دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
خسرو معتضد مطرح کرد؛

نقش تاریخی اسرائیل در جدایی طلبی کردهای عراق

فکر  جدایی طلبی کردهای عراق، اندیشه‌‌ای است که از سالیان نه‌چندان دور توسط استعمارگران به آنها القا شده است و توطئه قدرت‌های بزرگ پشت سر آن قرار دارد.
کد خبر : 217610

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، فکر جدایی طلبی کردهای عراق، اندیشه‌‌ای است که از سالیان نه‌چندان دور توسط استعمارگران به آنها القا شده است و توطئه قدرت‌های بزرگ پشت سر آن قرار دارد. خسرو معتضد معتقد است که از سال 1964 به بعد رژیم صهیونیستی به مساله جدایی طلبی کردهای عراق ورود کرد و تماس معروف بارزانی با اسرائیل به همان دوران برمی‌گردد. او همچنین اقوام ایران را متحد همیشگی انقلاب و آرمان‌های آن دانسته و نقش مردم کرد را در حفظ تمامیت ارضی ایران نقشی تاریخی می‌داند. گفت‌وگوی زیر حاصل مصاحبه «فرهیختگان» با «خسرو معتضد» پژوهشگر تاریخ و مورخ پیرامون مسائل تاریخی کردستان است.
درخصوص سوابق تاریخی کردستان عراق و مسائل آن توضیحاتی بفرمایید؟


اگر نگاهی به تاریخ معاصر ایران بیندازیم می‌بینیم که این تجزیه‌طلبی‌ها که اسمش را گذاشته‌اند جدایی طلبی سابقه تاریخی دارد. در ابتدا همه کردستان جزء ایران بوده است اما بعد از شکست شاه اسماعیل در جنگ چالدران و در زمان صفویه استان دیار بکر از ایران جدا شد، الان هم شاید حدود 150-140 سال می‌شود که این آرزو یعنی استقلال و تشکیل کردستان بزرگ در میان آنها رواج یافته است.


در طول تاریخ از دوره باستانی ایران و حتی ساسانیان همواره کردها در ایران بودند و برای بقای کامل و تمامیت ارضی آن تلاش می‌کردند. سپهسالار کل سپاه ایران در زمان ناصرالدین شاه یک سردار کرد بود و سوابق تاریخی حکایت از شجاعت اقوام کرد ایرانی که در کوهستان زندگی می‌کردند، دارد.


ولی یک سری جنبش‌های جدایی‌طلبی از گذشته در میان کردها بوده است. کردها همیشه احساس می‌کنند که به آنها رسیدگی نمی‌شود و برخی وقایع هم بر این احساس دامن زده است. خصوصا از زمان جنگ جهانی دوم؛ بعد از شهریور 20 که ارتش فروپاشیده و آنجا تخلیه شد وضع کردستان هم خیلی بد شد. مالاریا آنجا همه‌گیر شد. اطراف دریاچه زریوار که امروز بهشتی شده، پر از انگل مالاریا بود و سربازانی که آنجا بودند همه دچار تب مالاریا شده بودند. این گزارش عینی را یک افسر ارتش ایران به نام ستوان دوم هدایت‌ا... حکیمی داده بوده است.


در آن زمان قاضی محمد رئیس اداره فرهنگ و معارف کردستان بود و زبان انگلیسی را هم خیلی خوب می‌دانست. در همین ایام و برای مدت‌ها انگلیسی‌ها به دنبال استقلال کردستان بودند، اما بعد از جنگ جهانی دوم شوروی‌ها آمدند و در میان کردها اقداماتی انجام دادند. شوروی در آنجا چند حزب مثل حزب ژیان و کومله راه انداخت که چپ‌گرا بودند.


در همین اثنا شوروی‌ها قاضی محمد که فرد معتمدی میان کردها بود را به باکو می‌برند و تحریک به استقلال می‌کنند تا به عراق ضربه بزنند، حزب کومله را تشکیل می‌دهند و قاضی محمد را هم رئیس‌جمهور کردستان می‌کنند. اما این جنبش کردی یک سال بیشتر دوام نمی‌آورد. حالا کردهای استقلال‌طلب عراق اسکناس هم با عکس محمد قاضی چاپ کرده‌اند. این مرحوم قاضی محمد همان فردی است که روزی در دام افتاد و بعدا از آن گفت که عوامل غربی وی را به باکو برده‌اند و برای تجزیه‌طلبی و حکومت مستقل تشویق کردند. اکنون عکس ایشان روی اسکناس کردستان در کنار عکس آقای مسعود بارزانی چاپ شده است و خیلی هم شوق و شور وجود دارد.


ماجرای شکست این جنبش هم به توافق قوام و شوروی در ماجرای معروف مذاکرات نفتی مربوط می‌شود. دولت قوام به شوروی اطمینان داد که نفت شما را می‌دهیم و شما هم سایه‌تان را از فرقه دموکرات و کومله برکنید و از ایران بروید، که خب رفتند.


پس از این ماجرا قاضی محمد که وابسته به شوروی بود، وقتی شوروی پای خود را کنار کشید او هم نتوانست در مقابل دولت استعماری-انگلیسی عراق که مبارزه اصلی را با آنها داشتند دوام بیاورد.


بعد از ماجرای بازپس‌گیری زنجان که مردم هم از این کار استقبال کردند، کردستان هم شلوغ می‌شود. قاضی محمد در همان ایام یعنی سال 1326 اعدام می‌شود چراکه قانون اساسی را زیر پا گذاشته بودند و حتی پرچم و درجات نظامی را هم عوض کرده بودند. اما خانواده وی مورد تفقد قرار گرفت و حتی حقوق ماهیانه برایشان تعیین کردند و همین موارد سبب آرام شدن و سکوت شد و درگیری‌ها و شلوغی‌ها تا زمان مصدق خوابید.


اما در زمان مصدق که ایران دچار درگیری، فشار و مشکلات شد جنبش کومله در کردستان مجدد شکل گرفت و این‌بار انگلیسی‌ها بودند که کردها را تحریک می‌کردند چون با دولت مصدق سر ستیز داشتند. شهریور 20 بعد از متلاشی شدن ارتش فردی به نام محمد رشید از عشایر کرد عراق، بانه را به آتش می‌کشد در حقیقت این فرد تحت نفوذ انگلیسی‌ها بوده و انگلیسی‌ها همواره تلاش می‌کردند عشایر را برای خود داشته باشند، در دوران مصدق هم عشایر کرد عراق به کردستان و کرمانشاه حمله می‌کردند و آشوب و درگیری به راه می‌انداختند.


آقای سنجابی در آنجا نطقی می‌کند که مصدق را ملامت می‌کند که شما چرا کاری نمی‌کنید. دولت ایران هم پادگانی در کرمانشاه را متشکل از یک تیپ کوهستانی به فرماندهی سرهنگ بختیار تجهیز می‌کند و سرهنگ غلامرضا مصور رحمانی را به‌عنوان کنسول به بغداد می‌فرستد یعنی دولت ایران برای مبارزه با اینها کنسول نظامی تشکیل می‌دهد و از طرفی پنج کنسول نظامی ایران در شهرهای مهم عراق مستقر می‌شوند و مراقبت می‌کنند که عشایر کرد به ایران حمله نکنند. البته 28 مرداد هم که انگلستان به مقصودش می‌رسد این حوادث منتفی می‌شود.


ملا مصطفی بارزانی بعد از سقوط حکومت فرقه دموکرات به عراق می‌رود و در عراق مورد حمله ارتش عراق قرار می‌گیرد و در خرداد 26 دوباره وارد ایران می‌شود و شاه که خیلی از این امر می‌ترسد 10 گردان ارتش را مامور تعقیب وی می‌کند. اینها از خطوط مرزی ایران به ارس می‌روند و به مرز شوروی می‌رسند و آنجا پناهنده می‌شوند. ‌بارزانی 12 سال آنجا می‌ماند اما در این سال‌ها به جای افزایش مجذوبیت کمونیسم برای او، تنفرش به سبب تبعیض‌ها نسبت به کمونیسم بیشتر می‌شود.


در همین دوران یعنی در زمان مصدق دوباره حزب توده و کومله قوی می‌شوند و دسته‌های جدیدی تشکیل می‌شوند و شایعه حمله آنها به ایران قوت می‌گیرد. حتی یک روزنامه تیتر می‌زند که 6 هزار کرد مسلح آماده حمله به ایران از طرف شوروی هستند در حالی که واقعیت اصلی ماجرا اصلا چنین چیزی نبود و ملا مصطفی در حالت قهر و غضب با شوروی بود.


خلاصه بعد از آن ایام کم‌کم سروصدا‌ها می‌خوابد و بعد از کودتای 1337 در عراق، عبدالکریم قاسم برای ساکت کردن طبقات مختلف در عراق دستور و اجازه بازگشت ملا مصطفی را می‌دهد در حالی که دیگر او طرفدار کومونیسم نیست و یک ملی‌گرای کامل است. با این حال ملا مصطفی در نواحی شمال عراق صحبت خودمختاری می‌کند. عبدالکریم قاسم سعی می‌کند تا با آنها کنار بیاید ولی بالاخره جنگ می‌شود. بنابراین ملا مصطفی از 1959 قیامی را شروع می‌کند که تا 1963 ادامه دارد یعنی اوایل 1341 هجری که عبدالکریم قاسم در کودتای بعثی‌ها و ارتش عراق از بین می‌رود. باز هم در این دوره اختلافاتی ایجاد می‌شود و باز هم ماجرای کردستان عراق حل نمی‌شود.
اسرائیل از چه تاریخی و چگونه به مساله جدایی طلبی‌ کردهای عراق وارد می‌شود؟


پس از این ایام ناگهان مشاهده می‌شود که یک کمک غیبی از طرف اسرائیل به اینها می‌رسد، یعنی اسرائیلی‌ها محرمانه با آنها تماس می‌گیرند. تماس معروف بارزانی با اسرائیل به آن زمان برمی‌گردد. در 1964 شوروی 20 فروند از یک هواپیمای مهم را به عراق می‌دهد و دولت اسرائیل تصمیم می‌گیرد یکی از آنها را که به دست بیاورد لذا یک نفر خلبان مسیحی عراقی را پیدا می‌کند و قرار می‌شود وی دو میلیون دلار بگیرد و یک هواپیما را بدزدد. آمریکایی‌ها هم همکاری داشتند چراکه آمریکایی‌ها هم به دنبال کشف راز این هواپیما بودند. ایران هم همکاری می‌کند و در نتیجه این هواپیما به اسرائیل می‌رود. این سرآغاز همکاری‌ها با اسرائیل است و در اینجاست که با تحریکات اسرائیلی فکر ادامه پرقدرت راه استقلال از عراق در ذهن کردها تقویت می‌شود.


کمی بعد اما در دوره عبدالرحمان عارف رئیس‌جمهوری بعدی عراق یعنی در سال 1966 تا 1968روابط ایران با عراق خیلی خوب می‌شود و به سبب همین شرایط استقلال کردستان از عراق کمی مسکوت می‌ماند. در دوران بعد، بعثی‌ها کودتا می‌کنند. کودتای بعث توسط احمد حسن البکر که از بستگان صدام حسین بود اتفاق می‌افتد و سپس صدام حسین که جزء تروریست‌های عراق بوده مورد توجه واقع می‌شود.


کودتای جدید صدام در 1967 است و بعد حزب بعث با کشتار و جنایت و آدم کشی سرکار می‌آید و به کلی حساب کردستان عراق از دوران قبلی جدا می‌شود و دورانی آغاز می‌شود که در آن دولت دیکتاتور صدام بر عراق حاکم می‌شود و کردها هم در این ایام دیگر نمی‌توانند اقدامی برای استقلال خود بکنند و البته شرح ماجراهایی که همه می‌دانند.
مردم کرد ایران پس از انقلاب اسلامی چه واکنشی در قبال مساله استقلال کردستان داشتند؟


در زمان انقلاب 57 دوباره تمام گردنکشان قد علم کردند که می‌خواهیم جدا شویم، در همین کردستان عده‌ای بلند شدند و گفتند که به دنبال تجزیه کشور بودند، در خوزستان هم آمدند و گفتند ما سازمان فرهنگی نظامی خلق عرب هستیم در ترکمن صحرا خلق ترکمن و در همه جای ایران شلوغ شد که البته به لطف حضور مردمی چنین اتفاقی رخ نداد. یعنی مردم ایران از اقوام مختلف بر سر آرمان‌های انقلاب متحد بودند. همه می‌گفتند که ما انقلاب کردیم تا حکومت استبدادی و سلطنتی را از بین ببریم و هیچ‌گاه عنوان نشد که به دنبال تجزیه هستیم. ولی متاسفانه اینها در مطبوعات ما عنوان نمی‌شود و چون مردم ما حافظه تاریخی ندارند نمی‌دانند. قرار بود با انقلاب ما حکومت ستمشاهی از بین برود نه اینکه ایران تجزیه شود.


منبع:فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته