دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
19 دی 1397 - 20:58
گزارشی از کمپ ترک اعتیاد

من اگر لذت مواد را بردم، ذلتش را هم خوردم /بماند

در کمپ‌های ترک اعتیاد بیش از گذشته می‌بایست به موضوع روانی و ذهنی افراد پرداخته شود تا در کنار سم‌زدایی‌ها بازگشت فرد پایدار‌تر شود.
کد خبر : 351149
BQ4K0088.jpg

گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- میثم خاکپور؛ برای تهیه گزارش و گفتگو با چند تن از معتادان کم سن و سالی که برای ترک اعتیاد به یک مرکز باز‌توانی معتادان رفتیم.


در جریان بازدید و گفتگو با چند نفر از این نوجوانان و جوانان، گفتند یک‌نفر هم داوطلبه با شما صحبت کنه ولی سن و سالش کم نیست، من هم به‌واسطه اصراری که داشت قبول کردم تا باهاش گفتگو کنم.


مرد لاغر‌اندام و نحیف، با قدی نسبتاً کوتاه و خموده، خودش را معرفت، 39 ساله معرفی کرد و وضعیت و نحوه گرفتار شدنش به اعتیاد را این‌گونه توصیف کرد: من در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمدم و مصرف مواد مخدر در خانواده ما عیب بود و همین موضوع باعث شد نسبت به آن کنجکاو شوم. در مقطع دوم راهنمایی نزدیک امتحان عربی من بود و برای ما مهمان آمد، این موضوع را بهانه کردم و به مادرم گفتم اینجا سر‌ و صدا می‌کنند من می‌رم بیرون درس می‌خونم.


تو کوچه نشسته بودم، که یکی از بچه‌محل‌هامون اومد و گفت: بیا بریم خونه فلانی خالیه یه بازی قشنگ دارم و منم رفتم دیدم دارن با سیخ و سنجاق کارایی انجام می‌دن، من هم کنجکاو شدم و دو سه کام زدم و ...


با همون دو سه کام اول حالت تهوع پیدا کردم و بعد از اون حالم خیلی خوب شد. همیشه می‌گن کسی رو که یک‌بار برق بگیره دیگه دست تو پریز نمی‌کنه ولی من دوباره بهش دست زدم.


معرفت می‌گفت: من باعث آبرو‌ریزی خانواده‌م شدم خیلی تلاش کردم پاک بشم، تو بازه‌های زمانی مختلف مثلاً 18 ماه، یکسال و بار آخر هم 10 سال و 10 ماه بود که پاک بودم ولی لغزش کردم.


وی با صدای لرزان و سر به زیر وضعیت خانوادگیش این‌گونه توصیف ‌کرد: من همسر و یک پسر دارم؛ همسرم معلم آموزش و پرورشه، در اون مدت 10 سال و 10 ماه که پاک بودم از خجالت آب می‌شدم وقتی هر دفعه حتی برای پول سیگارم دستم رو جلوی همسرم دراز کنم، چون کمتر سر کار می‌رفتم و بیشتر زمانم رو در جلسات می‌گذروندم و تو کمپ‌ها خدمت می‌کردم، خسته شدم و گفتم: تا کی می‌خوام خدمت خدنگی این و اون رو بکنم، همین موضوع باعث شد از جلسات مشاوره و محیط دور بمونم و بعد از نزدیک به 11 سال لغزش کردم.


ندامت در گفته‌های معرفت و چهره‌اش مشهود بود و درباره لغزشش بعد از حدود 11 سال و آلوده شدن مجددش به مواد‌مخدر می‌گفت: من اگر لذت مواد را بردم، ذلتش را هم خوردم، لغزش کردن در پاکی بالا لغزش، حکایت اون ضرب‌المثلیه که می‌گه خدا نکنه تشت کسی از بلندی بیفته، چون صداش شهر رو برمی‌داره.


آری این‌ها اظهارات فردی بود که دوست داشت شنیده شود، داوطلب بود تا درباره درد و رنج‌هایش بگوید، بگوید که با وجودی که لذت‌های مصرف مواد را چشیده بود ولی دیگر ذلتش بر زندگی او چربیده، شاید گفته‌هایش بتواند دردی را دوا کرده و یا کسی را تحت تأثیر قرار دهد.


بنابر یافته‌های علم روانشناسی علت آنچه باعث می‌شود فردی پس از آن‌که در بازه‌های زمانی مختلف چه کوتاه و یا بلند‌مدت از دوری مواد به مصرف دوباره روی آورد و یا به اصطلاح خودشان لغزش ‌کند این است که هنوز از انجام عملش لذت می‌برد و اراده منسجمی برای دوری از آن در خود نمی‌بیند، لذا شایسته است در کمپ‌های ترک اعتیاد بیش از گذشته به موضوع روانی و ذهنی افراد پرداخته شود تا در کنار سم‌زدایی‌ها بازگشت فرد پایدار‌تر شود.


موضوع مهم دیگر در بحث ترک اعتیاد این است که خاستگاه مواد مخدر چه سنتی و چه صنعتی یکی است ولی هدفی که فرد گرفتار در دام اعتیاد به آن مبتلا می‌شود متفاوت است و به همین دلیل بحث آسیب‌شناسی این مسأله حائز اهمیت است، زیرا مواد مخدر به مرور زمان بر روی خردمندی افراد تأثیر می‌گذارد و در صورتی‌که ضمن شناخت علت و تلاش‌ها برای دفع مواد از بدن (سم‌زدایی) برای بهبود فرد از شرایط و محیط‌های اجتماعی همچون خانواده و گروه‌های دوستی کمکی گرفته نشود پس از خروج از شرایط محیط کمپ احتمال بازگشت و لغزش همچنان در فرد احساس می‌شود.


انتهای پیام/4105


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته