بخشش قاتلان برادر در آخرین ثانیه‌ها

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، شاکیان پرونده دو خواهر و یک برادر مقتول (عمو و عمه‌های متهمان) هستند که در ابتدای جلسه در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران، خواستار قصاص هر سه متهم شده بودند اما سرانجام با درخواست بخشش متهمان و تلاش قضات دادگاه، از خون برادرشان گذشت کردند.

سه متهم پرونده، مادری ٤٦ ساله و دو دختر ٢٤ و ١٩ ساله‌اش هستند که شامگاه ٢٢ تیر ٩٣ به دلیل آنچه «مشکلات غیراخلاقی مقتول» عنوان کرده‌اند، با خوراندن شیرموز مسموم، او را بیهوش کرده و سپس با روسری خفه‌اش کردند. آنها دو روز در کنار جسد ماندند و در حالی که قصد داشتند آن را در کمد دیواری جاسازی کرده و رویش را با گچ بپوشانند، سرانجام با خرید یک اره برقی، آن را مثله کردند اما با اطلاع پلیس از ماجرا دستگیر شدند. براساس کیفرخواست صادره از سوی دادستانی، اتهام هر سه متهم پرونده «مشارکت در قتل» است که مجازات آن در قانون مجازات اسلامی (در صورت عدم گذشت اولیای دم) قصاص نفس تعیین شده است. اکنون اما با اعلام بخشش، متهمان باید در انتظار برگزاری دادگاه از جنبه عمومی جرم باشند که می‌تواند احکام پرداخت دیه، حبس از سه تا ١٠ سال و تبعید را برای آنها در پی داشته باشد.

صبح دیروز، در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی، برادر و دو خواهر مقتول پشت جایگاه ایستادند و خواستار قصاص متهمان شدند. آنها انگیزه قتل از سوی آنها را دروغ خوانده و گفتند: «برادر ما مشکل غیراخلاقی نداشت. اینها چند بار قبل از آن با خوراندن قرص و روش‌های دیگر هم می‌خواستند او را بکشند اما نتوانستند. ما قصاص می‌خواهیم. » تلاش‌های چندباره متهمان برای قتل پدر خانواده در پرونده نیز منعکس شده است. بنا به اعترافات متهمان، آنها یک بار با خوراندن قرص قصد کشتن مقتول را داشتند اما در انجام آن ناکام ماندند.

یک بار بعد از آن نیز قرار بود با جاسازی مواد مخدر در خودروی مقتول، او را درگیر پرونده‌ای کنند که سرانجامش اعدام باشد. با ثبت درخواست اولیای دم، الهام (دختر ٢٤ ساله) پشت جایگاه ایستاد. او انگیزه قتل را «مسائل غیراخلاقی پدرش» اعلام کرد و گفت: «پدرم پرخاشگر بود و ما را کتک می‌زد. بعضی وقت‌ها هم به من تهمت غیراخلاقی می‌زد. مادرم می‌گفت هرچه سنش بالاتر برود بهتر می‌شود اما این‌طور نشد. روز حادثه، از تفریح شمال برگشته بود. مادرم پرسید کجا بودی که پرخاشگری کرد و نگار (متهم دیگر) را به انجام کار غیراخلاقی تهدید کرد. همانجا تصمیم گرفتیم او را بکشیم. نگار قرص، طناب و چسب خرید و به خانه آمد. مادرم شیرموز درست کرد و قرص‌ها را در آن ریخت. من آن را به پدرم دادم. وقتی خورد بیهوش شد. صبح روز بعد، مادرم بیدارم کرد و گفت پدرم نمرده. چشمم به روسری روی مبل افتاد. با همکاری مادرم و نگار، آن را دور گردن پدرم پیچیدیم و فشار دادیم. یک ثانیه نشد که خون از دماغش آمد. فهمیدیم کشته شده. همراه خواهرم رفتیم خانه عمویم.

ماجرا را برای زن عمویم تعریف کردیم اما گفت به ما ربطی ندارد. شب برگشتیم. اول خواستیم جسد را در کمد دیواری دفن کنیم و گچ بزنیم اما من پیشنهاد اره برقی دادم. هنگام مثله کردن، عمویم با مامورها آمد و دستگیرمان کردند.»پس از الهام، نوبت به مادرش رسید. زن ٤٦ ساله نیز از مسائل غیراخلاقی مقتول حرف زد و گفت: «٢٣ سال با مقتول زندگی کردم اما همیشه دعوا داشتیم. بعد‌ها متوجه شدم پزشکان به او گفته بودند نباید ازدواج کند. پس از یک سال فهمیدم با زنان دیگر هم ارتباط دارد اما خودش قبول نداشت. روز حادثه از شمال برگشته بود که پیشنهاد غیراخلاقی درباره نگار داد. خواستم منصرفش کنم اما نپذیرفت برای همین نقشه قتلش را با دو دخترم اجرا کردیم.»

نگار نیز که هنگام قتل ١٧ سال داشت، وقتی پشت جایگاه ایستاد، اتهام مشارکت در قتل را پذیرفت اما با اشاره به مسائل اخلاقی پدرش گفت «فکر می‌کردم قتل فقط برای روزنامه‌هاست.» در پایان دادگاه و در حالی که تصور می‌شد پرونده به سمت صدور حکم اعدام پیش برود، هر سه متهم به پای اولیای دم افتادند و تقاضای بخشش کردند. قضات دادگاه نیز به خانواده مقتول پیشنهاد بخشش دادند که به این ترتیب، آنها نیز از خون برادر خود گذشتند.