامه مصاحبه این نخبه فیزیک را با خبرنگار آنا می‌خوانید:


آنا: با توجه به اینکه شما هم در هند و هم در آمریکا تحصیل کرده‌اید، تفاوت سیستم آموزشی شرق و غرب در چیست؟


اشتکار: در کشورهای پیشرفته شرقی تحصیلات در مقطع کارشناسی تا زمانی مطلوب بود که دانشجویان زمانی کافی برای پیگیری منافع فکری خود خارج از چارچوب درسی را داشتند و چارچوب درسی نیز شامل تمام مواد درسی بنیادین می‌شد. بااین‌حال در سال‌های اخیر گرایشی در کشورهای شرقی به وجود آمده است که تأکید زیادی روی نمرات امتحانات دانشجویان دارد.


بدین ترتیب در بسیاری از کشورها دانشجویان بدون درک مبانی روی سؤالاتی تمرکز می‌کنند که به‌احتمال‌زیاد در امتحان خواهد آمد. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، دانشجو تنها پاسخ‌ها را حفظ می‌کند و اهمیتی به درک عمیق مطلب نمی‌دهد. این کار باعث می‌شود که فرد در شغل آینده خود با مشکل مواجه شود.


تحصیلات در مقطع کارشناسی در اروپا عالی است. دانشجویان غربی در سطح دکتری با چالش‌های پیش روی جهان آشنایی بیشتری دارند و به همین دلیل می‌توانند روی مشکلات مربوطه کار بکنند. در چند مجله علمی به‌عنوان سردبیر کار کرده‌ام و در این سال‌ها متوجه شدم که دانشمندان در کشورهای شرقی روی مسائلی کار می‌کنند که کمکی به پیشبرد حوزه مربوطه نمی‌کند.


ممکن است این مشکل به این دلیل باشد که مشاوران و اعضای هیئت‌علمی در کشورهای شرقی اشرافی به حوزه‌های پرثمر علمی ندارند. چنین اتفاقی هرگز در دانشگاه‌های برتر غرب اتفاق نمی‌افتد.


آنا: فکر می‌کنید که دانشگاه‌های شرقی توان رقابت با دانشگاه‌های غربی را دارند؟


مؤسسات آموزش عالی برتر چین و هند در بسیاری از زمینه‌های علمی با دانشگاه‌های غرب رقابت می‌کنند. البته این رقابت هنوز به تمام زمینه‌های علمی نرسیده است.


آنا: به نظر شما آموزش عالی در کشورهای شرقی در دهه آینده به کجا می‌رسد؟


اشتکار: پیشرفت آموزش عالی به رهبری سیاسی و فکری کشورها بستگی دارد. برخی از دولت‌ها تأکید می‌کنند که دانش باستانی کشورشان به علوم معاصر ارجحیت دارد و مؤسسات آموزش عالی به‌جای علم معاصر باید روی سیستم‌های قدیمی تمرکز کنند. کاملاً درست است که در بازه‌های زمانی تاریخ علوم شرقی پیشرفته‌تر از علوم غربی بوده است؛ اما این دوره در حوزه تکنولوژی و علوم بنیادین مدت‌ها پیش تمام شده است.


علم نه غربی است و نه شرقی. بهتر است که روی پیشرفت‌های واقعی تمرکز کنیم؛ مهم نیست که منشأ آن‌ها کجاست. تنها باید روی جذب پیشرفت‌های دانش امروزی تمرکز کرد، اینکه چگونه یک کشور می‌تواند بهترین استفاده را از این پیشرفت‌ها کند و الهام‌بخش نسل جوان برای پیشرفت بیشتر شود. اگر چنین اتفاقی در یک کشور شرقی بیفتد، این کشور می‌تواند با بهترین‌ها در جهان رقابت کند.


آنا: آیا دانشگاه‌های شرقی نسبت به دانشگاه‌های غربی ویژگی‌های خاصی دارند؟


اشتکار: سلسله مراتب در دانشگاه‌های شرق ریشه عمیق‌تری دارد. این امر می‌تواند مانع از پرورش ایده‌های جسورانه نسل جوان شود. تفاوت دوم سیستم آموزشی شرق نسبت به کشورهای غربی تأکید بر بورسیه به‌جای خلاقیت و اصالت است. درنتیجه در برترین مؤسسات علمی، فنی و آموزشی شرق، بیشتر تحقیقات محافظه‌کارانه صورت می‌گیرند. این امر باعث می‌شود به‌جای اکتشاف در مسیرهای جدید، پیشرفت‌های کوچکی در علومی ایجاد شود که همگی در غرب اختراع شده‌اند.


واقعیت این است که دانشمندان جوان از کشورهای شرقی وقتی در غرب کار می‌کنند نه‌تنها می‌توانند تغییراتی در این روند ایجاد کنند، بلکه دست به کارهای منحصربه‌فردی می‌زنند. این در حالی است که آن‌ها به‌ندرت می‌توانند چنین کارهایی را در کشور خودشان انجام بدهند.


گفتنی است جنبه دیگری در این میان وجود دارد که این زیان را تا حد زیادی جبران می‌کند. به‌طور سنتی جوامع قدیمی‌تر احترام ویژه‌ای برای دانش قائل هستند آن را با ثروت و پول مرتبط نمی‌دانند. این در حالی است که در آمریکا ثروت و قدرت در مقام بسیار بالاتری از دانش قرار می‌گیرند.


در جوامع سنتی که شامل اروپا نیز می‌شود یک استاد دانشگاه حتی اگر به اندازه یک تاجر ثروتمند نباشد و هیچ قدرتی در جامعه نداشته باشد نیز جایگاه ویژه‌ای دارد و قابل‌احترام است. به دلیل وجود این احساس ارزشمندی عمیق در جامعه دانشجویان جوان و باهوش در شرق بیشتر به‌سوی دانشگاه کشیده می‌شوند تا صنعت، تجارت و سیاست. این امر یکی از مزایای منحصربه‌فرد دانشگاه‌ها در جوامع سنتی است.



از نظر استعداد هیچ تفاوتی میان دانشجویان آسیایی، اروپایی و آمریکایی وجود ندارد. درواقع تفاوت‌های میان این دانشجویان به آموزش‌های ابتدایی آن‌ها برمی‌گردد.



آنا: نظر شما درباره دانشجویان آسیایی چیست؟ تفاوتی میان این دانشجویان با آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها وجود دارد؟


اشتکار: از نظر استعداد هیچ تفاوتی میان دانشجویان آسیایی، اروپایی و آمریکایی وجود ندارد. درواقع تفاوت‌های میان این دانشجویان به آموزش‌های ابتدایی آن‌ها برمی‌گردد. برای مثال، دانشجویانی که تحصیلات کارشناسی خود را در غرب یا جنوب آسیا سپری کرده‌اند، بیشتر در معرض آموزش نظری علوم بودند تا آموزش تجربی و به همین دلیل در دانشگاه‌های آمریکایی از قوی‌ترین دانشجویان در حوزه نظری محسوب می‌شوند.


آنا: در حال حاضر روی چه پروژه‌ای کار می‌کنید؟


اشتکار: روی چند پروژه مختلف در حوزه کیهان‌شناسی در جهان ابتدایی، امواج گرانشی و سیاه‌چاله‌ها کار می‌کنم. در این مرحله از زندگی حرفه‌ای خود تصمیم گرفته‌ام که وقتم را صرف مسائل مفهومی بنیادین و دشوار کنم که برای مدت طولانی پاسخی برای آن‌ها پیدا نشده است و مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند.


برای مثال، مشاهدات حاکی از آن است که جهان به‌سرعت در حال بسط یافتن است. انیشتین در سال 1916 وقتی فرمول مشهور چهار قطبی را می‌نوشت از این موضوع آگاهی نداشت. در این فرمول قدرت تولیدشده توسط امواج گرانشی به خواص منبع آن ارتباط داده می‌شود. به دلیل مشکلات مفهومی عمیق تعمیم این فرمول به انبساط جهان بسیار دشوار بود. حدود یک قرن کسی برای حل آن اقدامی نکرد تا اینکه در سال 2016 دو نفر از دانشجویانم توانستند این مشکل را حل کنند.


سال‌ها پیش راهی برای آمیختن و تطبیق نظریه نسبیت عام با فیزیک کوانتوم پیدا کردم که گرانش کوانتومی حلقه نام دارد. این تطبیق برای یک قرن هدف نهایی فیزیک بنیادین بود. در حال حاضر بیش از 200 دانشمند روی گرانش کوانتومی حلقه کار می‌کنند و گروه تحقیقاتی من پیشرفت‌های زیادی در زمینه ماهیت واقعی انفجار بزرگ و سیاه‌چاله‌ها داشته‌اند. به کمک گروهی از دانشجویان دکتری تخصصی تلاش می‌کنیم تا راهی برای حل برخی از مشکلات این حوزه که برای دهه‌ها به آن پرداخته نشده است، پیدا کنیم.


آنا: علاقه‌تان به موضوع گرانش از کجا و کی شروع شد؟


اشتکار: علاقه‌ام به فیزیک زمانی آغاز شد که یک دانش‌آموز دبیرستانی در هند بودم. در ابتدا تنها ادبیات مارتاتی را بلد بودم که زبان مادری‌ام است و تا 11 سالگی نیز زبان آموزشی در مدرسه بود. سپس با زبان هندو و انگلیسی آشنا و متوجه شدم که ادبیات ارتباط تنگاتنگی با برخی فرهنگ‌های خاص دارد. چیزی که در یک زبان عالی پنداشته می‌شود، در زبان دیگر متوسط محسوب می‌شود.


در همان زمان قوانین نیوتن و کلیت گرانش (نیرویی که باعث می‌شود سیب روی زمین بیفتد و سیارات دور خورشید بچرخند) را آموختم. این آموزه‌ها برای من بسیار شگفت‌انگیز بودند؛ البته به همان اندازه تحت تأثیر ادبیات و هنر بودم که ارتباط نزدیکی با شرایط انسانی و فرهنگ‌های منحصربه‌فرد دارند.


پس از مدتی علاقه‌ام به قوانین نیوتن بیشتر از ادبیات و هنر شد. بسیار قابل‌توجه بود که قوانین نیوتنی که در هند آموزش داده می‌شود در چین و ژاپن و کشورهای غربی نیز آموخته می‌شود و مورد ستایش همه است. در کالج، فیزیک پایه برای من عمیق‌ترین و بهترین شیوه برای درک ماهیت طبیعت و دنیای خارجی بود. در دانشگاه تصمیم گرفتم که روی نسبیت عام، کیهان‌شناسی و فیزیک کوانتوم کار کنم؛ چراکه سؤالات بنیادین درباره فضا، زمان و ماهیت فیزیکی کیهان در این حوزه‌ها جای می‌گیرد.


انتهای پیام/4107/4021/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته