دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
شهرام گیل آبادی:

جایگاه زنان تحت تاثیر جامعه مدرن در حال تغییر است

شهرام گیل‌آبادی که قصد دارد نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» را از اول مردادماه در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببرد، این بار نیز یکی از معضلات اجتماعی را در قالب نمایش بررسی می‌کند.
کد خبر : 192849

به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، شهرام گیل آبادی که سال گذشته با اجرای «سپنج رنج و شکنج فرخنده» به وضعیت جامعه در برخورد با زن اشاره کرد ، امسال نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» را با موضوع زنان کارتن‌خواب روی صحنه خواهد برد. به بهانه این اجرا گفتگویی با شهرام گیل‌آبادی برگزار کردیم که می‌خوانید:


اگرچه توجه شما همواره پرداختن به پدیده‌های اجتماعی است، اما چرا از میان مشکلات متعدد موضوع کارتن‌خواب‌ها را در اولویت اجریتان قرار دادید؟


با توجه به این‌که هرکس اهدافی را در زندگی خود دنبال می‌کند، من هم در زندگی هنری‌ام و طی سال‌ها فعالیت، تلاش کرده‌ام که اجتماع را ببینم، کالبدشکافی نسبت به جامعه داشته باشم و با نگاه نقادانه نسبت به معضلات گامی در جهت اصلاح آنها بردارم.


در تئاتر هم تلاشم بر این بوده که نسبت به برخی موضوعات که مغفول مانده‌اند توجه بیشتر داشته باشم و حرمت‌های انسانی را که بخشی از آن در جامعه مغفول مانده و رفته رفته به یک معضل تبدیل شده را در قالب نمایش نشان دهم. آسیب‌های اجتماعی یکی از مشکلاتی است که جد با آن مواجه هستیم و متأسفانه در میان تمام خانواده‌ها رسوخ کرده و چهره شهر را خراش داده است.


چرا در نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» صرفا به مسائل زنان کارتن‌خواب پرداخته‌اید؟


اگرچه با نگاهی اجمالی به محیط پیرامون با مردان کارتن‌خواب هم مواجه می‌شویم اما زنان کارتن‌خواب آسیب‌های متعددی دارند و مسائلشان نسبت به مردان کارتن‌خواب بسیار بیشتر است. بر اساس فرهنگ، اعتقاد و آیین، به نظر می‌رسد که در جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم زنان از دیرباز از جایگاه خاصی داشته‌اند و مادران، خواهران، زنان و بانان در جامعه و فرهنگ ما همیشه عزیز بوده‌اند و این امر تحت تاثیر جامعه مدرن در حال تغییر است به طوریکه نه نگاه سنتی و نه نگاه مدرنی به آن وجود ندارد.


همچنین با توجه به شکنندگی روحی، عاطفی و حسی بانوان طبیعی است که این افراد با آسیب‌های بیشتری مواجه شوند و همین امر پایه‌های خانواده و یک زندگی را سست کند.


چه حد از آنچه در قالب این نمایش روی صحنه می‌بینیم مستند است و آیا برای پرداختن به چنین مضمونی تحقیقاتی نیز انجام داده‌اید؟


در راستای تولید این اثر، با 53 قصه واقعی از زنان کارتن خواب روبه‌رو شدیم و با 53 نفر گفتگو کردیم. در تنظیم قصه‌هایی که این زنان روایت می‌کردند به سمتی رفتیم که با زبان تئاتر سوالی را مطرح کنیم و برای تماشاگر ذهنیت و پرسشی ایجاد نماییم. این کار را با هدف کمک به فرآیندهای اجتماعی و رفع این معضل انجام دادیم.


نباید تصور کرد که معضل کارتن‌خوابی مشکل همسایه است چراکه این مسئله همه ما است و صرفا مشکل کسی نیست که با آن درگیر شده است. اعتیاد و کارتن‌خوابی زخمی است که برچهره کشور بوده و بیکاری که منتج به اعتیاد است و فقری که منتج به اعتیاد است همواره زخمی بر سینه کشور بوده است. این امر چه از سوی سیاست‌گذاران دولت و چه با نقشی که مردم باید ایفا کنند رفع می‌شود بنابراین از میان رفتن این مسئله به عزم عمومی نیاز دارد.


اعتیاد و کارتن‌خوابی زخمی است که برچهره کشور بوده و بیکاری که منتج به اعتیاد است و فقری که منتج به اعتیاد است همواره زخمی بر سینه کشور بوده است.

ما در تحقیقاتی که از کارتن‌خواب‌ها داشتیم با فردی که دکترای نفت دارد، تاجری مشهور، پسربچه‌ای ده ساله و حتی دختری که از حمایت خانواده به دور بوده آشنا شدیم. این اثر قصه 4 زن کارتن‌خوابی است که هر یک قصه جذابی دارند و هر کدام به نوعی مورد توجه قرار نگرفته‌اند و اجازه حرف زدن به آنها داده نشده و از سوی خانواده و جامعه مورد ظلم قرار گرفته‌اند حتی در میان کاراکترهای نمایش هنرمندی وجود دارد که به هنرش از سوی خانواده توجه نشده است.


برای تولید نمایشی مستند که برگرفته از مسائل اجتماع امروزی است چقدر زمان صرف شد؟


من اولین کار تئاتری خود را که مربوط به معضلات اجتماعی بود را در سال 1369 روی صحنه بردم و از همان زمان پرداختن به مضامین اجتماعی و ملموسی که مردم با آنها مواجه هستند برایم یک دغدغه شد. در دوره‌ای روی کودکان کار، در دوره‌ای دیگر روی کارتن‌خواب‌ها، در دوره دیگر روی کودکان کار متمرکز شدم و به طور کل در همه آنها پروسه تحقیقات برای گفتگو، عکاسی و گرفتن فیلم چیزی حدود 2 سال زمان صرف کرد.


روند تولید متن و نگارش آن توسط چرم‌شیر چگونه پیش رفت؟


با بررسی 53 قصه زندگی، 4داستان را که متنوع است را انتخاب کردیم و بعد در کنار تیمی مشغول نگارش شدیم و سپس محمد چرمشیر تنظیم نهایی را انجام داد. داستان‌های این اثر به گونه‌ای کنار هم قرار گرفته که برای مخاطب تنوع اییجاد کند.


در تولید «یک دقیقه و سیزده ثانیه» از بازیگران خوبی که از هر نظر فوق‌العاده هستند استفاده کردیم و با طراحی و سبک تعاملی کار را پیش بردیم تا ارتباط وسیع‌تری با مخاطب برقرار کنیم. در این اثر همچنین مخاطب نمایش را نیز در شکل‌گیری مشارکت دادیم.


انتخاب بازیگرانی چون سیما تیرانداز، لادن مستوفی، پانته‌آ بهرام و مینا دریس برچه اساسی انجام شد؟ چه لزومی برای استفاده از بازیگران چهره در این اثر وجود داشت؟


من برای ارتباط بهتر با مخاطب، این بازیگران را انتخاب کردم.من می‌خواهم این کالبدشکافی منتج به سوالی در مخاطب شود که چه نقشی می‌‌تواند در بهبود شرایط داشته باشد.


هر کدام از نقش‌ها ویژگی‌هایی دارند و ویژگی‌ها در کنار توانمندی بازیگران نتیجه انتخاب بازیگران را مشخص کرد. سیما تیرانداز، پانته‌آ بهرام، لادن مستوفی و مینا دریس از بازیگران و چهره‌ها و زحمتکشان تئاتر، سینما و تلویزیون هستند . این افراد بازیگران بی‌بدیلی هستند که ویژگی‌های منحصربه فردی دارند و بازی‌های درخشانی داشته‌اند که مورد توجه مردم قرار گرفته است. از سویی دیگر با مرور سابقه این بازیگران می‌بینیم که در زمینه موضوعات اجتماعی کار کرده‌اند و خیّر هستند و هر روز گامی برای کنترل آسیب‌های اجتماعی بر می‌دارند.


بر همین اساس، 4 بازیگر نمایش علی رغم توانمندی‌هایشان در بازیگری، با نقش‌ها انطباق دارند و علاقه‌مند به اصلاح جامعه هستند و به همین خاطر هم از معتقدم بهترین گزینه‌ها نقش‌آفرینان انتخاب شده هستند.


با توجه به مضمون نمایش که به معضلات اجتماعی اشاره دارد صحنه نمایش به چه شکلی طراحی شد؟


نوع نگاه به طراحی این کار با فضای قاب عکسی و سه سویه و گرد متفاوت است. ما در این اثر فاصله میان بازیگر و تماشاگر را حذف کرده‌ایم بنابراین تماشاگر می‌تواند نفس به نفس با بازیگر همراه شود. تماشاگران این اثر طراحی بدیعی را در تماشاخانه ایرانشهر شاهد خواهند بود.


چقدر سالن تماشاخانه ایرانشهر با انچه که برای اجرای این اثر مدنظر داشتید همخوانی دارد؟ و اساساً چرا ایرانشهر را برای اجرا انتخاب کردید؟


محدودیت سالن‌های مناسب تئاتر علی‌رغم رشد خوبی که سالن‌های خصوصی داشته‌اند وجود دارد. با وجود تلاش‌های شهرداری در راه‌اندازی 32 سالن نمایشی سالن مناسب زیادی برایی این نمایش وجود ندارد و شاید 2 یا 3 سالن مناسب برای این شکل از اجرا باشند که یکی از آنها سالن تماشاخانه ایرانشهر است.


ایرانشهر کمک شایانی به اجراهای حرفه‌ای کرده است و به فضای لاکچری معروف است. نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» می‌تواند به گونه‌های دیگر فکری، فلسفی و نمایشی و همچنین فاله گرفتن این تماشاخانه از فضای سانتی‌مانتال کمک کند.


تماشاخانه ایرانشهر یکی از سالن‌های خوب و حرفه‌ای که خدمات مناسبی نیز ارائه می‌کند است و من ترجیح دادم تا برای اجرای نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» در نوبت اجرای ایرانشهر قرار بگیرم.




انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته