دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
سیدرضا منتظری*

روز پنجم جشنواره؛ تصویری از زندگی حاشیه‌نشین‌ها و مصائب زنان

پنجمین روز از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، سه فیلم با سه فضای متفاوت اکران شد، سه فیلم از سه کارگردانی که هر کدام سبک خاص فیلمسازی خود را دارند، در اولین اکران با «مغزهای کوچک زنگ زده» تنور جشنواره داغ شد اما «امپراطور جهنم» این گرما را سریع‌تر از همیشه با «عرق سرد» به پایان رساند.
کد خبر : 259007

روز پنجم جشنواره در سینمای رسانه‌ها فیلم‌های «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی، «امپراطور جهنم» به کارگردانی پرویز شیخ طادی و «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی به نمایش درآمد.


«مغزهای کوچک زنگ زده» کامل‌ترین اثر سینمایی هومن سیدی است. فیلم در ادامه مسیر فیلمسازی سیدی است؛ روابط سرشار از جنون، بن بست‌ها و‌سرگشتگی‌های مردمی که در بدترین شرایط و زیر خط فقر زندگی می‌کنند. البته تأثیرپذیری فیلم از (city of god) غیرقابل انکار است اما سیدی به بهترین وجه فیلم را ایرانیزه کرده و وقایع و شخصیت ها برای مخاطب باورپذیرند.


همانطور که در «شهر خدا» تبهکاران فقیر و نکبت زده درحومه ریودوژانیرو دست به جهل و جنون و جنایت می‌زنند در «مغزهای کوچک زنگ زده» هم این اتفاق در اطراف تهران رخ می‌دهد. جغرافیا در این فیلم خود یک شخصیت است؛ شخصیتی که حتی بسیاری از ماوقع را جلو می‌راند یک محله کثیف و فقیر و خشن که مردان قانون نیز از اشرار و اراذل و اوباش آن بیغوله حساب می‌برند و لات‌بازی و قمه‌کشی و رد و بدل مواد جزئی از آداب و رفتارهای عادی آن‌هاست!


سیدی به‌خوبی موفق می‌شود مختصات و اتمسفر چنین محله مخوف و هولناکی را به‌عنوان خاستگاه شکل‌گیری شخصیت‌هایش در نسبت با خشونت تعریف و تبیین کند و آن‌ها را بیش از هر چیزی زاده و وارث فساد اجتناب‌ناپذیری نشان دهد که در تک‌تک خانه‌های آنجا ریشه دوانیده است.


بازی‌های بازیگران این فیلم بی‌نظیر است. نوید محمدزاده بی‌شک یکی از بهترین بازی‌های خود را در این فیلم به نمایش گذاشته، بازی واقعی و تأثیرگذاری که هیچ شباهتی به دیگر نقش‌های وی ندارد، فرهاد اصلانی نیز تصویری باورپذیر از یک پدرخوانده را در این فیلم به نمایش گذاشته اما در این میان لادن ژاوه‌وند که نقش مادر را بازی میکند با بازی درخشان و کم نظیرش غوغا به پا میکند به نحوی که سیمرغ بلورین شایسته بازی بینظیرش است.


فیلمبرداری درخشان، طراحی صحنه و لباس کم نظیر همراه با تیزبینی به همراهی کارگردانی هوشمندانه همراه با دکوپاژ و میزانسن های عالی سیدی اثری به یادماندنی از فیلم به جای گذاشته است.



«امپراتور جهنم» فیلمی دربارهٔ تروریست‌ها و داعش است. فیلمی که جدا از محتوایش از نظر ساختاری مشکلات بسیاری دارد.
بافت تصویری فیلم به شدت تصنعی و بی‌کیفیت است. ویژیول افکت های فیلم بسیار بد از کار درآمده و معلوم نیست چرا عوامل فیلم این تصنعی و غیرقابل باور بودن را حتی در چهره پردازی ها، طراحی صحنه و لباس و... هم داشته اند؟



«عرق سرد» اما فیلمی با پرهیز از شعارهای گل درشت فمینستی برای به تصویرکشیدن مصائب زنان است و برگرفته از زندگی «نیلوفر اردلان» فوتبالیست تیم ملی فوتبال زنان ایران است که در سال ۲۰۱۵ است که به دلیل نداشتن رضایت نامه همسرش نتوانست از کشور خارج شود و به همین دلیل از تیم ملی بانوان ایران اخراج شد.


هرچند «عرق سرد» خالی از ایراد به خصوص در زمینه فیلمنامه و کارگردانی نیست اما بیرقی پس از تجربه نسبتاً موفق «من» در دومین اثر سینمایی اش کوشیده تا بر اساس یک داستان واقعی درامی جذاب بسازد و محدودیت های مدنی برای زنان در جامعه را به نقد و چالش بکشد. به نوعی می توان بر این امر صحه گذاشت که «عرق سرد» در امتداد مسیر «من» ساخته شده چرا که فیلمساز همچنان متفاوت با سایر ساخته های سینمای کشور عمل می کند و به پیش می رود.


توجه به سوژه ممنوع الخروجی و مسائل و مشکلات زنان در جامعه باعث شده تا فیلم «عرق سرد» فیلمی جسور و بی پروا در سینمای کشور محسوب شود. فیلمی که شخصیت پردازی های باورپذیر و قابل قبولی دارد، همذات پنداری مخاطب را برانگیخته می کند و به جزئیات توجه ویژه ای دارد. فیلمی که برخلاف رویه بسیاری از فیلمسازان در سال های اخیر به طرزی غیرمعقول و باورنکردنی نمی خواهد قصه اش را پیچیده به مخاطب ارائه دهد، دست به دامان قاب بندی های پست مدرن و انجام حرکات نامعقول در دکوپاژ و میزانسن و…نمی شود.


نکته مهم دیگر اینکه بیرقی بسیار هوشمندانه و زیرکانه «عرق سرد» را از اتهام فمینیستی بودن دور کرده است! بیرقی که در دو اثر سینمایی خود توجه ویژه ای به مقوله زنان و اجتماع داشته و آن ها را افرادی می داند که در جامعه ظلم زیادی را از جانب مردان، جامعه و قوانین نسبت به ایشان صورت می گیرد برخلاف برخی از فیلمسازان مانند تهمینه میلانی و منیژه حکمت که با آثار هیجانی اما واقعی شان به صورت تند و تیز با این نوع مسائل برخورد می کنند در آرامش کامل زن را محق اصلی نشان داده و البته برای آنکه از هرگونه اتهامی مبرا شود در لحظاتی کوتاه و اندک شخصیت مرد فیلمش را نیز محق جلوه می دهد!


در واقع بیرقی از شعار های گل درشت فمینیستی در فیلمش اجتناب کرده و این در حالی است که مضمون و سوژه فیلمش کشش آن را داشت که سرشار از این نوع شعارها باشد!


................................


* منتقد سینما



انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته